 |
|
|
|
|
|
|
 |
|
|
|
|
||
|
||||||
 |
 |
 |
|
|||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||
|
||||||
|
|
|
|
|||
محمود مولايى
رد پيشنهاد سه تيم ليگ برتر انگلستان از سوى حسين كعبى عذاب آور است. هضم اينكه او به پيشنهاد پورتس موث، استون ويلا و تاتنهام راحت «نه» بگويد، براى خيلى ها مشكل است. براى خيلى هايى كه آرزو دارند از تيم دسته اولى ليگ انگلستان پيشنهادى داشته باشند، چه برسد به تيمى از ليگ برتر.كعبى تصميمش را گرفته و پايش را در يك كفش كرده كه مى خواهد در فولاد بماند. تصميم عجيبى است. او ذهنيت بدى از انگليس دارد. كعبى سال گذشته در تست فنى ولورهمپتون رد شد و برخى گفتند به خاطر «جثه» كوچكش رد شده است. با اين وجود او با جمله معروفش تكذيب كرد كه «ديگر در هيچ تيمى تست نمى دهم.»
--------------------------
- واقعاً به خاطر تست فنى است كه به ليگ انگلستان نمى روى؟
< براى چى بايد تست بدهم؟ مگر ديوانه ام. اصلاً در شأن بازيكنان ايرانى نيست كه تست بدهند. ما ديگر به جام جهانى رفته ايم. خيلى بد است كه براى رفتن به تيمى تست فنى بدهيم.
- ولى بازيكنان آسيايى در ليگ هاى اروپايى تست مى دهند.
< نه، من قبول ندارم. همين كه گفتم.
- مطمئنى كه اين حرف ها به دليل اتفاقات سال گذشته نيست. روزى كه در تست فنى ولورهمپتون رد شدى؟
< واقعاً متأسفم. برخى روزنامه ها نوشتند. واقعاً حالم گرفته شد. نوشتند به خاطر جثه اش انتخاب نشده.
- ولى تو از اين نظر تأييد شده اى. اين را با بازيهايت در تيم ملى نشان داده اى.
< با اين حال خيلى ناراحت شدم چون اصلاً دليلش اين نبود. فولاد با اين تيم به توافق مالى نرسيد. به خدا راست مى گويم. اگر فكر مى كنيد دروغ است از رضاييان بپرسيد.
- تو وقتى از انگليس برگشتى شاكى بودى و گفتى ديگر در هيچ تيمى تست فنى نمى دهى. در حالى كه دليلى نداشت اين تصميم را بگيرى.
< چرا دليل نداشت؟ گفتم كه بعضى ها گفتند قدش كوتاه است. براى همين تصميم گرفتم ديگر در هيچ تيمى تست فنى ندهم.
- ولى اين مسأله به ضرر خودت تمام مى شود. شايد ديگر با هيچ تيم اروپايى به توافق نرسى. اين براى تو شكست نيست؟
< واقعاً شكست است. من مى خواهم پيشرفت كنم و براى رسيدن به هدفم بايد به اروپا بروم.
- حالا فرصت مناسبى پيش آمده. تو مى توانى از بين پورتس موث، استون ويلا و تاتنهام انتخاب كنى. بفرماييد ...
< ولى من جايى نمى روم. همين جا هستم، در فولاد. تا يك سال ديگر در اين تيم مى مانم.
- ماندن تو دليلى ندارد؟
< اتفاقاً مى خواهم يك فصل در فولاد بمانم تا بازيكن آزاد شوم.
- ولى تو مى توانى اين يك فصل را در انگليس تجربه كسب كنى.
< وقت زياد است. حالا هم فكرم را روى اين گذاشتم تا بازيكن آزاد شوم.
- چه ايرادى دارد كه با رفتن تو به ليگ برتر انگليس، مبلغى هم نصيب باشگاه فولاد شود؟
< مسأله اين نيست.
- پس چه فرقى مى كند حسين كعبى به عنوان بازيكن آزاد به يك تيم خارجى برود يا به عنوان بازيكن فولاد؟
< فرق مى كند. آن وقت مى توانم با آزادى كامل تيم جديدم را انتخاب كنم.
- مگر حالا براى تصميم گيرى آزاد نيستى؟
< چرا، اما آن طورى فرق مى كند.
|
advertisement@gooya.com |
|
- دليل قانع كننده اى نيست. به نظر مى رسد همه اين حرف ها بهانه اى است كه قيد لژيونر شدن را بزنى.
< نه ... اشتباه نكنيد. من مشكل ديگرى هم دارم. پدرم ديگر خيلى پير شده و بايد از او پرستارى كنم.
- تو فصل پيش در قطر بازى كردى. چرا آن موقع اين مشكل را نداشتى،؟
< آن موقع برادرهايم مجرد بودند اما حالا ازدواج كرده اند. من و برادر ديگرم مانده ايم كه او هم سر كار مى رود. براى همين همه كارهاى خانه به دوش من افتاده.
- ولى اين مسأله را قبلاً نگفته بودى و حالا بايد قبول كنيم.
< باور كنيد عين حقيقت است.
- مى گويند كعبى اخلاق خاصى دارد. يعنى احساسى است و به همين دليل در قطر هم با مشكلات زيادى روبرو شد، طورى كه بعدها يكى از برادرهاى خودت را به قطر بردى. اين مسأله تو را از رفتن به اروپا منصرف نكرده؟
< اين درست كه من در آنجا مشكلات زيادى داشتم اما آدم باجنبه اى هستم. اين موضوع اصلاً مانع رفتنم نشده. گفتم كه براى چى در فولاد مى مانم.
- پس كى تصميم مى گيرى كه به اروپا بروى؟
< سال ديگر، ان شاءالله بعد از جام جهانى.
- شايد ديگر چنين پيشنهادهايى نداشته باشى؟
< دارم. مطمئن باشيد. بعد از جام جهانى به يك تيم اروپايى مى روم.
- انتخاب كرده اى؟
< نه هنوز، اما ليگ ايتاليا را دوست دارم. شايد به آنجا رفتم، اگر نشد انگليس.
