نمى خواهيد واقعيت را ببينيد
سيامك رحمانى
براى شنيدن حرف هاى برانكو لازم نيست كسى زحمتى به خود بدهد. تيم او شكست خورده است و از حالا مى توان جزء جزء توجيهات او را پيش بينى كرد. «ما در خانه حريف بازى مى كرديم» «من مهدوى كيا، دايى و نيكبخت را در اختيار نداشتم و حسين كعبى هم مصدوم بود و به زور او را به بازى رسانديم. اين يعنى اينكه ۴۰ درصد تيم من در دسترسم نبود» «اگر داور پنالتى ما را مى گرفت شرايط بازى عوض مى شد و ما برنده مى شديم» «گل دقيقه يك بازى شيرازه تيمى ما را از هم پاشيد و ديديد كه هرچه جلوتر رفتيم بهتر شديم، گل آخر بازى هم روى اتفاق بود، چون ما براى گل مساوى جلو كشيده بوديم» «تيم من عالى بازى كرد، ما پنجاه موقعيت گل داشتيم كه هيچ كدام نتيجه نداد، حريف از تنها سه موقعيت دو تاى آن را گل كرد».
گفتن اين جملات و جملات مشابهى كه برانكو همواره براى توجيه بازيهاى ضعيف تيم اش به كار مى برد، در واقع دم دست ترين و سهل ترين كارى است كه در پايان يك شكست مى توان انجام داد. ناديده گرفتن ايرادات و سعى براى وانمود كردن حقيقت به شكلى ديگر، تلاش براى پنهان كردن نقايص حالا كار را به جايى رسانده است كه تيم ايران در مقابل حريفى آسيايى هم قادر به ارايه يك بازى مطلوب نيست و با همان مشكلات تكرارى روزنه اميدى براى جام جهانى به دست نمى دهد.
تيم ايران مقابل كره جنوبى با دو گل شكست خورده در حالى كه شايد لياقتى بيش از اين نتيجه از خود نشان داده است. اينكه داور يك پنالتى مسلم را براى ايران نگرفت قابل انكار نيست و اينكه كره به اندازه ۲ گل از ايران سر نبود حقيقتى مسلم است اما چيزى كه براى همه ما در اين بازى مهم بود ارايه يك بازى هدفمند و با برنامه بود كه انتظار آن تا پايان نود دقيقه و سوت داور به درازا كشيد و برآورده نشد. همان دريبل هاى كريمى، همان حركات سريع كعبى و البته همان اشتباهات تكرارى و رفع نشدنى. حق با برانكو است كه اگر مهدوى كيا بيايد اين تيم در سمت راست بسيار توانمندتر از اين خواهد بود و اگر نيكبخت باشد شايد ضعف هاى جناح چپ كم شود اما فراتر از همه آنچه كه از آمدن و رفتن بازيكنان حاصل مى شود، فراتر از همه توانايى و استعدادى كه نفرات ما دارند و ممكن است با بروز آن در زمين ما به نتيجه برسيم يا اگر بروز نكند زمينگير شويم، در اين تيم ملى اراده اى براى بهتر شدن ديده نمى شود.
آنچه مهم است اين است كه ما آگاهانه تمام ايرادهاى برطرف نشده را از اين اردو به آن اردو و از اين بازى به آن بازى مى بريم و همين مشكلات كه گاه مى توان مهارشان كرد يا نگذاشت ديده شوند، روزى مثل روز چهارشنبه و در جايى مثل سئول موجب شكست ما مى شود.
تيم ملى ايران همچنان همان نيمكت بى اثر را تحمل مى كند و همچنان از هر تغييرى براى روشن كردن نقاط تاريك فرار مى كند. تيم ايران همچنان بدون طراوت و بدون استراتژى به يك بازى دفاعى دل خوش مى كند و مى خواهد از ضربات ايستگاهى به گل برسد.
