در جست و جوى حقيقت، وصال روحانى، ايران ورزشی

فقط ساعتى از تساوى يك _ يك ايران و آنگولا در واپسين بازيهاى گروه چهارم جام جهانى فوتبال ۲۰۰۶ مى گذشت كه در تهران حكم بركنارى رييس سازمان فدراسيون فوتبال ايران صادر شد.
امروز به هر جا كه قدم مى گذارى، مى بينى بحث فوتبال داغ است و حكم بركنارى تعدادى از بازيكنان تيم ملى نيز داده شده است و از نظرگاه عمومى معدودى از بازيگرانى كه در آلمان به ميدان رفته اند، صلاحيت اين كار را نداشته اند و بايد كنار گذاشته شوند و جانشينان مناسبى براى آنان يافت شود. فضاى كنونى براى كارى وسيع و ريشه اى مساعد نيست و آثار و پيامدهاى شكست ما را از لزوم بررسى اصولى و توأم با آرامش براى داشتن آينده اى بهتر باز داشته است.
قرار است امروز رييس جديد فدراسيون فوتبال ايران معرفى شود و بديهى است كه كار و وظيفه اول او چيزى باشد كه گفتيم و آن، ريختن آينده اى بهتر براى فوتبال ملى است.
دور مقدماتى جام ملت هاى آسيا ۲۰۰۷ از مردادماه پيگيرى مى شود و هيچ وقتى براى هدر دادن نداريم و با توجه به اين مسأله تركيب فعلى تيم ملى بايد تا حد زيادى حفظ شود تا بتواند در برابر كره جنوبى و سوريه نتيجه بگيرد و يكى از ۲ تيم صعود كننده از گروه دوم مقدماتى قاره باشد.
با اين حال بحث هاى چند روز اخير اغلب بر سر «حذف» و برخوردها بيشتر از نوع «قهرى» است. ترديدى نيست كه كادر فنى تيم ملى در جام جهانى يعنى مهمتر ين ميدان ممكن قوى عمل نكرده و تداركات اين تيم نيز طى يك سال اخير به حد كفايت نرسيده و كار تشكيلات ما نيز ايراد داشته است. حتى شمارى از شايسته ها نيز به خاطر وجود برخى سلايق توجيه نشده در اردوى ملى به حق خود نرسيدند و جايى در جمع مردان اعزامى به آلمان نيافتند و يا اگر يافتند، آن جا به درستى مورد استفاده قرار نگرفتند اما حتى اگر آنها را هم به جمع مسافران اضافه كنيد، مى بينيد كه كل دار و ندار ما براى فرستادن به ميدان طى جام ملت هاى آسيا همين ۴۰ تا ۵۰ فوتباليست موجود است كه بايد از بينشان ۲۲ نفر گزينش شوند.
بى گمان مربى جديد ما با سلايقى تازه مى تواند به نفراتى چون عنايتى، سياوش اكبرپور (كه اصلاً جزو ۲۳ نفر نبود) و يا برهانى كه در آلمان از او بسيار كم استفاده شد و همچنين رودباريان، منيعى، رجب زاده، صادقى و كاظميان (كه شمارى از آنها هم به جام جهانى نرفتند) بها و ميدان بيشترى بدهد اما لازمه همه اين كارها پرهيز از فضاى حذف و پايان دادن به برخوردهاى قهرى و واقع بين است. شكى نيست كه ما با قدرى مقاومت و انديشيدن بهتر مى توانستيم در نيمه دوم نيز تساوى يك _ يك با مكزيك را حفظ كنيم و به باخت يك _ ۳ تن ندهيم و اگر روحيه بهترى داشتيم، آنگولا را ببريم، اما اين تصور و ادعا كه ما بايد حتماً پرتغال را هم ببريم، ادعاى صحيحى نيست و دليل شكست صفر _ ۲ ما نه اشتباهات مربى و بازيكنان بلكه توانايى بيشتر حريف ما بود.

اين موارد بايد از يكديگر تفكيك و جز به جز بررسى شود تا حقايق گم نشود و رييس جديد فدراسيون راهكارهاى بهترى بيايد و مربى تازه تيم ملى تحت فشار و درخواستهاى غيرمنطق قرار نگيرد و براساس حقايق تصميم گيرى و اقدام كند. در اين حدفاصل بهتر است از خراب كردن هرچه كه پيشتر حاصل آمده است، خوددارى كنيم و اگر قسمت هاى بد و ضعيفى وجود داشته است كنار بگذاريم و نقاط قوت را جانشين آن كنيم. در فضاى فعلى كه از همه چيز و همه كس انتقاد مى شود و هيچكس مصون نمى ماند، اين بيم وجود دارد كه شكست در آلمان فقط مقدمه اى در ناكامى هاى بعدى و رودرويى هاى آتى باشد.