كار براي جامجهاني 2010 از 2008 شروع نميشود
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: ورزشي - فوتبال
اگر فوتبال ملي در جهان در دههي هفتاد و هشتاد در دست مربيان باتجربه و سرشناس بود بايد پذيرفت نسل جديد اين حرفه كه آناليز و آمار فوتبال را آموخته و از تئوريسينهاي بزرگ شرق اروپا تاثير پذيرفتهاند به تدريج جاي آن گروه از مربيان را گرفتهاند.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، فوتبال ايران بايد از اين بابت به خودش ببالد كه افشين قطبي را به عنوان يكي از پيشگامان اين نسل به فوتبال جهان معرفي كرده است. اگر تا ديروز علي دايي، وحيد هاشميان و مهدي مهدويكيا سفيران آبرومند ايران در كلاس نخست بازيكنان جهان بودند، اكنون قطبي هم با وجود اين كه بيش از دو دهه از زادگاهش دور بوده، با مليت ايراني يكي از شناخته شدهترين مربيان در آسيا، آمريكا و حتي جهان است.
در زير گفتوگوي اختصاصي كمك مربي كنوني كرهي جنوبي با خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، آمده است.
قرعهكشي مرحلهي انتخابي جام ملتهاي آسيا بار ديگر افشين قطبي را برابر تيم ملي كشورش قرار داد. او پيشتر با آمريكا در جام جهاني 1998 اين احساس عجيب را برابر ايران تجربه كرده بود. قطبي افزون بر اين از تجربهي ديگرش نظير چگونگي همكارياش با گاس هيدينك و آشنايي با فنآوري فوتبال گفت.
**خاطرهي قطبي از فوتبال ايراني
افشين قطبي هم مانند بسياري از كودكان و نوجوانان ايراني در كوچه خيابانها با تير دروازههاي سنگي و آجري با فوتبال آشنا شد. او در اين باره گفت: «در كوچه و خيابانهاي تهران فوتبال بازي ميكردم. عاشق فوتبال بودم. بازيهاي پرسپوليس و علي پروين را به ياد دارم. ميدانيد آن زمان تلويزيون نبود و بيشتر بازيهاي فوتبال را از راديو دنبال ميكردم. فوتبال، خون و مغز من است.»
او ادامه داد: «هنگامي كه سيزده سال داشتم به آمريكا رفتم. توي اين كشور به اين صورت فوتبالي وجود نداشت، شور و عشق مردم به فوتبال نبود، پس بازي كردن هم دشوار بود. كارم را در دانشگاه «يو سي ال اي» شروع كردم، در دانشگاههاي آمريكا هم بايد درس بخواني هم بازي كني. البته آنها بسيار حرفهاي و با برنامه بازي ميكنند. تابستانها هم به كار مربيگري ميپرداختم. بچههاي آمريكايي را آموزش ميدادم.
با شروع شدن ليگهاي بزرگ در آمريكا كار جديتر شد. انگليسيها، آرژانتينيها و ايتالياييها ليگ داشتند و در بهترين ليگ آمريكا هفده، هجده تيم حضور داشت.
در فوتبال مردان و زنان آمريكا ديدم كه از نقطه نظر تكنيك مشكل وجود دارد، تصميم گرفتم مدرسه فوتبال درست كنم، در مدرسه فوتبالم هر روز بچههاي شش تا نوزده ساله تمرين ميكردند. پيشرفت اين مدرسه بسيار خوب بود. بطوري كه حدود هزار بچه به آن ميآمدند، ده تيم از دل آن درست كردم. جوانان آمريكايي جذب اين مدرسه فوتبال شدند وتشويق ميشدند حرفهاشان را در اين رشته دنبال كنند.
آن زمان بورا ميلوتينوويچ، سرمربي آمريكا بود. او به مدرسه فوتبال من آمد و از نزديك روش كارم را ديد. آن زمان كارهايي ميكردم كه كمتر كسي انجام ميداد. به عنوان نمونه بازيكنانم را به تورهاي اروپايي بويژه هلند ميبردم. در اين تورهاي اروپايي آنها با تيمهاي بزرگي بازي ميكردند و با سطح اول فوتبال آشنا ميشدند. ما توانستيم بنفيكا را ببريم . فاينورد را شكست بدهيم و از آژاكس دو تساوي بگيريم.»
