"پنجشنبه","Saturday" => "شنبه","Sunday" => "يكشنبه","Monday" => "دوشنبه","Tuesday" => "سه شنبه","Wednesday" => "چهارشنبه","Friday" => "جمعه"); $month = Array("فروردين","ارديبهشت","خرداد","تير","مرداد","شهريور","مهر","آبان","آذر","دي","بهمن","اسفند"); list( $gyear, $gmonth, $gday ) = preg_split ( '/-/', '2008-05-29' ); list( $jyear, $jmonth, $jday ) = gregorian_to_jalali($gyear, $gmonth, $gday); echo "
" . $week["Thursday"] . " ". $jday . " " . $month[--$jmonth] . " " . $jyear . "
" ?>

کودکی که بزرگ شد و پير می شود، آرش حقيقی، اعتماد

سال ۱۸۴۸ دو دانشجوی دانشگاه کمبريج به نام های هنری دو وينتون و جان چارلز ترينگ تصميم گرفتند ورزشی را که کم کم داشت محبوبيت زيادی بين دانشجويان انگليسی پيدا می کرد، فرموليزه کنند و قوانين معينی برای آن بنويسند. برای رسيدن به اين منظور آنها نشستی با نمايندگان دانشکده های مختلف انگلستان گذاشتند تا بتوانند به توافق نهايی برسند. از دل اين نشست که ۷ ساعت و ۵۵ دقيقه طول کشيد قوانين بازی روی کاغذ آمد و امضا شد و بازی از آن به بعد فوتبال ناميده شد. ۱۶۰ سال پيش کودکی به دنيا آمد که حالا ديگر بزرگ شده است و در آستانه يک جشن تولد ديگر قرار دارد به نام يورو ۲۰۰۸. اما نسخه اصلی قوانينی که وينتون و ترينگ به رشته تحرير درآوردند از بين رفت و ديگر به آن دسترسی نيست. قديمی ترين نسخه از کتاب قانون فوتبال که هنوز برجای مانده است، مربوط می شود به سال ۱۸۶۲. ترينگ در اين سال روی قوانين قديمی اصلاحاتی انجام داد و دوباره از نو آنها را ثبت کرد. نگاهی گذرا به قوانين اين سال حتماً همه را شگفت زده می کند و اين حقيقت که از قوانين دهگانه ۱۸۶۲ تنها چهار قانون جان سالم به در برده است نشان می دهد که فوتبال چون پديده يی زنده مدام در حال تغيير و رشد است. پس بد نيست يک بار اين قوانين را مرور کنيم؛

۱- يک گل وقتی به ثمر می رسد که توپ از خط دروازه يا زير تير عبور کند، به غير از وقتی که فشار لازم برای رد کردن توپ با دست وارد شود.

۲- تنها وقتی می شود از دست استفاده کرد که برای کنترل کردن توپ باشد. بلافاصله بعد از اينکه توپ استپ شد بازيکن بايد آن را روی زمين بگذارد و بازی را ادامه دهد.

۳- ضربات فقط بايد به توپ وارد شوند.

۴- بازيکنان حق ندارند توپ را روی هوا شوت کنند.

۵- پشت پا گرفتن و ضربه زدن با کف پا خطا است.

۶- هر وقت توپ از محوطه خط کشی شده بازی خارج می شود همان بازيکنی که توپ را به بيرون فرستاده است بايد توپ را برگرداند و از همان جا که توپ بيرون رفته است بازی از سر گرفته می شود.

۷- وقتی توپ از خط عرضی زمين بيرون می رود حتماً بايد يکی از بازيکنانی که توپ از سمت دروازه شان به بيرون رفته است، بازی را آغاز کند.

۸- هيچ بازيکنی حق ندارد وقتی يک ضربه آزاد زده می شود در فاصله کمتر از ۶ متری توپ قرار بگيرد.

قوانين ۹ و ۱۰ هم بسيار طولانی است و اينجا از آوردن آنها صرف نظر می کنيم. اين دو قانون در واقع پايه گذار قانون آفسايد هستند که در آن زمان «Out of Play» ناميده می شدند. نکته جالب اينجاست که در زبان فرانسه آفسايد هنوز هم با همين معادل «hors-jeu» استفاده می شود که معنی آن می شود «خارج از بازی».

