"پنجشنبه","Saturday" => "شنبه","Sunday" => "يكشنبه","Monday" => "دوشنبه","Tuesday" => "سه شنبه","Wednesday" => "چهارشنبه","Friday" => "جمعه"); $month = Array("فروردين","ارديبهشت","خرداد","تير","مرداد","شهريور","مهر","آبان","آذر","دي","بهمن","اسفند"); list( $gyear, $gmonth, $gday ) = preg_split ( '/-/', '2008-01-23' ); list( $jyear, $jmonth, $jday ) = gregorian_to_jalali($gyear, $gmonth, $gday); echo "
" . $week["Wednesday"] . " ". $jday . " " . $month[--$jmonth] . " " . $jyear . "
" ?>

ناگفته های برانکو از پشت پرده فوتبال ايران در گفتگو با مجله چلچراغ

مصاحبه گر: حدود دو ماه پيش که مصاحبه‌های پشت‌پرده فوتبال ايران را به چلچراغ سپردم برای چاپ، توضيح دادم که اين گفت‌و‌گوها بين سال ۸۲ تا ۸۴ انجام شده. تلاش من بر اين بود که حدود ۳۵ سال از فوتبال ايران و بعضی مسائل پشت‌پرده‌اش را واکاوی کنم. هر چند در مرحله چاپ و خطوط قرمز گاهی حرف‌ها ابتر می‌شد. اين آخرين گفت‌وگو از آن مجموعه است قضاوت با شما.

برانکو ايوانکويچ، همان کسی که به عنوان دستيار ميروسلوبلاژويچ و با لقب پرفسور به ايران آمد، امروز ديگر يک چهره شناخته شده است. او بی‌ترديد در تجربه حضور چند ساله‌اش در ايران مسائل حاشيه‌ای بسياری را شاهد بوده. او از آنچه که بر سر بلاژويچ رفت می گويد. و از پايمردی صفايی فراهانی در خدمت به فوتبال. او ديگر خيلی چيزها را در فوتبال ما می‌داند. حتی می‌داند که وقتی يک استاديوم نام او را با شادی فرياد می‌زنند، شايد مسئولان فدراسيون فوتبال چندان خوشحال نباشند! حکايت غريبی است حکايت فوتبال ما. من برای اين گفت‌وگو خواستم که مترجم سابق تيم‌ ملی (رضاچلنگر) کار ترجمه را به عهده بگيرد و رضا دوستانه پذيرفت. او هم ناگفته‌های بسياری از اين فوتبال دارد. مخصوصاً از پشت‌پرده علامت سوال بزرگ فوتبال ما يعنی باخت به بحرين در مقدماتی جام‌جهانی ۲۰۰۲. رضا را اما ترسانده‌اند! گفته‌اند نگو. چند اسم به من می‌گويد و می‌خواهد که درج نکنم. به بعضی بازيکنان يک تيم خاصی اشاره می‌کند! می‌گويد ننويس، برايم بد می‌شود. ما رضا را دوست داريم. پسر خوبی است. پس اسامی را يک گوشه ذهن يادداشت می‌کنيم برای ... شايد وقتی ديگر!

--------------------------------------------------------------------------------


• يک مسئله حاشيه‌ای در فوتبال امروز ما فشاری است که بر شما وارد می‌آيد تا دايی را حذف کنيد. باور خود من اين است که او در تيم ملی مهره‌ای بسيار کارآمد است و بايد بماند، اما شما خودتان اين حرف‌ها را چطور ارزيابی می‌کنيد؟