** اعتماد به مدرسه فوتبال قطبي
پيشرفت و اين ابتكار قطبي در ينگه دنيا سبب اعتماد نوجوانان و جوانان آمريكايي و انبوه مهاجراني شد كه بيشتر در جنوب آمريكا ساكن هستند.
او به ايسنا گفت: «از ژاپن، گرجستان وحتي برزيل وآرژانتين هم به مدرسه فوتبال ميآمدند و اين جا ميماندند.»
آكادميها، باشگاهها و تيمهاي پايه در كاميابي تيم ملي نقش بزرگي دارند. اگر آمريكا در جام جهاني 98 و 2002 عملكرد نسبتا خوبي داشت بايد ردپاي آن را در مدرسههاي فوتبالي مانندآنچه افشين قطبي داشت جست و جو كرد. كمك مربي ايراني كره جنوبي نمونههاي خوبي را سراغ دارد: « جان اوبراين كه پيراهن تيم ملي آمريكا پوشيده، محصول مدرسه فوتبال من بود. در رقابتهاي المپيك 2000، پت وگاناس (كاپيتان گالكسي) و «جوي ديجيا مارينو» كه از خانواده ايتاليايي بود و ازسيزده سالگي در كنارم بود در تيم ملي بودند، از راه مدسه با فوتبال اروپا رابطهي خوبي داشتيم. از همه جا نمايندگاني در آن بودند، مكزيك، السالوادور …»
آكادمي افشين قطبي از يك مدرسه محلي به مكان استعداديابي با آوازهي جهاني تبديل شد. پس بايد نام آن هم تغيير ميكرد، كاري كه دست راست گاس هيدينك و ديك ادوكات آن را به زيركي انجام داد.
او در اين باره توضيح داد: «نام مدرسهي فوتبال من AGSS است. البته ابتدا (AFSHIN GHOTBI SOCCER SCHOOL ) مدرسه فوتبال افشين قطبي ، شناخته ميشد و حالا (AMERICAN GLOBAL SOCCER SCHOOL ) مدرسه جهاني آمريكايي است.»
افشين ميتواند به اين مدرسه براي هر آنچه كه داشت به خود ببالد.
او گفت: «كار در اين مدرسه را خودم ياد گرفتم، با بزرگترين مربيان جهان كار كردم. با آژاكس رابطه بسياري خوبي داشتم. ميديديم به عنوان باشگاه بزرگ چگونه پيشرفت ميكنند. سيمپسون، سرمربي تيم ملي آمريكا بود. او من را ميشناخت و با كارهاي نويي كه در فوتبال انجام دادم، آشنا بود.»
شايد در آن زمان كمتر مربي دانش فوتبال و تنگاتنگياش با فناوري را ميپذيرفت. پديدهاي كه بيترديد افشين قطبي يكي از پيشگامانش است.
او از تجربهاش گفت: «براي يك شركت نروژي كارهاي تحليلي وآماري فوتبال انجام ميدادم. مربيان بزرگي به آن جا سر ميزنند. بعضي از فكرهايم را در اين شركت پياده ميكردم.»
براي تعريف و طبقهبندي مربيان نقطه نظرهاي متفاوتي وجود دارد كه اين موضوع به نوع رابطه شخص به فوتبال برميگردد. رسانهها و هواداران، چهرهها يا بهتر بتهاي فوتبالي را ميپسندند كه روي نيمكت بنشينند، اگر دونگا يا كلينزمن هدايت پر افتخارترين تيمهاي تاريخ را بر عهده ميگيرند، باكي نيست چرا كه قهرمانان ملي كشورشان به حساب ميآيند و شايد بيشتر وقتها خرده گرفتن ازآنها به دايره روزنامهها يا كارشناسان محدود شود.
