ايران ورزشى- ديگر اگر استقلال يا پرسپوليس قهرمان ليگ برتر نشوند كسى تعجب نمى كند. در ۳ سال اخير با سرمايه گذارى تيم هاى شهرستانى و به تبع مشكلات مالى دو باشگاه بزرگ تهرانى، فوتبال ايران به طور كلى از دو قطبى بودن، فاصله گرفته است. اين مسأله در بررسى چهار دوره گذشته ليگ برتر به خوبى ديده مى شود.
فصل ۸۱-۸۰
آخرين قهرمانى يكى از اين دو تيم در بازيهاى ليگ برتر به فصل ۸۱-۸۰ باز مى گردد آنجا كه پرسپوليس با سرمربيگرى على پروين در آخرين روز رقابت ها توانست فجر را شكست دهد و با باخت استقلال برابر ملوان، جشن قهرمانى بگيرد. در آن فصل منصور پورحيدرى سرمربى استقلال بود و فاصله يك امتيازى اين تيم با پرسپوليس قهرمان، او را از كار بركنار كرد ولى برعكس قدرت پروين را در پرسپوليس تحكيم بخشيد.
فصل ۸۲-۸۱
در اين فصل سپاهان اصفهان بعد از سال ها توانست قهرمانى را از چنگ دو تيم بزرگ تهرانى دربياورد تا انقلابى در رقابت هاى ليگ برتر شكل بگيرد. سپاهان در پايان بازيها با اقتدار قهرمانى خود را جشن گرفت. آنها با ۵۲ امتياز از ۲۶ بازى اين كار بزرگ خود را تكميل كردند.
در اين فصل سرمربيگرى پرسپوليس برعهده على پروين بود و استقلال زير نظر كخ سرمربى آلمانى كار مى كرد. پرسپوليس در فصل ۸۲-۸۱ با ۴۴ امتياز به مقامى بهتر از سوم دست نيافت و پاس با همايون شاهرخى نايب قهرمان رقابت ها شد. استقلال در اين فصل يك كابوس بود. آنها با ۳۲ امتياز در رده نهم جدول ايستادند.
فصل ۸۳-۸۲
باز هم خبرى از قهرمانى استقلال و پرسپوليس نشد. در حالى كه استقلال با رفتن كخ و روى كار آمدن امير قلعه نويى مى توانست به جاى پاس قهرمان بازيها شود اما چوب «بى تجربگى» خود را خورد. پاس در فصل ۸۳-۸۲ با مربيگرى مجيد جلالى و كسب ۵۳ امتياز بعد از سال ها قهرمان ليگ برتر شد، در حالى كه استقلال با ۲ امتياز كمتر به نايب قهرمانى رسيد.
وضعيت پرسپوليس در اين فصل تعريف چندانى نداشت. اين تيم با حضور اكبر غمخوار، على پروين را كنار گذاشت تا وينكو بگوويچ سرمربيگرى پرسپوليس را قبول كند. اين مربى فصل موفقى با اين تيم پشت سر نگذاشت و در پايان با ۳۹ امتياز تيم پنجم ليگ برتر شد. پرسپوليس البته شروع كوبنده اى در ليگ داشت ولى اين وضعيت پايدار نماند تا سناريوى بركنارى وينكو بگوويچ روى پرده برود. او در پايان فصل كنار كشيد تا دوباره نوبت به راينر سوبل و در رأس آن على پروين برسد.
فصل ۸۴-۸۳
فصلى كه گذشت جذابيت هاى زيادى داشت. استقلال و پرسپوليس يك بار ديگر شانس قهرمانى را از دست دادند تا اين مسأله به يك عادت تبديل شود. فولاد خوزستان در اين فصل از ۳۰ بازى ۶۴ امتياز به دست آورد كه ماحصل آن قهرمانى در ليگ برتر بود. فولاد در هفته هاى پايانى بازيهاى خود را برد تا تمام معادلات پروين و قلعه نويى به هم بريزد. قرار بود استقلال مثل فصل گذشته نايب قهرمان رقابت ها شود ولى تساوى روز آخر مقابل سپاهان اين بار آنها را به يك پله پايين تر هم برد. شاگردان قلعه نويى با ۵۸ امتياز و با تفاضل گل كمتر نسبت به ذوب آهن سوم شدند. پرسپوليس هم با سوبل آلمانى و ۵۵ امتياز يك پله پايين تر از استقلال ايستاد. در واقع پرسپوليس چند هفته مانده به پايان بازيها پى برد كه ديگر شانسى براى قهرمانى ندارد. با پايان ليگ راينر سوبل از اين تيم استعفا داد تا دوران مربيگرى پروين در پرسپوليس دوباره از سر گرفته شود.
به عقيده كارشناسان ديگر توصيف كردن فوتبال ايران با واژه «دوقطبى» محال است. قهرمانى سپاهان، پاس و فولاد در ۳ فصل اخير ليگ، تأييد كننده همه چيز است اما چرا دست استقلال و پرسپوليس در اين سال ها از قهرمانى كوتاه مانده؟
فريدون معينى كارشناس فوتبال مى گويد: «فكر مى كنم مشكل مالى سرمنشاء همه چيز است. وقتى پول نباشد نمى توان تيم را خوب بست. استقلال و پرسپوليس در طول اين فصل ها بازيكنان بزرگى از دست داده اند ولى به خاطر نبود پول مجبور شده اند بسازند.
advertisement@gooya.com |
|
از سويى تيم هاى شهرستانى و تهرانى سرمايه گذارى خوبى كرده اند. مثلاً سپاهان معمولاً مربيان و بازيكنان بزرگى را به خدمت مى گيرد. فولاد هم كه با استفاده از يك مربى خارجى و بازيكنان ملى پوش و مستعد خود قهرمان شد. پس معلوم مى شود كه آنها هم سرمايه زيادى خرج كرده اند.»
جلال چراغپور هم اين مسائل را تأييد مى كند و مى گويد: «وجود مشكلات حاشيه اى در استقلال و پرسپوليس اين تيم ها را از قهرمانى دور نگهداشته. تا زمانى كه اين مشكلات حاشيه اى و مالى برطرف نشود ناكامى هاى آنها طبيعى است.»