من نمی‌دانم چرا به او حمله‌ور می‌شوند. اين‌ها مقاصد بدی دارند. اين‌ها دنبال منافعی خاص هستند. می‌خواهند دايی را تحقير کنند. قصد ايجاد درگيری در داخل تيم ملی را دارند. حتی می‌توانم بگويم که اين‌ها خواهان پيروزی تيم ملی نيستند. چرا دائماً اطراف او سوال مطرح می‌شود. چرا کسی نمی‌پرسد که چرا عزيزی در پاس تعويض نمی‌شود؟ يا بازيکنان ديگر، دايی تا مورد نياز تيم باشد بازی خواهد کرد. شما پرسپوليس را بدون او تصور کنيد. می‌بينيد که به کلی چهره‌ای ديگر پيدا خواهد کرد. می‌گويند سن دايی بالا رفته. کاستاکورتا با ۳۸ سال سن دارد برای قهرمانی تيمش می‌جنگد. پائولو مالدينی در تيم ايتاليا همين طور. بلانکو را برای منچستر خريدند با ۳۵ سال سن. و بسياری از بازيکنان ديگر در سطح جهان که سنشان هم به مراتب بيشتر از دايی است. از دايی تا نهايت زمانی که بشود استفاده برد استفاده خواهيم کرد. من فکر می‌کنم حضور او مزاحم عده‌ای است! او نتايج فوق‌العاده‌ای کسب کرده، تحصيل کرده است، با تکيه بر توانايی‌های خودش درآمد هنگفتی کسب کرده و اين عده‌ای را اذيت می‌کند. به همين خاطر به جای اين که او را الگو کنند می‌خواهند دستاوردهايش را تخريب کنند. علی دايی در اين بازی سال‌هايی که من او را می‌شناسم، هيچ وقت فکرش دنبال حاشيه نبوده. نگفته چرا اين کس بازی می‌کند، آن يکی بازی نمی‌کند. دايی به من گفت من تنها تا زمانی که لازم باشد می‌مانم. اگر معتقديد توانايی ندارم بدون هيچ دلخوری خواهم رفت. الان يک جريان حاشيه‌ای، يک فشار مداوم را روی دايی متمرکز کده است. او موفق شده رکورد گلزنی در جهان را بشکند. يک رکورد ۳۵ ساله که اين خيلی مهم است. من معتقد بودم اين رکورد از پيروزی ما مقابل لائوس مهم‌تر بود. چون باز هم پيروزی برای ما خواهد بود، اما ثبت رکورد برای فوتبال ايران که سال‌ها ماندگار خواهد بود بسيار مهم است، می‌بينيم حتی بعضی از روزنامه‌های خاص، به اين موضوع اشاره هم نکردند! عده‌ای دارند هدفمندانه اين کارها را می‌کنند.

• اين طرز تفکر از کجا می‌آيد؟

من با اين مورد خاص کار ندارم. من می‌خواهم بگويم اين تفکر غلطی است که سال‌ها در فوتبال ايران بوده. شما نگاه کنيد قبل از آمدن بلاژويچ هميشه در تيم ملی به يک اندازه مثلاً هفت، هشت بازيکن از پرسپوليس دعوت می‌کردند، هفت، هشت تا از استقلال! اين تفکر حالا تغيير کرده. يعنی الان از فولاد و سپاهان و پاس و ... بازيکن بيشتری دعوت می‌شوند تا پرسپوليس و استقلال. اين روند فوتبال بايد تغيير کند که در اين سه، چهار ساله تغيير هم کرده. قبلاً تيمی اگر از اين‌ها مساوی می‌گرفت برايش يک موفقيت بزرگ بود، اما الان شما می‌بينيد سايپا می‌آيد و به قصد پيروزی بازی می‌کند و پرسپوليس را می‌برد. پيکان هم از استقلال امتياز گرفت هم از پرسپوليس. بقيه تيم‌ها را هم که خودتان می‌دانيد. معتقدم بعد از اين تعييرات شتاب اين ماجرا بيشتر هم می‌شود. استقلالی که فصل قبل نهم شد و فقط نيکبخت واحدی را زير ۲۳ سال داشته، حالا طالب لو را دارد صادقی را دارد، لطفی و قربانی را دارد. به پاس نگاه کنيد که نصرتی، شکوری، برهانی و نکونام را دارد. فولاد را ببينيد. کل تيم ملی را آنها با جوانانشان ساپورت می‌کنند. يا سپاهان با نويدکيا که يک بازيکن بين‌المللی است، کريمی، صالح‌نيا و ... من معتقدم که ما بالاخره موفق شديم چشم‌ها را باز کنيم. استانکو، ايويچ، بگوويچ، چيرو، من و ... هر کدام سعی کرديم يک اثری در اين ماجرا باقی بگذاريم.

• برگرديم به دوره بلاژويچ، از فشاری که آن موقع روی تيم بود و مسائل پشت پرده‌ای که سعی در تخريب داشت حرف بزنيد.