از ميان قوانين ده گانه ترينگ تنها قانون يک، سه، پنج و هشت پابرجا مانده است و بقيه همه تغيير کرده اند. در نظر بگيريد برای مثال قانون چهار چقدر عجيب و غريب است و اگر قرار باشد رعايت شود نيمی از زيبايی فوتبال از بين می رود. قانون ۲ هم که رسماً مخلوطی از فوتبال و هندبال است و هيچ سنخيتی با آنچه ما از فوتبال می دانيم، ندارد. فوتبال در اين سال ها دستخوش تغييرات زيادی شده است. اين تغييرات هم در جريان خود بازی پديد آمده و هم در سيستم های مديريتی و تورنمنت های بزرگ. بعضی از اين تغييرات به واقع به مثابه انقلابی در ورزش اول دنيا عمل کرده است و به کل چهره اين پديده - ورزش - را دگرگون کرده است. همين ۲۰ سال گذشته شاهد بسياری از اين قوانين انقلابی بوده ايم که البته خيلی از آنها هم بيش از چند سال عمر نکردند. قانون گل طلايی که آلمان را قهرمان يورو ۹۶ کرد بعد تبديل به گل نقره يی شد که انگلستان را در يورو ۲۰۰۴ از شکست در وقت اضافه مقابل پرتغال رهانيد. قانون بازی مستقيم ايتاليا را در يورو ۹۶ از رسيدن به مرحله حذفی باز داشت و نهايتاً جمهوری چک را بدل به پديده تورنمنت کرد و يک نسل بازيکن درجه يک تحويل فوتبال اروپا داد. قانون بوسمن هم در اين ميان همه معادلات کهن را به هم ريخت و از فوتبال يک غول تجاری ساخت که به هيچ وجه ديگر نمی شود مهارش کرد و سايد افکت هايش بر چهره فوتبال چنگ می زنند. اگر ژان مارک بوسمن براساس قانونی که اعلام می کرد حتی پس از پايان قرارداد يک بازيکن او به عنوان بخشی از سرمايه باشگاه باقی می ماند و نمی تواند باشگاه را ترک کند، طغيان نمی کرد و قانون «Free Agency» متولد نمی شد شايد ديدن ليگ قهرمانان با شمايل امروزی اش رويايی بيش نبود و از آن سو هم شايد سطح تيم های ملی و تورنمنت های ملی اينقدر سطح پايين نمی آمد و شاهد افتضاحی مثل جام جهانی ۲۰۰۲ نبوديم.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

به هرسو آنچه مشخص است ادامه داشتن اين تغييرات است؛ تغييراتی که چون زادگاهش انگلستان بوده است هميشه هم هر حرکت نويی از آنجا آغاز می شود. وقتی برای اولين بار به هر برد در ليگ برتر سه امتياز به جای دو امتياز تعلق يافت همه شگفت زده شدند، اما پس از چندی به جای رويکردی د گماتيک تن به موج تغييرات دادند و روزی نو در فوتبال جهان و اروپا طلوع کرد. امسال پس از پايان يورو ۲۰۰۸ هم تغييراتی می تواند پديد آيد که مهم ترين آن قانون پيشنهادی سپ بلاتر «۵«۶» است که به نوعی قانون بوسمن را تعديل می کند و به هيچ تيمی اجازه نمی دهد که بيش از ۵ بازيکن خارجی در ترکيب خود داشته باشد.

شايد صدسال ديگر اگر فوتبالی هنوز باشد و به قول سايمون کوپر نوه نوه نوه او تا وقتی جهان پابرجاست راه می رود و يک توپ فوتبال شوت می کند، قوانين اين بازی به سمت و سويی بروند که برای نسل های پس از ما فينال مسکو ۲۰۰۸ و يورو ۲۰۰۸ حکم تحقيقات خنده دار باستان شناسی پيدا کنند.

در همين زمينه:

دنبالک:
http://news.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/37074

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'کودکی که بزرگ شد و پير می شود، آرش حقيقی، اعتماد' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016