هيچ تيمي براي باخت وارد زمين نمي شود و طرفدار هيچ تيمي دوست ندارد پس از 90 دقيقه هيجان، تشويق كردن و فرياد زدن، سرش را پايين بيندازد و سلانه سلانه از ورزشگاه بيرون بيايد، اما هيچ كدام از اين انگيزه هاي غليظ و پررنگ هم دليلي براي پرخاش نيست؛ دليلي براي پاره كردن صندلي هاي اتوبوس، شكستن شيشه، ناسزا گفتن به داور و پرت كردن...
اين دربي پنجاه ونهمين دربي سرخ- آبي ست، اگرچه اكنون جذابيت هاي ليگ، تماشاچي هاي فوتبال را بين تيم هاي مختلف تقسيم كرده، اگرچه سرخ ها از شروع فصل تاكنون روزهاي خوبي را سپري نكرده اند و شايد بنا به تحليل برخي، اين جنگ، جنگي نابرابر باشد؛ لااقل در اين فصل. اما با تمام اين حرف ها، دربي، دربي ست و دربي سرخ ها و آبي ها هميشه از حساسيت هاي خاص خودش برخوردار است.
براي ما نتيجه بازي مهم نيست؛ اينكه سيستم آبي ها شناور خواهد بود يا نه. اينكه سرخ ها از گوشه هاي زمين توپ روي دروازه خواهند ريخت يا با پاس هاي كوتاه، دفاع من تو- من حريف را درهم خواهند پيچيد! حتي براي ما اهميتي ندارد كه بدانيم بازهم برانكو ايوانكويچ به دليل كم توجهي به ليگ و نيامدن به ورزشگاه، مورد انتقاد قرار خواهد گرفت يا نه. براي ما نتيجه اخلاقي اهميت دارد. ما مي خواهيم بدانيم تماشاچي هاي پرانرژي جوان چگونه مي آيند و چگونه مي روند. باور كنيد برد و باخت فراموش شدني ست، اما خاطره هاي تلخ هرگز.
منوچهر واحدي دارنده مدرك مربيگري A آسيا كه علاوه بر تربيت فوتباليست هاي بسيار، بيش از 30سال تجربه تحليل فوتبال را در كارنامه ورزشي خود دارد، مي گويد: بايد بپذيريم كه اين دو تيم دو قطب بزرگ فوتبال كشور ما هستند و ملي پوشان بسياري از اين دو تيم بزرگ برخاسته اند، بنابراين جوان هاي علاقه مند به ورزش از بازيكنان هر دو تيم الگوپذيري دارند.
به اعتقاد من در درجه اول براي پايين آمدن تنش ها، خود بازيكنان و مربيان بايد پيش قدم شوند، بويژه كه امسال پس از ماه مبارك رمضان اين انتظار بالاتر است .
وي در مورد نحوه پايين آمدن تنش ها و جهت دهي انرژي هاي عميق جوانان به سمت و سويي مثبت عنوان مي كند: قدم اول، فرهنگسازي ست. ما بايد در دبستان ها و مدارس ابتدايي به دانش آموزان آموزش بدهيم كه ورزش جدا از برد و باخت نوعي نشان دادن منش اخلاقي و شخصيت فردي، خانوادگي و اجتماعي ست. يادم مي آيد در يك بازي فوتسال با تيمي مشهدي به نام تيم علم و ادب وقتي اولين گل را دريافت كرديم، تماشاچي هاي قمي و طرفداران تيم علم و ادب ما را تشويق كردند، اين تشويق ها آنقدر روي ما تاثير مثبت گذاشت كه درنهايت ما برنده شديم، اما پس از مسابقه جلو رفتيم و با تك تك بازيكن هاي آن تيم روبوسي كرديم و خسته نباشيد گفتيم.
تماشاچي بايد به اين باور برسد كه توهين روي هر دو تيم تاثير منفي دارد، حتي داور را تحت تاثير قرار مي دهد .