• بايد در نظر بگيريم که ما مربيان همه با هم فرق داريم. هم به لحاظ شخصيتی هم نحوه برخورد. چيرو آمد به ايران با عنوان مربی تيم ملی کشور که توانسته بود در آن زمان مقام سوم جهان را کسب کند. چيرو از طرف مربی‌های جهان به عنوان بهترين مربی سال ۱۹۹۸ جهان انتخاب شده بود. طبعاً‌ جنجال‌هايی که اتفاق افتاد و همه‌اش هم کذب و براساس دروغ بود، او را می‌آزرد. آن جريان متاسفانه موفق شد به ايشان آسيب برساند. مخصوصاً در راستای تخريب چهره و تحقير ايشان. چيرو ديگر جوان نبود که بخواهد دوباره خودش را به لج‌بازی‌های سايرين اثبات کند. او انتظار جوی مثبت داشت برای پيشبرد کار تيم ملی به سوی جلو و پيشرفت. اين جو مثبت اولين پيش شرط است برای کسب نتيجه. طبيعتاً اين کار را بدون کمک رونامه‌نگاران نمی‌شود انجام داد. دقت کنيد که اذهان عمومی را روزنامه‌نگاران شکل می‌دهند. من باور دارم که وقتی روزنامه‌نگاران سه مرتبه موضوعی را بنويسند، آن موضوع در بار چهارم نزد اجتماع تبديل به يک واقعيت شده است! روزنامه‌ها تخيلات مردم را بهم شکل می‌دهند. در آن دوره اما گروهی، چيزهايی را نوشتند که اصلاً اتفاق نيفتاده بود. آنها به اين ماجرا دامن زدند. در چنين موقعيتی و در ميان دروغ‌پردازی‌ها معمولاً چيرو عصبانی می‌شد. آنها هم متوجه واکنش‌ نشان دادن ايشان شدند و توانستند ماجراها را به جنجال بکشانند، اما من فرق می‌کنم. مطمئناً هرگز شما با هيچ مربی‌ای که اين‌قدر خودش را در اختيار روزنامه‌نگاران قرار بدهد برخورد نخواهيد کرد. او در هر لحظه پاسخ مثبتی می‌داد حتی در ساعت دو بعد از نيمه شب.

• مشخصاً به جرياناتی که اين جو منفی را ايجاد کردند اشاره کنيد.
عرض کردم که مشکلات چطور بود. يک عده به صورت بسيار حرفه‌ای در واقع داشتند به شکلی مرتب، آب دهن پرتاب می‌کردند به سمت بلاژويچ تا او را عصبانی کنند.

• خب اين‌ها کی بودند؟
از مربيان گرفته تا خبرنگاران. عده‌ای هم بودند که مسئولان ورزشی بودند. عده‌ای مستقيماً او را تحقير می‌کردند. خب ايشان هم روی اين مسئله حساس بود. يادمان نرود که به هر حال مهمترين مربی جهان در سال ۹۸ و صاحب عنوان سوم دنيا در جهان در جام جهانی بود. نمی‌شد بگويند او چيزی بلد نيست! او در يونان، کرواسی، بلژيک و ... مربی بود. فقط که به ايران نيامده بود.

• وقتی بلاژويچ نتوانست تيم را به جام جهانی ببرد، نظرسنجی‌ها نشان می‌داد که نزديک به ۸۵ درصد مردم خواهان ابقای او در سمت سرمربی‌گری تيم ملی هستند و اين يک اتفاق نادر در فوتبال ما بود. می‌خواهم بگويم آن جرياناتی که شما اشاره می‌کنيد جريانات مردمی نبوده‌اند. پس از کجا حمايت می‌شدند؟
خب من و شما که می‌دانيم!! همين آقای چلنگر خوب می‌داند! کسانی که به بعضی‌ رسانه‌ها نزديک بودند و نمی‌خواستند يک تفکر خاص نتيجه بگيرد، اين کار را کردند. تفکری که به دنبال اين بود که از اين جنجال‌ها و حاصل اين غوغاها درآمدزايی کنند. به طور قطع نتايج کسب شده به نفع بعضی از افراد نبود، چرا که آنها آن وقت جايگاهشان را از دست می‌دادند. معنی هر پيروزی تيم ملی اين بود که بدون آنها هم می‌شود نتيجه گرفت و خوب هم نتيجه گرفت! همين برای آنها مشکل ساز بود. شما خودت بهتر از من می‌دانی کی بودند. ولی با بدجنسی می‌خواهی حرف را از زبان من بکشی و من اينها را به زبان بياورم! شما که مفسر فوتبال هستيد بايد اسم اين‌ها را بياوريد.