شايد گفتن اين حقايق در چنين زمانى فرصت طلبى به نظر برسد، اما وقتى كه اين حقايق انكار مى شوند و ما مجبور مى شويم تقاص اين بى توجهى را به سختى بپردازيم، شايد كمى بى رحمى در حق برانكو و تصميم گيران تيم ملى مفيدتر از همدردى و ملاطفت ساده لوحانه اى باشد كه وقت را مى كشد و ما را با همه مشكلاتمان به دل جام جهانى مى برد.
حقيقت پيروزى كره جنوبى بر ايران، شايد همان نشستن افشين قطبى روى نيمكت كره جنوبى و جا خوش كردن فركى، سجادى، شاهرخى، فخرالدين بگوويچ و حتى برانكو بر نيمكت ايران باشد. حقيقت همان طفره رفتن از پذيرش حقيقت و زيستن در لفاف توجيه و محافظه كارى است، حقيقتى كه بر اسكوربورد ورزشگاه سئول نقش بست و در تاريخ تيم ملى ايران تا ابد خواهد ماند. كره جنوبى ۲ - ايران صفر. بله مى دانيم، آقاى برانكو. حالا شما مى توانيد دوباره يادآورى كنيد كه اين تيم چهارم جهان است كه ما ناسزاوارانه در خانه اش باخته ايم. مى توانيد جمله هاى به ظاهر زيركانه ديگرى هم بگوييد اما كاش به جاى گشتن دنبال چنين بهانه هايى به آنچه اتفاق افتاده است و دلايل واقعى اش مى انديشيديد. ما به شما و افكار واپسگرايانه تان باخته ايم، آقاى برانكو. ما به فدراسيونى مى بازيم كه نمى داند از فوتبال ملى چه مى خواهد و تازه اگر بداند نمى داند چطور به آن بايد برسد. آقاى برانكو به ما نگوييد كه اين بازيكنان شايسته تر از شكست دو بر صفر مقابل كره جنوبى هستند و مى توانند بسيار بهتر از اين بازى كنند. ما كه اين را مى دانيم آقاى برانكو براى همين است كه معتقديم هنوز هم براى تغيير دير نشده است.
-------------------------------
نيمكت خالى، تعويض هاى پوچ
ايران ورزشى -تيم ملى مسابقه را با هشت عنصر دفاعى آغاز كرد. غير از كريمى، هاشميان و زندى تمام بازيكنان ايران وظايف تدافعى داشتند تا خصوصيات تدافعى. در فوتبال اگر تيم براى نباختن به زمين برود بيش از هر زمان به شكست نزديك تر مى شود و اين دقيقاً اتفاقى بود كه در نهايت به پيروزى كره جنوبى منجر شد. برانكو كه تنها چند ثانيه پس از آغاز مسابقه از حريف عقب افتاد تا بيست دقيقه مانده به پايان بازى، تنها تماشاگر بازى كسالت بار تيم اش بود.
او تا آن لحظه تنها يك تغيير در تيم داشت و آن جابه جايى محمد نصرتى با حسين كعبى بود. تعويضى از سر اجبار براى پايين آوردن احتمال رقم خوردن يك شكست سنگين. با اين وجود برانكو تا وقتى كه برهانى جاى نويدكيا را در زمين گرفت هيچ تمايلى از خودش براى گلزنى نداشت. البته سرمربى تيم ملى غير از آن ديگر هيچ كارى براى فرار از شكست نكرد. آنقدر صبر كرد تا كره به گل دوم هم برسد و پس از آن يك هافبك دفاعى را با يك هابك دفاعى ديگر عوض كرد!
اما برانكو روى نيمكت هم انتخاب هاى زيادى نداشت. غير از بازيكنانى كه در سه تعويض تيم ملى به زمين آمدند تنها ميثم منيعى، سياوش اكبرپور، هادى شكورى، مصطفى صالحى نژاد و محمد محمدى روى نيمكت تيم بودند.