از مصاديق ديگر فرهنگسازي مي توان به نوع رويكرد رسانه ها اشاره كرد كه واحدي در اين زمينه پيشنهاد مي دهد: در برنامه هاي تلويزيوني، مجري به جاي اينكه صرفا از پژمان نوري بپرسد به نظر شما بازي چندچند مي شود، بايد از او بپرسد چگونه تماشاچي هاي طرفدار مي توانند به شكلي مثبت موثر واقع شوند و وقتي طرفدار جوان تيم او و علاقه مند به آقاي نوري ديد كه ايشان به جز برد و باخت به اخلاق هم فكر مي كند، ذهن او هم به آن سمت هدايت خواهد شد .
وي معتقد است: امكانات رفاهي و جانبي ورزشگاه هاي ما كم است، اما تماشاچي بايد بداند چگونه مي توان از امكانات اندك، انگيزه هاي مثبت و بزرگ ساخت و اين البته نيازمند آموزش و فرهنگسازي ست.
دكتر محمدمراد بيات كارشناس مسائل اجتماعي- نيز بحث رسانه و همچنين سن و سال اكثريت علاقه مندان به فوتبال را پارامترهاي مهمي براي بروز رفتارهاي مثبت يا منفي در تماشاچي ها ارزيابي مي كند. وي مي گويد: هيجانات جوانان، شكل و شيوه بروز آن و اساسا ضرورت هاي آن بحث چندلايه و مفصلي ست، اما آنچه كه در بحث موردنظر ، يعني هيجان در ميان جوانان طرفدار يك تيم فوتبال و ريشه گرايش اين هيجانات به سمتي منفي مي توان به آن اشاره كرد، اين است كه اصولا بايد از وجود فضايي براي تخليه هيجان استقبال كرد؛ حال چه در قالب تفريحگاه، چه در قالب ورزشگاه.
در برخي كشورها جدا از مسابقه هاي ورزشي مديران اجتماعي براي تصفيه هيجانات به شكل هدف گيري شده و برنامه ريزي شده، كارناوال هاي شادي راه مي اندازند تا هيجان، زمينه ساز تنش هاي اجتماعي نشود .
اين عضو جامعه متخصصان كشور نيز همچون منوچهر واحدي بر بعد فرهنگسازي در ميان اهالي ورزش و طرفداران تاكيد دارد: ما اين را كه ورزش، كالايي فرهنگي ست پذيرفته ايم، اما كمتر براي چنين عنصر فرهنگي تاثير گذاري آموزش را جدي گرفته ايم. حتي مي توان گفت متاسفانه امروز شاهد هستيم كه در ورزش ما وسيله به جاي هدف نشسته است. در مورد خبر فرهنگسازي هم از دو كانال بايد وارد شد كه اولين و مهمترين كانال، ستارگان درون زمين هستند. به اعتقاد من ستارگان ما كوتاهي كرده اند و نتوانسته اند فضا را به سمت و سويي مثبت سوق دهند. من فكر مي كنم اگر تمام جامعه شناسان جمع شوند و برنامه بريزند تا هيجانات بالقوه طرفداران به شكل مثبتي به فعل درآيد، نمي توانند به اندازه ستارگان ورزشي تاثير گذار باشند . و باز موضوع دوم از ديدگاه دكتر بيات، موضوع رسانه اي ست كه بعد از ستارگان مي تواند در ترسيم فضاي دوستانه يا غيردوستانه موثر باشد: مجلات و مطبوعات ورزشي ما گاه با نوع مطالب جنجالي خود، با تيترها و مصاحبه هاي آنچناني خود ناخواسته يا خواسته مروج بد اخلاقي و ناهنجاري مي شوند، در حالي كه آنها به كمك ستارگان ورزشي مي توانند فضايي دوستانه را ترسيم كنند .