• آيا جريانات خبری و روزنامه‌های نزديک به يک تفکر خاص و يک فرد خاص که پشت دفاع از خداداد عزيزی قايم شده بودند، چقدر در اين جريان دخيل بودند؟
شما خودت می‌‌دانی و می‌توانی اسم ببری.

• مثلاً خبر ورزشی.
خب الان خودتان گفتيد می‌دانيد که آنها آگاهانه داشتند جو تيم ملی را به هم می‌ريختند. يعنی آنها عليه فوتبال ايران و عليه موفقيت تيم ملی کشورشان کار می‌کردند. من هم اين ماجراها را حس می‌کنم، اما خب آدم کله شقی هستم و سعی می‌کنم کار خودم را بکنم.

• آن جو چقدر فضا را خراب کرد؟ چقدر خود خداداد موثر بود؟
در آن زمان چيرو می‌خواس او را بياورد به تيم ملی. اين خواسته او بود. اما تيمی که اطراف عزيزی را گرفته بود و خود او با آگاهی از اين مسئله، تصميم عجيبی گرفت. گفت بگذار تيم و همه بچه‌ها بروند به اردوی آماده سازی در اروپا و تلاش کنند، من نمی‌روم، من اينجا می‌مانم و استراحت می‌کنم و چون يک تيم خبری هم مرا حمايت می‌کند، هر وقت خواستم دوباره وارد تيم می‌شوم و بازی می‌کنم! چرا من بروم يک ماه در اروپا سخت تمرين کنم. می‌روم کيش استراحت و تفريح می‌کنم! بعد بحث تبديل شد به بحث قدرت. يعنی هر کس می‌خوسات قدرتش را ثابت کند. الان هم عده‌ای از همکاريان روزنامه‌نگار شما با آگاهی از اين موضوع که رسانه قدرتمند را در اختيار دارند و اصلاً قدرتمندترين هستند و سلاح بسيار توانايی مثل قلم را دارند، می‌خواهند مرا با موضوعی به نام خداداد عزيزی بشکنند و حالا نوازی را هم مطرح می‌کنند. اين را بگويم که اين‌ها بازيکنانی هستند که من هم برايشان ارزش قائلم ولی در حال حاضر بازيکنانی داريم که برای تيم ملی مفيدترند. می‌دانم که من را هم به صليب خواهند کشاند وقتی اولين بازی را ببازم. در يک بازی دوستانه که شرايطی کاملاً‌ بد و غيرعادی انجام شد، ديديد چه کردند. اين در حالی بود که انگار پنج مسابقه پياپی رسمی را که برده بوديم نديديد. من آن زمان ديدم برنامه خاص تلويزيون توليد کردند و فهميدم که متاسفانه خيلی‌ه رويکرد مثبت به تيم ملی کشور ندارند و من يقين دارم بعد از اولين عدم موفقيت به صليب کشيده خواهم شد.

• برويم سراغ بزرگ‌ترين علامت سوال فوتبال در ذهن فوتبال دوستان ايرانی، هيچ وقت بازی بحرين برای ما طبيعی جلوه نکرد و اين بازی با هيچ کدام از قواعد فوتبال هم نمی‌خواند. ما بازی‌های قبل و بعد از آن ديدار را فوق العاده برديم. برانکو هم از من نخواهد که اين جمله را بپذيرم «اين طبيعت فوتبال است و برد و باخت دارد»! حرف‌های فراوانی پشت‌پرده آن بازی گفته می‌شود؛ حرف‌هايی از نافرمانی و نامنظم بودن برخی بازيکنان. يک روز بايد واقعيات گفته شود و آن روز می‌تواند همين امروز باشد.
نمی‌توانم چيز خاصی درباره آن بازی خاص بگويم. ما ضعيف بازی کرديم. بعضی بازيکنان نتوانستند درست بازی کنند. اردوی آماده سازی يک اردوی متداول بود. بازيکن‌های ما ظهر آن روز رفتند سفارت تا ناهار بخورند. من البته به آن ناهار نرفتم چون بايد نکاتی را آماده می‌کردم و واقعاً نفهميدم در آن زمان چه اتفاقی افتاد. البته خب اردو می‌توانست يک طور ديگری باشد که قابل بحث است. گلر آنها چندين توپ خوب دايی را گرفت. آنها هم تا جايی که توانستند وقت‌کشی کردند. بحرين به تمام ابزارهای غير ورزشی متوسل شد. ما يحيی را هم نداشتيم که اين خيلی مهم بود. من نمی‌دانم چه چيز ديگری بايد بگويم. اين که انضباط بود يا نه خب البته بحثی است جداگانه.