قطبي هم براي طبقهبندي مربيان نگاه خودش را دارد: «كلينزمن و دونگا مربيان مشهوري هستند و براي همين بسيار سريع پذيرفته ميشوند. اما، (ژوزه) مورينيو و (سون گوران) اريكسون كار دشوارتري دارند. آنها بايد از ابتدا وآرام، آرام پيروز و بزرگ شوند. فكر ميكنم مربيگري علم است. تنها تكيه به اين نكته كه روزي بازيكن بزرگي بودي كافي نيست. بايد تجربه كني و ياد بگيري چگونه ميتوان فدراسيون، رسانه و بازيكنان مشهور را كنترل و مهار كني. اين حرفه استعدادهاي بزرگي ميخواهد. آلمان در جامجهاني سوم شد. بايد پذيرفت كنار كلينزمن مربيان بزرگي بودند. اگر خوش شانس نبود و يا اين كه بازيها در جاي ديگري برگزار ميشد شايد آلمان به اين جايگاه نميرسيد. ميكوشم تا بيشتر از اين، تجربه بياندوزم و به آرامي خودم را بالا بياورم. به من ميگويند؛ افشين! تو با اسكولاري و هيدينك بسيار فاصله داري. اما، آنها بايد بدانند هيدينك نزديك شصت سال دارد. از اسكولاري هم سن و سالي گذشته، بايد پرسيد آنها هنگامي كه چهل، چهل و دو ساله بودند چه كار ميكردند؟ تقريبا بيست سال حرفهام در فوتبال بوده، دوست دارم مربي بزرگتري شوم. كارم را بسيار دوست دارم. جوان كه بودم، دوست داشتم بهترين بازيكن فوتبال شوم. اكنون كه مربي هستم ، ميخواهم بهترين مربي شوم.»
افشين قطبي به تيم ملي آمريكا دعوت شد، انتظار ميرفت اين روند سبب شود سران فوتبال آمريكا به او اعتماد كنند.
او دربارهي اين چالش جديدش گفت:« 1997 در تيم ملي آمريكا از فناوري و كامپيوتر استفاده كردم تا بازيكنان بهتر شوند، با استفاده از اين شيوه ميتوانستم با ابزار نوين يك ساعت بازي را در ده دقيقه خلاصه كنم و نشان بدهم يك تيم چگونه بازي ميكند.»
** آشنايي با گاس هيدينك
گاس هيدينك يكي از بزرگترين مربيان جهان هم در سطح باشگاهي و هم ملي است. بيشتر مربيان تنها در يكي از اين دو سطح موفق ميشوند. اما، مرد هلندي با آيندهون و كره جنوبي نامش را درتاريخ جاودانه كرد. افشين قطبي سالها دوست نزديك و مشاور فني هيدينك بوده است. آشنايي با سرمربي كنوني روسيه هم در همان مدرسه فوتبال ريشه دارد.
او در اين باره به ايسنا گفت: «گفته بودم كه تيمهاي مدرسهام را به اردوهاي هلند ميبردم. هيدينك در اين كشور كار ميكرد. هر سال در هلند ميماندم. مربيان بزرگي ميآمدند و به اردوهاي من سر ميزدند. هيدينك از طريق «پيتر وربيك» اسمم را شنيده بود. در جام جهاني 94 آمريكا كنار هم بازيها را تماشا كرديم. در اروپا بازيها و كار هيدينك را ديدم. حتي با خودش در اردو كار كردم. تا اين كه روزي خودش گفت: «افشين ميتواند به ما كمك كند. او زبان و تصوير خوبي از فوتبال درست كرده است.» كار ما با يكديگر در هنگكنگ شروع شد. در همان برخورد ابتدايي با اين كه او از من شناخت چنداني نداشت، بسيار صميمي شد و خواست تا براي جامجهاني 2002 كنار هم باشيم. اما، يك مشكل وجود داشت آن زمان كره جنوبي دو كمك مربي كرهاي داشت و همه جايگاهها و سمتها پر بودند. اما، گاس كه ميخواست من به همراه تيم ملي باشم براي نخستين بار سمت جديدي را با عنوان "فوتبال آناليزور" براي من درست كرد. عنوان جديدي بود تا من را نزديك خودش داشته باشد. اما، در حقيقت كار كمك مربيها را انجام ميدادم و كرهايها نقش چنداني نداشتند و ديديد كه چگونه در 2002 تاريخ ساز شديم.»
قطبي ارزش فرصتهايي كه به او داده شد را ميداند، او از آنها به خوبي استفاده كرد.
او ادامه داد: «ژوزه مورينيو هم كارش را از جايي شروع كرد. بايد اين فرصت را براي يادگيري داشته باشي. اكنون در كره من را كه ابتدا آناليزور بودم "قطبي كوچي» صدا ميكنند.»
