* ايرانى نيستند که مردم يقهشان را بگيرند!
* آن ها از اسم عابدزاده هم مىترسند!
به جاى مقدمه
روزهاى خاکسترى تيمملى در جزيره، روزهاى گس يک قلعهچى و افقهاى پرغبار... تمام اينها بهانهاى شد تا در گرماى تابستان حرفهاى مردى را بشنويم که روزى عقاب آسيا بود و همبال سيمرغها تا آسمان هفتم بالا مىرفت.
ناصر حجازى ديروز با عينک منطق به اتفاقات نگاه کرد و سرى به محدودههاى احساس نزد. جنتلمن دوستداشتنى در هرم بىقرار آفتاب چهره آبى عشق را فراموش نکرده است. اين شما و اين مردى که هنوز آنقدر محبوبيت دارد که چشمانش پر از گل ياس شود!
* بازى با رنجرز تمام شده اما خب مىشود آن روز تلخ را کالبدشکافى کرد تا درسى باشد براى آينده؟
- راستش من معتقدم اصلاً اين بازى نبايد انجام مىشد. ما رفتيم به جامجهانى و دليل ندارد خودمان را گرفتار کنيم. شکست برابر رنجرز فقط روحيه بچهها را خراب کرد.
و البته يک چيز ديگر را هم ثابت کرد و آن اينکه بايد به رنکينگ فيفا شک کرد!
خودمان را که نمىتوانيم گول بزنيم. خداوکيلى عبدالملکى قبول مىکند که ما واقعاً تيم پانزدهم جهان هستيم؟ لارودى قبول مىکند؟ خود شما قبول مىکنيد؟ من 50 تا تيم مىشمارم که از ايران جلوتر هستند. تمام تيمهاى آمريکاى جنوبى از ما جلوتر هستند. تيمهاى آفريقايى هم همينطور. اگر بخواهيم به اين چيزها دل خوش کنيم فاتحه تيمملى خوانده است.
* حالا فکر مىکنيد اين تيم بتواند در جام جهانى شگفتىساز شود يا لااقل نتيجه خوبى بگيرد؟
- معلوم است که با اين وضع نتيجه نمىگيرد. وقتى هيچ حرکت اصولى انجام نمىدهيم نبايد توقع معجزه داشته باشيم. من از برانکو يک سئوال مىپرسم.
* چه سئوالي؟
- چرا در بازى با رنجرز کاشتههاى تيمملى جواب نداد؟ پس چرا تاکتيک کاشته برانکو به داد تيمملى نرسيد؟ نه عزيزم اين حرفها نيست. ژاپن جلوى برزيل بازى مىکند و همه کيفش را مىبرند آن وقت ما برابر يک تيم درجه دوم انگليس حيثيت خود را به باد مىدهيم.
* اين نتيجه گرا بودن برانکو و تيمملى را هم يکجورهايى زير سئوال مىبرد!
- نتيجهگرا به کسى مىگويند که در جامجهانى برابر برزيل و آرژانتين و فرانسه نتيجه بگيرد. بردن کرهشمالى و بحرين آن هم با آن وضع را که نبايد نتيجهگرايى قلمداد کرد. با اين فوتبال بيست تا از برزيل مىخوريم لااقل حتى اگر يازده نفره دفاع کنيم.
* اما يک بحث تخصصى به درون دروازه تيمملى برمىگردد؛ جايى که اين روزها پر از دلواپسى است. ناصر حجازى فکر مىکند ميرزاپور مىتواند آرامش را در جامجهانى به تيمملى هديه دهد؟
- اول بايد ببينيم معلم اين دروازهبان چه کسى بوده؟ دو تا مربى دروازهبانها در تيمملى داريم که اصلاً معلوم نيست کجاى فوتبال بودهاند؟ سالهاست ميرزاپور کاشتهها را مىدهد ديگران مىزنند. اين يعنى چه؟ يعنى اينکه مربى دروازهبانهاى تيمملى دارد چرت مىزند. کى بايد به او بگويد چه وقتى بيا بيرون؟ کي؟ البته...
* البته چه ناصرخان؟
- اگر ما دو تا رقيب براى ميرزاپور مىتراشيديم امروز احساس ترس سراغمان را نمىگرفت. اصلاً چرا نبايد آدمى مثل عابدزاده را بياورند تا فکرى براى دروازه ايران کند. يعنى او از بگوويچ هم کمتر است؟ متأسفانه چون از اسم عابدزاده مىترسند او را جايگزين فخرالدين بگوويچ نمىکنند.
* چند روز پيش که با هم حرف مىزديم شما گفتيد من هم مىتوانم پورتموث را قهرمان اروپا کنم. لابد براساس همين شعارها تيمملى هم مىتواند قهرمان جامجهانى شود؟
- حالا پورتموث که براى خودش عددى است. واقعاً همين است. فقط شعار مىدهند. رسول خطيبى را دعوت نمىکنند آن وقت دل به برهانى که نمىتواند گل بزند و فقط سرعت دارد مىبندند. وقتى اين بچه از دو قدمى نمىتواند گل بزند، برانکو مقصر است يا کس ديگر؟
advertisement@gooya.com |
|
* بالاخره شما چه نسخهاى براى اين تيم مىپيچيد ناصرخان؟
- نسخه را آن کسى که پانصد ميليون گرفته بايد پيچيد نه من. فردا هم آبروى ايران را مىبرند و فرار مىکنند. مربى ايرانى نيستند که توى خيابان مردم يقهشان را بگيرند.
* خسته شديد. مصاحبه خوبى بود. حرفى هم مانده ناصرخان؟
- بنويس با همه اين حرفها اميدوارم تيمملى موفق شود. اين آرزوى من است. من بنگلادش بىاستعداد را در آسيا مطرح کردم، برانکو نمىخواهد اين تيم با استعداد را بيش از اينها مطرح کند؟