• برويم سراغ شب قبل از مسابقه. بچه‌ها ما تا نصف شب کجا بودند؟
زمان خاصی مقرر شده بود که بايد در اتاق‌هايشان می‌بودند. بعضی از همکاران شما به من گفتند که يک مخبر تلويزيونی ايران، به تعدادی از بازيکنان ساعت دو بعد از نيمه شب زنگ زده بودند تا صحبت کند. آيا اين کار اين آدم درست است؟

• اين غلط و شايد با سوء نيت است اما سوال من اين است که خود بازيکنان ما آيا سر آن ساعت مقرر رفتند بخوابند؟
من نمی‌توانم بروم و در اتاق‌ها را باز کنم و ببينم کی بوده کی نبوده. از کجا بدانم. من داشتم نکاتی را برای مسابقه آماده می‌کردم. آن کسی که دو نصف شب زنگ می‌زند، دارد عليه تيم ملی کار می‌کند. شما از من سوالاتی می‌پرسيد که نمی‌دانم چه جواب‌ می‌دهم، شما که مفسر فوتبال هستيد می‌دانيد و بايد بنويسيد. اسم و فاميل اين‌ها را بنويسيد تا مردم آنها را بشناسند.

• من دنبال همين اسامی هستم. من همراه تيم در بحرين نبودم، اما برانکو و چلنگر که بوده‌اند!
ما اگر اين جراين را می‌ديديم که آن بازيکنان را قبل از مسابقه برمی‌گردانديم ايران.

• پس می‌گوييد اين ماجرا کذب است؟
(سکوت) من نمی‌دانم. نمی‌دانم واقعيت دارد و يا نه. آنهايی که آن بازيکنان را ديده‌اند اسم و فاميل آنها را بگويند.

• فوتبال قوانين خود را دارد. وقتی کريم باقری که داخل زمين قدم می‌زند و ما دو گل از آن ناحيه می‌خوريم، يعنی چه؟
حالا من سولا می‌کنم ديپورتيو و آث ميلان را حتماً ديده‌ايد. ميلان چهار گل خورد. خب همين است ديگر.

• کيفيت تيم ما مقابل بحرين در واقع طوری بود که در شرايط عادی و بدون مسائل حاشيه‌اين نبايد به بحرين می‌باختيم.
خب به بازی کره با مالديو نگاه کنيد که مساوی شدند. بحرين تيم جوانی تشکيل داد و آنها از فيفا به عنوان تيمی که بيشترين پيشرفت را داشت جايزه گرفت. شما می‌توانيد بهتر باشيد اما نتيجه را ببازيد.

• جريانات خارجی و نافرمانی در نزد بازيکنان آيا در کنار اين روح کلی فوتبال در باخت ما موثر بود يا نه؟ اين سوال مشخص من است.
من باز هم نمی‌دانم. هر کس حرفی می‌زند و اعتقادی دارد. کريم باقری در بازی پرسپوليس با پيام خراسان هم ضعيف بوند. در همان بازی چند بازيکن ديگر هم ضعيف بازی کردند.
(رضا چلنگر ضبط را قطع می‌کند و حرف‌هايی می‌زند و قول می‌گيرد که چاپ نکنم.)