حاصل يك پژوهش آكادميك نشان مي دهد كه علاقه مندي به فوتبال داخلي بيشتر از فوتبال خارجي ست. همچنين اين تحقيق كه در بين جمعيت آماري 15 تا 45 ساله تهراني صورت گرفته، حاكي از آن است كه ويژگي هاي مهم بازيكن مورد علاقه پاسخگويان به ترتيب عبارتند از:
۱ - داشتن اخلاق ورزشي
۲ - داشتن تكنيك و خلاقيت
۳ - داشتن روحيه جوانمردي
۴ - در خدمت تيم بودن
همچنين 88 درصد معتقدند كه نقش فوتبال در ايجاد همبستگي اجتماعي و مشاركت اجتماعي انكار ناپذير است. 53 درصد از پاسخگويان با اين نظر كه نقش فوتبال در سياست و زمينه هاي فرهنگي قابل انكار نيست موافق هستند و 19 درصد نيز مخالف با اين نظر هستند. به علاوه بين سواد پاسخگويان و نظر آنان در مورد نقش فوتبال در سياست و فرهنگ، رابطه وجود دارد، به اين معني كه هر چه سواد پاسخگويان بالاتر مي رود به ارتباط معنادار فوتبال، فرهنگ و سياست و نيز رفتارهاي اجتماعي تاكيد بيشتري مي شود.
دكتر بيات اعتقاد دارد: به جاي آنكه در پژوهش هاي خود براي ريشه يابي بروز رفتارهاي ناهنجار به هنگام مسابقات بزرگ فوتبال، به دنبال ارتباط بين پايگاه هاي اجتماعي، فقر يا غنا و شكل تخليه هيجان هاي متراكم باشيم، بايد ببينيم دولتمردان چه فضايي را براي تفريحات آن پايگاه اجتماعي در نظر گرفته اند و حتي در يك نگاه وسيع تر بايد ببينيم چه قشري از جامعه بيشترين طيف طرفداران را تشكيل مي دهند كه به اعتقاد من اين موضوع نياز به پژوهش ندارد و اگر كمي دوربين را در استاديوم ها بچرخانيم، مي بينيم اكثريت قريب به اتفاق هواداران را جامعه جوانان تشكيل مي دهند. بنابراين در يك برنامه ريزي كلان بايد بيشتر به فكر جوانان بود و فضاهاي متفاوتي را براي تخليه هيجانات متراكم آنها شكل داد .
advertisement@gooya.com |
|
محمد رضا سروش كه قريب به دو دهه است تحليل ورزشي مي نويسد و به مدت 6 سال نيز با بخش ورزشي راديو تهران همكاري داشته اعتقاد دارد: خوشبختانه طي 3 2 سال اخير زهر اين قضيه گرفته شده كه البته اين موضوع چندان ارتباطي با فرهنگسازي يا شكل گيري سياست هاي درست ورزشي ندارد، چون ما در اين زمينه همچنان دچار مشكل هستيم، بلكه به نظر من جوانان اندكي از ورزش و بويژه فوتبال زده شده اند كه يك بعد موضوع از همين سياست هاي غلط ورزشي ناشي مي شود و بعد ديگر آن را هم در افزايش امكانات تفريحي جامعه بايد جست وجو كرد .
وي در ادامه مي افزايد: سياست هاي اشتباه ورزشي باعث شد تا طي سالهاي گذشته جنگ هاي احساسي توخالي بر ورزش حاكم شود. من ريشه موضوع را در مشكلات فدراسيون فوتبال و نشريات ورزشي مي بينم؛ يعني از يك سو نشريه خوان هاي ورزشي چنان تهييج مي شدند كه تحت تاثير آنها انرژي شان تبديل مي شد به آشغال پرت كردن، شعار دادن و ... و از سوي ديگر هم سياست هاي غلط فدراسيون منجر به اين مي شد كه تماشاچي براي ديدن مسابقه شب قبل را كنار ورزشگاه رختخواب پهن كند و همانجا بخوابد و فردا با دنيايي استرس وارد استاديوم شود.
فدراسيون به داور داخلي اعتماد ندارد و همين هم باعث مي شود اضطراب تماشاچي هنگام مسابقه بالا برود. به هر حال اين معضلات زماني آنقدر بالا گرفت كه سه سال پيش فدراسيون مجبور شد دربي سرخ آبي را در تبريز برگزار كند، چون در تهران نمي توانستند ورزشگاه را كنترل كنند .
جمعه شصتمين دربي سرخ ها و آبي ها برگزار خواهد شد. به نظر شما در اين بازي نمره اخلاق چند خواهد بود؟