در ايران اگر يک روز رئيس فدراسيون بشوی بايد سياسی باشی. شما نمیتوانيد من را با بکنبائر يا پلاتينی مقايسه کنيد. خود من به جادو اعتقاد دارم اما آدم با اعتقاداتاش میتواند هزار تا جادو را هم خنثی بکند. صحبتهای آيت الله بهجت يک اعتماد به نفس و يک قوت قلب بزرگی به من داد. يک خرده از خودم دور شده بودم.
علی دايی درباره طلسم شدن تيمش، علاقه اش به کار مديريتی در ايران و ... توضيحاتی ارائه داد.
به گزارش «فردا»، علی دايی در گفتگو با همشهری جوان زبان به انتقاد گشود و از برخی بی مهری ها که به وی شده است شکوه کرد. وی در اين گفتگو به مقايسه تفاوت رفتاری جامعه ايرانی و آلمانی می پردازد و می گويد: شما نمیتوانيد من را با بکنبائر يا پلاتينی مقايسه کنيد. يک آلمانی متحد میشود تا بکنبائر را بکنبائر بکند؛ برايش کلاس میگذارد، امکانات ديگر را فراهم میکند و به طور کلی همه دست به دست هم میدهند با بکنبائر را بسازند. متاسفانه ما در مملکت خودمان دست به دست هم میدهيم که امثال علی دايی را خراب بکنيم. به خاطر اين اصلاً به اين چيزها فکر نمیکنم. شما اصلاً بکنبائر و پلاتينی را با دايی مقايسه نکنيد. علی دايی اگر کوچکترين ضعفی داشته باشد مطمئن باشيد که محوش میکنند. امثال من بايد با خيلی چيزها بجنگند اما فرانسه همه دست به دست هم میدهند تا يکی مانند پلاتينی به جامعه بينالمللی معرفی شود.
وی ادامه داد: برای اولين بار در تاريخ کشورمان يک ايرانی به مراسم قرعهکشی جام جهانی دعوت شد اما متاسفانه به آن صورت بها داده نشد يا همان دفعه که من رفتم سوئيس و جايزه بهترين بازيکن ساحلی دنيا را دادم حتی يک نفر به آن اشاره نکرد. شوخی نيست، يک ايرانی رفته است و بين چند نفر آدم مشهور، جوايز بهترينهای فوتبال دنيا را اهدا کرده. اين ۵ نفر پله، بکنبائر، ماتئوس، چاپيوسات و علی دايی بودند. آيا کسی اشاره کرد يا به آن پرداخت؟
آن روز تمام دنيا مراسم را پخش مستقيم میکنند اما خانواده من بايد از کانال ترکيه مراسم قرعهکشی را ببينند. ببخشيد، بعد از مراسم میگويند چرا علی دايی رفته آنجا کراوات زده؟ به نظر من علی دايی بايد در ميادين بينالمللی کراوات بزند. چرا نمیگوييد که تمام دنيا انگشتر عقيق دايی را نشان میداد؟ لابد به خاطر اينکه من شيک رفتهام بايد اين حرفها زده شود؟ اما من به خاطر اينکه ايرانی هستم، دوست دارم شيک باشم. از اين بهتر هم اگر بتوانم، مطمئن باشيد میپوشم و میروم چون میخواهم نشان بدهم آن چيزهايی که آنها راجع به ايران فکر میکنند اشتباه است. اما متاسفانه بعضی از ما افکار خرابی داريم. اگر دايی در جامعه بينالمللی پيشرفت کند و بزرگ شود، به قرآن قسم ايران بزرگ شده است. ما چوب اين را میخوريم که در هيچ جا مثل فيفا و ایافسی نفوذ نداريم و تو سر و کله هم میزنيم.
علی دايی درباره علاقه اش به کار اجرايی و مديريتی در ايران گفت: من خودم عاشق مربيگری هستم اما اگر بخواهم کار مديريتی بکنم، مطمئن باشيد بيرون از ايران میکنم؛ آن هم در سطح فوتبال چون آدم سياسیای نيستم. در ايران اگر يک روز رئيس فدراسيون بشوی بايد سياسی باشی. چون من آدم سياسی نيستم و دوست ندارم وارد سياست شوم و اصلاً از سياست سر در نمیآورم، نمیتوانم در ايران در سطح مديريت فعاليت کنم. اما اگر يک روزی بشود دوست دارم رئيس ایافسی هم بشوم. چرا يک ايرانی رئيس ایافسی نشود؟
سرمربی تيم سايپا درباره اخباری مبنی بر اينکه وی معتقد است تيمش طلسم يا جادو شده است گفت: در مدت ضعف تيم، متاسفانه خيلی از مسائل را مطرح کردند در روزنامهها؛ از جادوگر، طلسم، سحر و فلان ... مهم نحوه پرداختن به موضوع است. والا خود من به جادو اعتقاد دارم چون در قرآن هم آمده که «هذا سحر مبين» و متاسفانه بعضیها به اين کارها دست میزنند و اين قبيل کارهای آنها شيطانی است. در اين مدت من اعتقادم به خدا را قویتر کردم. خدا را شکر، توانستم از اين مسائل که تيم جادو شده است بيرون بيايم. قبل از آن مدام در فکر میرفتم که خدايا مگر میشود تو نخواهی و کسی جادو بکند؟! اما نزديک شدن به خدا خيلی به من کمک کرد و من را به خودم آورد. همين نزديکتر شدن به نظرم کارمان را درست کرده و تيممان از اين رو به آن رو شد.
advertisement@gooya.com |
|
وی درباره علت تسبيح به دست گرفتنش در بازی های اخير گفت: من به خاطر اينکه آرامش پيدا کنم تسبيح در دست گرفته بودم و صلوات میفرستادم و به نظر من آدم بايد خودش را با اعتقادات قبلی و دينیاش تقويت کند نه اينکه برود دنبال کارهای شيطانی. اينجا به من ثابت شد اگر خيلیها هم کارهای شيطانی بکنند، آدم میتواند با قوی کردن اعتقادات خودش بر خيلی چيزها فائق بشود. آدم با اعتقاداتاش میتواند هزار تا جادو را هم خنثی بکند و اگر راه مستقيم را برود به خيلی چيزها میرسد. سحر و جادو شايد مقطعی جواب بدهد اما هميشگی نيست.
علی دايی درباره صحت و سقم اخبار مربوط به ديدارش با آيت الله العظمی بهجت گفت: يک روز رفتم پيش آيتالله بهجت و اصلاً صحبتهايی که ايشان با من کرد، يک اعتماد به نفس و يک قوت قلب بزرگی به من داد که وقتی دوباره به تمرينات آمدم، میدانستم اين بار موفق میشوم چون بعضی صحبتهايی که کردند سبب شد اعتقادم بيشتر شود. فکر میکنم زمانی که آدم به اصل رو بياورد میتواند در همه چيز موفق بشود. اين مسائل، من را به خودم آورد. شايد يک خرده از خودم دور شده بودم و اين جريان من را برگرداند به همانی که میبايست باشم و خدا را شکر میکنم .