• برای ترسيم بهتر فضای حاشيه‌ای که در کار تيم خلل ايجاد می‌کند برويم سراغ تيمی که خود برانکو سرمربی‌اش بود. اوضاع در تيم ملی، قبل از بازی‌های بوسان چطور بود آقای ايوانکوويچ؟
در جهنمی بزرگ کار می‌کردم! صفايی فراهانی ريسک بسيار بزرگی کرد. او با به خدمت گرفتن من ريسک بزرگی کرد. کاری کرد که اينجاها متداول نيست. او مرا که کمک سرمربی بودم سرمربی کرد. او بسيار شجاعانه عمل کرد. خيلی‌ها مخالف بودند. يک عده از دست‌اندر کاران مخالفت‌ می‌کردند. حتی بعد از بوسان که قهرمان تيم شديم، همين آدم‌ها سعی کردند پيروزی را بسيار کمرنگ نشان بدهند. من تا ۱۰ روز قبل از سفر به بوسان نمی‌دانستم اصلاً تيم ملی به کره جنوبی اعزام خواهد شد يا نه! اقدامات متعددی به عمل آمد که از رفتن من جلوگيری کند. اين در حالی بود که ما فقط تا آن زمان دو باخت داشتيم؛ يکی به اسلوواکی که تنها سه روز بعد از آمدن من به ايران بود آن هم بدون لژيونرها و بدون بازيکنان استقلال. يکی هم باخت تيم اميد مقابل تيم اصلی عراق در ضربات پنالتی بود. دائماً سعی می‌کردند من را تخريب کنند. کسی نمی‌گفت ما اکراين را در خود کی‌يف بريم. ما در ۳۰ مسابقه دو باخت داشتيم، اما به هر وسيله‌ای متوسل شدند تا تيم را نابود کنند. حتی می‌گفتند من بلد نيستم تيم بچينم! بعد رفتيم بوسان اول شديم و برگشتيم. اما بعد باز همان‌ها گفتند اين قهرمانی چيزی نبود! می‌گفتند تيم‌های ديگر ضعيف بودند. کره جنوبی که چهارم جهان شده بود هشت بازيکن اصلی را داشت، آن تيم ژاپن که ما برئيم الان راحت رفت به المپيک آتن!

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

• قرار بود آن زمان تيم المپيک ما برود به بوسان و رئيس کميته المپيک ايران يعنی سيد مصطفی هاشمی طباء با اعزام اين تيم مخالق بود! چرا؟
من هم اين موضوع را می‌دانم. اصلاً کل ماجرای رفتن يا نرفت تيم را زير سوال بردند. ما در مسابقات تبريز قهرمان شديم و بالاخره گفتند حالا باشد، بروند! چون نه به تيم اعتقاد داشتند نه به من. من گفتم اين تيم بسيار خوبی است. تيم هم در آنجا نشان داد که با وجود فشارهای داخل کشور و قدرت تيم‌های خارجی توانست مدال طلا را با خود بياورد. حالا هم اين تيم اميد کشور را نگاه کنيد. همين تيمی که مربی‌اش عوض شده و يکی دو روز پيش مقابل تيم اميد چين در تهران به ميدان رفت. در شرايطی که عملاً تيم شانسی برای صعود ندارد، می‌بينيد مردم هم آن را باور دارند و ۶۰ هزار جمعيت به استاديوم ميايند.
• يک نکته ديگر هم می‌خواهم اينجا و در اين مسابقه روشن شود. استعفای صفايی فراهانی چقدر به آن تيم بوسان، کمک کرد و باعث شد چقدر فشار از سوی تيم به سمت آقای صفايی فراهانی منتقل شود؟ در واقع آيا او تيم را نجات داد؟
می‌دانم چه موجی ايجاد کردم که بعد از مسابقات سوريه مرا برکنار کنند. يک عده هم می‌دانند که دست به سناريو سازی زدند، دقت کنيد چه می‌گويم، عده‌ای با بازيکنان تيم تماس گرفته‌اند و گفتند آنها بايد بيايند در تيم مسير را تغيير دهند آنها تمام تلاششان را برای برکناری من انجام دادند. اين درحالی بود که در سوريه تيم‌های ملی ديگر کشورها بودند در کنار تيم اميد ايران و هيچ کس به اين نکته اشاره نمی‌کرد. ديديد که چه فشاری وجود داشت. در چنين فشاری آقای فراهانی استعفا داد و پای حرفش ايستاد تا اعتمادش به تيم اميد ايران و به مربی‌گری من را نشان بدهد.

• آيا برانکو داريوش مصطفوی را می‌شناسد؟
نمی‌خواهم براساس آنچه که شنيدم اظهار نظر کنم و من خود ايشان را نمی‌شناسم حتی نديده‌امش بگذريم.