** درس TEACHER COACH قطبي به گاس هيدينك
كار كردن در آسيا براي هيدينك و دستيارانش بسيار دشوار بود، چرا كه ديگر با ستارهها سر و كار نداشت. اين دشواري به اندازهاي بود كه مرد سخت كوش و سرزندهاي مانند گاس هيدينك را به مرز نااميدي كشاند. اما دستيار ايرانياش اين چنين اميد را به يكي از با شخصيتترين مربيان جهان تزريق كرد:« سال اول كارمان بسيار سخت بود. هيدينك كه زماني با بازيكنان بزرگ كار ميكرد، اكنون بايد با بازيكنان معمولي و حتي پايينتر از آن كار ميكرد. در جام كنفدراسيون كه پنج بر صفر به فرانسه باختيم، بسيار ناميد شد. با هم خيلي حرف زديم. به او گفتم: گاس! تو مربي معمولي نيستي، تو بايد TEACHER COACH «مربي معلم», باشي، بايد ياد بدهي و سطح بازيكنان و بازي را بالا ببري، اين هنر حقيقي مربي است.»
مهندس برق دانشگاه يوسي ال اي و دارنده مدرك A مربيگري، گاس هيدينك را از هر نظر مربي قابل احترامي ميداند:« گاس به خوبي از كساني كه دورش بودند استفاده ميكرد تا هر روز تيم را درست كند. شرايط عالي در تيم وجود داشت. ميدانيد كه در آسيا چه جوي وجود دارد، بازيكنان جوان نميتوانند حرف بزنند. بازيكنان بزرگ با توجه به جايگاهشان حق بيشتري دارند، اما هيدينك بيدرنگ شرايط و جو تيم ملي را تغيير داد.»
**كره جنوبي با هيدينك و قطبي تا شگفتي 2002
كره جنوبي به لطف سازماندهي عالياش در جامجهاني كه به همراه ژاپن، ميزبان بود، بهترين نتايج تاريخ فوتبال قاره را بدست آورد. قطبي گام به گام كاميابي كره را به ياد ميآورد:« يك ماه درآمريكا، اروگوئه و اسپانيا اردوي آمادهسازي داشتيم. يكي دو ماه هم در كره تمرين كرديم. سازماندهي وآمادگيمان در سطح بسيار خوبي بود. نتايج خوب در بازي انگلستان و فرانسه اعتماد به نفس بازيكنانمان را بالا برد. هر چه به جام نزديكتر ميشديم، مردم خوشحالتر ميشدند. روحيه بسيار بالايي داشتيم. البته در جام جهاني شروع محكمي نداشتيم. گل اول را نزديم اما، به تدريج بهتر شديم. طوري بازي ميكرديم كه به نظر به جاي يازده بازيكن چهار بازيكن در ميدان ميدويدند! نتايج خوب هم به دنبال آن از راه رسيدند و مردم هم براي ما هورا ميكشيدند.»
بزرگترين انتقاد متوجه تيم يكدست مرد هلندي، لطف داوران بويژه در ديدارهاي حذفي بود. افشين قطبي در اين باره ديدگاه جالبي دارد:« اين بحث داوري هميشه وجود داشته است. هنگامي كه آرژانتين، برزيل يا آلمان ميبرند هيچ كس نميگويد چرا و چگونه پيروز شدند. اما، كره، ژاپن يا ايران كه ميبرند هيچ كس نميگويد خوب بازي كردند. مربي فرانسه در نشست خبري درباره خوششناسي كره گفته بود آنها آنقدر تلاش ميكنند كه شانس را به وجود ميآورند.»
** قطبي و رد پيشنهاد آيندهون
با پايان جامجهاني و جشنهاي ملي در كره، گاس هيدينك به كشورش و آيندهون بازگشت تا نشان دهد تواناييهايش تنها به بازيهاي ملي خلاصه نميشود. او در تجربه جديدش قطبي را فراموش نكرد. اما، مرد ايراني خواسته ديگري داشت، او به ايسنا گفت:« جام جهاني 2002 كه تمام شد، از من خواست تا به آيندهون بروم. در آن هنگام به كاليفرنيا بازگشته بودم. دوست داشتم افزون بر فوتبال آناليزور، نقش بزرگتري داشته باشم. باشگاه سامسونگ بلووينگز كره پيشنهاد داد تا كمك مربي شوم. آنها تيم بزرگي در كره هستند. در ضمن سامسونگ سه برابر بيشتر از آيندهون به من پول ميداد كه با توجه به شرايط، لازم بود پيشنهادشان را بپذيرم.»
