با عرض معذرت از طرفداران برانكو، بايد اعتراف كرد كه حتى شنيدن حرف هاى او هم كارى خسته كننده و عذاب آور است. برانكو ايوانكوويچ به ته خط رسيده است و گويا چيز جديدى براى گفتن و انجام دادن ندارد. گفته هاى او ملال آور و تكرارى است، همانطور كه بازى تيم اش به شدت انتقادآميز و غيرقابل دفاع است. برانكو در عين شگفتى اما همچنان توصيفاتى از تيم اش ارايه مى كند كه انگار تيم ملى ايران بازيهايش در حد تيم ملى برزيل است. تيمى كه «هجومى، زيبا و جذاب» بازى مى كند و در عين حال نتيجه مى گيرد، آيا اين همان تيم نگران كننده ايران است؟ سرمربى تيم ملى به گونه اى حرف مى زند كه اگر در فراست و صداقت اش شك نكنيم بايد در اينكه بازيهاى تيم ملى ايران را به خوبى به ياد مى آورد و آنها را به خوبى مى بيند ترديد كنيم. شايد برانكو به جاى تيم ملى ايران بازى تيم ديگرى را مدنظر قرار داده است، اگرنه حتى اگر نتيجه گرايى او جاى دفاع باقى بگذارد صحبت از اينكه تيم ما هجومى، زيبا و جذاب بازى مى كند بيشتر به لطيفه شبيه است تا يك حرف جدى.
برانكو براى اثبات مدعايش به آمار تيم ايران و گل هاى زده و خورده اش اشاره مى كند و از آنجا نتيجه مى گيرد كه تيمى فوق العاده ساخته است، اما از پس همه اين حرف ها مى توان فهميد كه چه اصرارى براى بازى با تيم هايى از قبيل ليبى، تايلند، آذربايجان و ... وجود دارد. تيم ملى ايران با تساوى در بحرين و بردهاى شكننده يك _ صفر برابر كره و بحرين در تهران به جام جهانى رسيده است اما به پايان رسيدن مسابقات جام جهانى در آسيا و ادامه آنها در اروپا شرايطى به وجود آورده كه برانكو تيم اش را از تيم هاى اروپايى هم برتر بداند: «ما به جام جهانى رسيده ايم اما بزرگترين تيم هاى اروپايى هنوز دارند تلاش مى كنند!» و از اين گفته نتيجه بگيرد كه انتقاد از او كارى نادرست است!
برانكو كه حاضر به استخدام و به كارگيرى يك مربى يا آناليزور در كنار خود نشده است، حالا گمان مى كند با آوردن يك چهره مورد اعتماد و نشاندن او در جايگاه آناليزور مى تواند مشكلات را حل كند و همه را ساكت كند، اما آينده همه چيز را ثابت خواهد كرد.
و اين گذراندن زمانى است كه براى ما جز از دست رفتن فرصت ها معنايى ندارد و روز به روز و ساعت به ساعت ما را به سرنوشت ناگزير نزديك مى كند.
شايد بهتر باشد برانكو ايوانكوويچ دست از اين ادعاها بردارد و تنها به همان نتيجه گرايى خود تكيه كند. پراگماتيسمى كه هرچه مى گذرد رنگ مى بازد و با چند شكست ديگر، تشت آن بر سر بام خواهد افتاد.
در حالى كه تقريباً تمام كارشناسان فوتبال در ايران از نمايش تيم ملى انتقاد مى كنند و از جلالى گرفته تا دنيزلى و حشمت مهاجرانى معتقدند كه اين تيم قادر به خودنمايى در جام جهانى نخواهد بود، بهتر است برانكو بيش از اين خود را دستمايه نقد و طنزهاى تازه نكند و نگويد كه تنها منتقدان او روزنامه نگاران هستند و دلايل اين سوء تفاهم براى او روشن نيست.
advertisement@gooya.com |
|
تيم بايرن مونيخ كه در بوندس ليگا پيشتاز است و براى شكست دادنش جايزه تعيين شده- اين جايزه به هامبورگ تعلق گرفت- در حالى كه دو بازى خود را در ليگ قهرمانان اروپا با پيروزى پشت سر گذاشته، با انتقاد مواجه است و تماشاگران و منتقدانش مى گويند حوصله شان از بازيهاى بدون طراوت و سرد اين تيم سر رفته است. اولى هوينس در پاسخ آنها مى گويد: «آليانس آرنا، سيرك نيست و اگر كسى براى سرگرمى از خانه بيرون مى آيد بهتر است تفريح ديگرى را انتخاب كند چرا كه بايرن موظف است بازيهايش را ببرد و سه امتياز را بگيرد» اما اين حرف هم تا زمانى قابل قبول است كه بايرن بتواند آن «سه امتيازها» را بگيرد.
سرمربى تيم ملى هم بهتر است به جاى آنكه از جذابيت و زيبايى نمايش تيم ملى بگويد، به همان آخرين دستاويز، يعنى صعود به جام جهانى و گرفتن امتيازها بسنده كند. اينكه برانكو توانسته از انفعال و ترس فدراسيون فوتبال در استخدام يك سرمربى مطمئن تر و جسورتر استفاده كند و همچنان روى آن صندلى بماند براى او كافى است و بايد خوشحال باشد، اما اينكه او بخواهد ديگران را نادان يا حتى نابينا فرض كند و تصويرى رؤيايى از عملكرد ضعيف خود به ما حقنه كند ديگر قابل تحمل نيست.برانكو در وقت اضافه است و اين وقت اضافه در كمال تأسف ممكن است حتى تا جام جهانى هم به درازا بكشد. پس بهتر است در اين چند ماه، برانكو به جاى گرفتن قيافه مربى موفق و پيروز، كمى به فكر اعصاب چند ميليون هوادار تيم ملى باشد.