• در مورد آقای هاشمی‌طباء چه نظری داريد؟
من نمی‌توانم درباره ايشان اظهار نظر بکنم، وقتی نظام تا اين حد به ايشان اعتماد دارند و ايشان ساليان سال است در مصدر رياست در پست مختلف ورزش مشغول به کارند.

در همين زمينه:

"پنجشنبه","Saturday" => "شنبه","Sunday" => "يكشنبه","Monday" => "دوشنبه","Tuesday" => "سه شنبه","Wednesday" => "چهارشنبه","Friday" => "جمعه"); $month = Array("فروردين","ارديبهشت","خرداد","تير","مرداد","شهريور","مهر","آبان","آذر","دي","بهمن","اسفند"); list( $gyear, $gmonth, $gday ) = preg_split ( '/-/', '2006-11-07' ); list( $jyear, $jmonth, $jday ) = gregorian_to_jalali($gyear, $gmonth, $gday); echo " ". $jday . " " . $month[--$jmonth] . " " ?>» برانکو ايوانکوويچ، سرمربی تيم دينامو زاگرب شد، ايرنا
"پنجشنبه","Saturday" => "شنبه","Sunday" => "يكشنبه","Monday" => "دوشنبه","Tuesday" => "سه شنبه","Wednesday" => "چهارشنبه","Friday" => "جمعه"); $month = Array("فروردين","ارديبهشت","خرداد","تير","مرداد","شهريور","مهر","آبان","آذر","دي","بهمن","اسفند"); list( $gyear, $gmonth, $gday ) = preg_split ( '/-/', '2006-11-06' ); list( $jyear, $jmonth, $jday ) = gregorian_to_jalali($gyear, $gmonth, $gday); echo " ". $jday . " " . $month[--$jmonth] . " " ?>» برانکو ايوانکويچ گزينه‌ جانشينی سرمربی تيم فوتبال ديناموزاگرب، ايسنا
"پنجشنبه","Saturday" => "شنبه","Sunday" => "يكشنبه","Monday" => "دوشنبه","Tuesday" => "سه شنبه","Wednesday" => "چهارشنبه","Friday" => "جمعه"); $month = Array("فروردين","ارديبهشت","خرداد","تير","مرداد","شهريور","مهر","آبان","آذر","دي","بهمن","اسفند"); list( $gyear, $gmonth, $gday ) = preg_split ( '/-/', '2006-09-26' ); list( $jyear, $jmonth, $jday ) = gregorian_to_jalali($gyear, $gmonth, $gday); echo " ". $jday . " " . $month[--$jmonth] . " " ?>» همه چيز درباره جام جهانی و حواشی های آن در گفتگوی ايسنا با برانکو
"پنجشنبه","Saturday" => "شنبه","Sunday" => "يكشنبه","Monday" => "دوشنبه","Tuesday" => "سه شنبه","Wednesday" => "چهارشنبه","Friday" => "جمعه"); $month = Array("فروردين","ارديبهشت","خرداد","تير","مرداد","شهريور","مهر","آبان","آذر","دي","بهمن","اسفند"); list( $gyear, $gmonth, $gday ) = preg_split ( '/-/', '2006-08-25' ); list( $jyear, $jmonth, $jday ) = gregorian_to_jalali($gyear, $gmonth, $gday); echo " ". $jday . " " . $month[--$jmonth] . " " ?>» شکايت فدراسيون فوتبال از برانکو، اولتيماتوم کميته‌ انضباطی فيفا به برانکو، ايسنا
"پنجشنبه","Saturday" => "شنبه","Sunday" => "يكشنبه","Monday" => "دوشنبه","Tuesday" => "سه شنبه","Wednesday" => "چهارشنبه","Friday" => "جمعه"); $month = Array("فروردين","ارديبهشت","خرداد","تير","مرداد","شهريور","مهر","آبان","آذر","دي","بهمن","اسفند"); list( $gyear, $gmonth, $gday ) = preg_split ( '/-/', '2006-07-11' ); list( $jyear, $jmonth, $jday ) = gregorian_to_jalali($gyear, $gmonth, $gday); echo " ". $jday . " " . $month[--$jmonth] . " " ?>» برانکو شش روز ديگر در تهران: اريکسون را برای تيم ملی ايران بياوريد، ايسنا
دنبالک:
http://news.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/35703

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'ناگفته های برانکو از پشت پرده فوتبال ايران در گفتگو با مجله چلچراغ' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016