پس از تجربه ليگ حرفهاي كره، 2004 افشين قطبي به آمريكا بازگشت و ترجيح داد در همان لوسآنجلس هدايت گالكسي را بر عهده بگيرد، او در اين باره توضيح داد:« در لوسآنجلس بيشتر ميتوانستم دركنار خانواده باشم. البته تماسم با هيدينك و ديك ادوكات قطع نشد. ادوكات ميگفت؛ سرانجام جايي با تو كار خواهم كرد.»
مدت زيادي طول نكشيد كه اين وعده ادوكات عملي شد. پس از تجربه هلند، او سر مربي كره شد و بيدرنگ با افشين قطبي تماس گرفت. اين بار نقش قطبي از دوران گاس هيدينك پر رنگتر بود. او گفت:« تا كنون در حرفهام دو نقش داشتهام.
INSIDE و OUTSIDE (درون و بيرون) از زمان ادوكات در تيم ملي كره نقش پررنگتري داشتم و اين نقش بيشتر به چشم ميآمد و تمرينها به دست من سپرده شد.»
** مقايسه دو كره
«خودم فكر ميكنم كره جنوبي 2006 از كره هيدينك بهتر بود. بازيكنان بهتري داشتيم و در هر منطقه مربي خوبي داشتيم. البته وقت زيادي نداشتيم مربيان را هماهنگ كنيم. مشكل بازيكنان بزرگ در آسيا هم داشتيم. آنها پول و دوستهاي فراوان دارند و رسانهها پشتيبانشان هستند. برانكو يا زيكو همه هر دو به نوعي با اين مشكل دست به گريبان بودند. اما به هر حال در كره تيم يكدستي شكل داديم. توانستيم در بازي مكزيك در حالي كه تنها از بازيكنان داخلي استفاده ميكرديم پيروز شويم. با شروع ديدارهاي مرحلهي گروهي جامجهاني آلمان فشار بسياري به ما وارد ميشد. توگو حريف سرسختي بود اما، پيروز شديم، بازي دوم ما با فرانسه بود. فرانسه يكي از بهترين تيمهاي جهان را داشت. من از ابتدا به اين نكته اشاره ميكردم،گروهي ميگفتند؛ بازيكنان فرانسوي پير هستند. اما، كمتر تيمي اين همه بازيكن خوب در تركيبش داشت. در بازي پاياني سوييس كه براي صعود شانس خوبي داشتيم به اشتباهات فردي باختيم.»
** سومين حضور در تيم ملي كره جنوبي
با پايان رقابتهاي جامجهاني 2006 پرونده يك هلندي ديگر در كره بسته شد.
ادوكات به همراه هيدينك فوتبال روسيه را براي ادامه كارشان برگزيدند.
قطبي گفت: «هيدينك پيش از سفر به روسيه و جدايي از اتحاديه فوتبال استراليا با من تماس گرفت و پرسيد چه كار ميكنم. البته از من نخواست تا به روسيه بروم. چرا كه از شرايطم آگاه بود.»
با رفتن ادوكات دوران هلنديها در فوتبال كره به پايان نرسيد و پيتر وربيك، دستيار پيشين ادوكات جايش را گرفت.
اين تغيير جايگاه قطبي را بهتر از گذشته كرد. اكنون قطبي مربي كره جنوبي است و سران فوتبال اين كشور روي او در ديدارهاي انتخابي جام ملتهاي آسيايي 2007 بويژه بازي ايران حساب ويژهاي باز كردهاند.
او دراين باره به ايسنا گفت: « آنها با كار من آشنا بودند و براي همين تصميم گرفتند كه به همكاريشان ادامه بدهند.»
** ايران در دو جام جهاني
افشين قطبي حرفهايش درباره حضور ايران در جام جهاني را اين چنين شروع كرد:« ابتدا بايد بگويم كه از نرسيدن ايران به جام جهاني 2002 نااميد شدم. ژاپن، ايران و كره جنوبي تيمهاي بسيار خوب آسيا هستند. اما، به هر حال ايران به رقابتها جامجهاني 2002 راه پيدا نكرد.»