بازيكنانى كه اگر به زمين هم مى آمدند نمى توانستند دردى از تيم ملى دوا كنند. هرچند كه اين تنگناى برانكو بيش از آنكه به بدشانسى او برگردد به كج سليقگى او برمى گردد. فراموش كردن نام هايى مثل ايمان مبعلى، جواد كاظميان و رضا عنايتى كه هر كدام در بازى با كره جنوبى مى توانستند برگ برنده تيم باشند تنها از او برمى آيد. برانكو در انتخاب بازيكنان اكبرپور را به عنايتى ترجيح داد.
به جاى مبعلى به علوى بازى داد و جاى خالى جواد كاظميان را به نويدكيا سپرد. ريسكى كه اصلاً جواب نداد و او حالا بايد از آن دفاع كند. اگر عنايتى در اين مسابقه روى نيمكت تيم مى نشست پس از گذشت يك ساعت از دويدن هاى بى ثمر هاشميان جاى او را مى گرفت. اگر كاظميان بود اصلاً نويدكيا مجبور نمى شد در يك پست غير تخصصى بازى كند و اگر مبعلى بود تيم ملى احتياجى نداشت كه در ثانيه آخر يك هافبك دفاعى ديگر به زمين بياورد. اين تمام ابهاماتى است كه برانكو بايد به آن جواب دهد و احتمالاً از زير آن درمى رود.
-----------------------
سومين شكست برانكو در چهار مسابقه آخر!
ايران ورزشى- سرمربى نتيجه گراى تيم ملى پس از صعود ايران به جام جهانى نتيجه قابل قبولى نگرفته. او بعد از اينكه با يك تاكتيك مشخص در ۵ بازى ابتدايى ايران را بدون شكست نگه داشت پس از آن ديگر نتوانست نتايج قبلى را تكرار كند. ايران پس از هجدهم خرداد ماه كه تيم ملى به جام جهانى صعود كرد چهار مسابقه داشته. بازى با ژاپن در مسابقه آخر گروه، بازى دوستانه با QPR و مسابقه تداركاتى با ليبى و كره جنوبى. برانكو در اين مسابقات نه تنها نتوانست بازيهاى زيبايى را با تيم ملى به نمايش بگذارد بلكه نتوانست بردهاى گذشته خود را هم تكرار كند.
advertisement@gooya.com |
|
در مسابقه دوستانه با QPR تيم ملى با سه گل شكست خورد و پس از آن مقابل ژاپن بازى را صفر- ۲ باخت. با شكست صفر- ۲ به كره جنوبى از چهار بازى آخرش ۳ بازى را باخته. تيم ايران در هيچ كدام از اين سه بازى نتوانسته به حريف گلى بزند و در عين حال با خوردن هفت گل ميانگين ۴/۲ گل خورده را از خود به جا گذاشته. ايران در چهار ديدارى كه انجام داده تنها يك ديدار را با پيروزى به پايان رسانده. مسابقه با ليبى كه به خاطر برگزارى آن آغاز مسابقات ليگ برتر يك هفته عقب افتاد! برانكو در آن بازى با چهار گل رقيب ضعيف شده را كه بدون لژيونرهايش به ايران آمده بود برد تا تنها پيروزى خود در چهار ماه اخير را رقم بزند.
به هرحال برانكو پس از شدت يافتن انتقادات كارنامه تيم را در دفاع از خودش رو مى كرد. او حتى در مقطعى بيست مسابقه بدون شكست را در مدت يك سال يك ركورد شگفت انگيز مى دانست اما حالا او در چهار بازى آخرش همراه تيم ملى سه مسابقه را باخته. اين براى كسى كه تمام ضعف هاى تاكتيكى و مسابقات بى روح تيم ملى را با استدلال نتيجه گرايى پشت گوش مى انداخت يك فاجعه به حساب مى آيد. حالا او نه يك مربى تهاجمى است نه يك مربى نتيجه گرا.