يك تساوي دو شكست برابر آنگولا، مكزيك و پرتغال به كار يكي از پراميدترين و بهترين تيمهاي تاريخ فوتبال ايران در جامجهاني 2006 پايان داد. دستيار پيشين گاس هيدينك عملكرد ايران را اين چنين ارزيابي كرد:« از پيش هم معلوم بود كه ديدار مكزيك بازي مهمي است. هميشه بازيهاي نخست درجامجهاني بسيار مهم هستند. ما ميتوانستيم پيروز شويم و فشار زيادي از روي ما برداشته شود. در اين صورت صعود از گروه D هم براي ايران ممكن ميشد. نيمه نخست بازي مكزيك بسيار خوب بود. به دنبال گل بوديم. فرصتهاي بسيار خوبي هم بوجود آورديم. توانستيم گلي كه دريافت كرديم را جبران كنيم. اما، نيمه دوم با توجه به تغييراتي كه در ميدان بوجود آمد، سازماندهي بازيكنان به هم ريخت و ما در پايان شكست را پذيرفتيم. در بازي پرتغال شايد ميتوانستيم بازي را با تساوي بدون گل به پايان ببريم. ايران خوش شانس بود و حتي يكي دو فرصت را بدست آورد اما، با بيدقتي تمام كنندگاناش آنها را از دست داد. بازي با آنگولا را به طور كامل تماشا نكردم چرا كه خودمان (كره جنوبي) بازي مهمي برابر سوييس پيش رو داشتيم و درتمرين آمادهسازي براي اين ديدار بوديم. اما، بازي با نمايندگان آفريقا هميشه دشوار است. چرا كه آنها از نظر فيزيكي نيرومند هستند و براي غرور و افتخار كشورشان مبارزه ميكنند.»
** بودن يا نبودن ؛ مساله دايي
پس از بازي مكزيك، بسياري از كارشناسان از گزينش دايي وعملكردش انتقاد كردند. افشين قطبي، برانكو ايوانكوويچ را مسوول مستقيم مساله دايي ميداند:« رسانهها و مردم نبايد تنها بر اساس يك جام جهاني درباره دايي قضاوت كنند. اين مربي است كه مسوول دعوت شدن بازيكن سي و هفت يا چهل ساله به تيم ملي است. اگر كسي به برانكو سفارش ميكند كه او بايد درتيم ملي باشد، مسووليت اين اشتباه بر گردن فدراسيون فوتبال است. چرا كه مربي بايد شجاع و كاريزما باشد و تصميم درستي بگيرد. فدراسيون بايد چنين شخصي را به تيم ملي دعوت كند. يك اشتباه ميتواند هر چيزي را تغيير بدهد.»
** جام ملتهاي 2007 و رويارويي كره و ايران
ايران و كره جنوبي در رقابتهاي انتخابي جام ملتهاي آسيا در يك گروه قرار دارند.قطبي كه روي نيمكت كره خواهد نشست درباره روند آمادگي تيمش به ايسنا گفت: « ما بازيكنان كره را ميشناختيم و با مطالعه دقيق تنها بازيكنان جوان را به تيم ملي دعوت كرديم چرا كه برنامه اصليمان جامجهاني 2010 است. البته برنامههاي كوتاه مدت را هم بايد در نظر گرفت چرا كه اگر در اين مدت پيروز نشويم ، رسانهها و مردم انتقاد ميكنند، اگر هميشه از بازيكنان جوان دعوت كني ونتيجه نگيري شرايط دشوار ميشود. اكنون ما به صعود به مرحله پاياني جام ملتهاي آسيا فكر ميكنيم. ميخواهيم تيم را آماده كنيم. چالش بزرگي داريم . اگر پيروز نشويم، همه ميگويند تيم بدي داريم. بايد تعادل و سيستم مناسبي داشته باشيم. اكنون به ايران فكر نمي كنيم به خودمان فكر ميكنيم. البته ديدار ايران، بازي سختي خواهد بود. ان شاء الله هر دوتيم صعود ميكنند.»
** مربي خارجي يا داخلي؟
بيشتر وقتها بويژه پس از ناكامي در رقابتهاي بزرگ تصميمهاي احساسي بر مرور تاريخ و آزمودن آزمودهها چيره ميشود. يكي از اين موضوعها بحث مربي داخلي وخارجي است. افشين قطبي توضيح داد:« فوتبال ايران اگر ميخواهد پيشرفت كند بايد مربي بياورد كه شجاع و با تجربه باشد، خودش تصميم بگيرد. او بايد قدرت تصميم گيري داشته باشد. بعضي وقتها بعضي از فدراسيونها پس از جامجهاني نميخواهند هزينه كنند و مربي بزرگ بياورند. در آسيا مربيان بايد TEACHER COACH باشند بايد هر كشوري براي گزينش مربي ملي، دورانديش باشد. كار براي جامجهاني 2010 از 2008 شروع نميشود. ايران بايد به فكر صعود به مرحله دوم اين رقابتها باشد به هر حال رسانهها بايد اين مربي (امير قلعهنوعي) را حمايت كنند. او مربي بسيار خوبي است كه استقلال را قهرمان كشوركرده است. اگر هميشه انتقاد باشد نتيجهاي بدست نميآيد.»
** بيمهري برانكو ايوانكوويچ به افشين قطبي
برانكو ايوانكوويچ، سرمربي پيشين ايران پيش از بازيهاي جام جهاني 2006 با قطبي آشنا شد و در تماس تلفني از اوخواست (C.V ) شرح كار حرفهاي اش را بفرستد.
مربي كره در اين باره توضيح داد: « C.V من مشكلي نداشت. آن را براي برانكو فرستادم. اما او با من تماسي نگرفت و در گفتوگويي ادعا كرد كه من را نميشناسد. اگر هم از من براي حضور در تيم ملي دعوت ميشد بايد نقش روشن و پررنگي پيشنهاد ميشد تا آن را ميپذيرفتم.»
**كوتاه از افشين قطبي
* بازي ايران و آمريكا در جامجهاني 1998 بسيار عجيب بود، از تيمهاي ايران چيزي زيادي نميدانستم. بازي برابر كشوري كه بسيار آن را دوست دارم سخت بود اما، بايد حرفهاي بود. از پيروزي ايران خوشحال شدم، اين تيم شش بازيكن بسيار خوبي داشت. و از دروازهبان كاريزمايي (احمد رضا عابدزاده) استفاده ميكرد.
* بسيار خوشحالم كه ايراني هستم و به آن افتخار ميكنم. پس از بيست ونه سال براي بازي جام ملتهاي آسيا به كشورم باز ميگردم و از اين موضوع احساس بسيار خوبي دارم.
* نظم و سازماندهي در خط حمله و دفاع در كنار جو و شرايط روحي تيم عوامل اصلي موفقيت تيمهاست.
* با گاس هيدينك رابطهي بسيار خوبي دارم، وقتهاي آزادمان را در كره جنوبي با هم سپري ميكرديم.
* در آمريكا با يورگن كلينزمن ملاقات كردم. خيلي علاقه داشت تا به تيم ملي آلمان كمك كنم. اما شرايط سياسي و اجتماعي در آلمان به گونهاي نيست كه مربيان خارجي مانند آمريكايي يا ايراني درآن كار كنند.
* ايرانيها استعداد بسياري دارند و در هر زمينهاي كه بخواهند ميتوانند موفق شوند.
*** افشين قطبي در يك نگاه:
advertisement@gooya.com |
|
تحصيلات:
مدرك مربيگري A
ليسانس برق دانشگاه يوسي ال اي آمريكا
كمك مربي:
كرهي جنوبي (جام جهاني 2006)
لوس آنجلس گالكسي (قهرمان رقابتهاي جام اوپن آمريكا - 2005، قهرمان ام ال اس 2005)
سامسونگ بلووينز (قهرمان ليگ و جام حذفي كرهي جنوبي ـ 2002)
آناليزور فوتبال:
كرهي جنوبي (جام جهاني 2002)
و حضور در جام كنفدراسيونهاي 2001، جام طلايي 2002
سرپرست:
آمريكا (جام جهاني 1998)
مدير فني و سرمربي:
مدرسه فوتبال جهاني آمريكا (AGSS)
سرمربي نايك بويز
مشاور فوتبال:
آژاكس، ويلم2، آميا آرديا، لوس آنجلس گالكسي، اتحاديهي فوتبال چين (بورا ميلوتينوويچ)،اتحاديهي فوتبال كرهي جنوبي
تجربهي بازيگري:
يو سي ال اي، آليتاليا، آوتوبان، والي ايگلزو فلايرز
بعضي از مربياني كه قطبي با آنها كار كرده است:
ديك ادوكات، گاس هيدينك، بورا ميلوتينوويچ، پيم وربيك، كو آندرياس، استيو سمپسون و دكتر چانگ
تهيه گزارش از خبرنگار ايسنا : امير دهرهصبح