"پنجشنبه","Saturday" => "شنبه","Sunday" => "يكشنبه","Monday" => "دوشنبه","Tuesday" => "سه شنبه","Wednesday" => "چهارشنبه","Friday" => "جمعه"); $month = Array("فروردين","ارديبهشت","خرداد","تير","مرداد","شهريور","مهر","آبان","آذر","دي","بهمن","اسفند"); list( $gyear, $gmonth, $gday ) = preg_split ( '/-/', '2005-04-12' ); list( $jyear, $jmonth, $jday ) = gregorian_to_jalali($gyear, $gmonth, $gday); echo "
" . $week["Tuesday"] . " ". $jday . " " . $month[--$jmonth] . " " . $jyear . "
" ?>

توهين تماشاگران ديدار پرسپوليس – صبا باتري به علي دايي، حرف هاي دايي، پروين...و چند تحليل، ايران ورزشي

علي دايي

توهين محترمانه به دايى!
سناريوى از پيش طراحى شده؟

محمد محمد پور

طبق انتظار حضور على دايى در تركيب تيم صباباترى در مسابقه اين تيم با پرسپوليس همراه با جنجال و حاشيه بود. عده يى از تماشاچيان حاضر در استاديوم هرگاه كه توپ زير پاى او مى افتاد او را«هو» مى كردند و در اواخر مسابقه نيز شعارهايى عليه كاپيتان صباباترى سر دادند.
در واقع اين براى اولين بار بود كه بازيكنى از تيم حريف توسط تماشاچيان هوادار تيم ديگر«هو» مى شد و اين اتفاق تا انتهاى مسابقه، هر زمان كه توپ زير پاى اين بازيكن مى افتاد، استمرار مى يافت. تاكنون سابقه نداشت كه بازيكنى توسط هواداران تيم حريف از ابتدا تا انتها، هر زمان كه صاحب توپ شد«هو» شود و نظير آن را تنها مى شد در مسابقات خارجى يافت، گرچه عده يى همين را دليل قابل قبولى مى دانند براى اينكه ثابت كنند اين هواداران از«جايى» خط گرفته اند تا فحش وناسزا ندهند و فقط«هو» كنند!
در اين ميان نگاه ها به سمت على پروين برگشت. اختلافات ميان او و دايى كه پس از پايان مسابقه رفت دو تيم شدت يافت هرچند با يك مراسم آشتى كنان مصلحتى موقتاً كنار گذاشته شد اما كمتر كسى بود كه باور كند اين دو مشكلات بين خود را فراموش كرده اند و از اين رو در انتظار مسابقه برگشت بودند. مسابقه يى كه دقيقه صفر آن جذاب تر از ساير دقايق بود چرا كه مشخص مى شد دايى با دسته گل سمت على پروين خواهد رفت يا بدون دسته گل. جواب البته نه بود و تصميم هواداران عملى شد: هر وقت كه دايى صاحب توپ شد، بايد هو شود.
يكى از ليدرهاى سابق پرسپوليس كه در ورزشگاه حضور داشت مى گويد:«من آنهايى كه دايى را هو مى كردند شناختم، همگى از طرفداران پروين بودند.»
و بدين ترتيب مى توان بار ديگر رد پاى پروين در ماجرا را ديد، چه او پس از انتهاى مسابقه رو به خبرنگارانى كه به سمتش مى آمدند، كرد و گفت:«از دايى چيزى نپرسيد.»
با اين حال رفتار اين عده از هواداران پرسپوليس كه تا اندازه يى زيركانه به نظر مى رسيد باعث شد تا به مانند مسابقه رفت تمهيداتى انديشيده نشود و جنجال بالا نگيرد. بعد از بازى رفت اين دو تيم، حراست سازمان تربيت بدنى ليدرهاى پرسپوليس را فرا خواند و با توجه به حوادث پس از بازى از آنها خواست تا در بازى هاى بعدى عليه دايى شعار ندهند.
اين گونه نيز شد و در اولين بازى خانگى پرسپوليس بعد از آن واقعه، هواداران فقط پروين را تشويق كردند. اما اين هواداران در بازى روز يكشنبه عليه دايى«فحش» ندادند تا از نظر مسؤولان حراست اتفاقى رخ نداده باشد. يكى از مسؤولان حراست ورزشگاه مى گويد:«جو ورزشگاه بد نبود و عليه دايى فحش و ناسزا ندادند. خود آقاى دايى هم گفته است كه اين عده به خاطر اينكه قبلاً بازيكن پرسپوليس بوده و حالا از اين تيم خارج شده، او را هو كرده اند. فقط در اواخر مسابقه شعارهايى و نه فحش و ناسزا عليه دايى سر داده شد كه ما نيز اقدام كرديم و چند نفر به داخل جمعيت رفتند و تذكر دادند.»
در بسيارى از كشورهاى خارجى و صاحب فوتبال البته هو كردن بازيكنى كه قبلاً در تيم محبوب هواداران بازى مى كرده و حالا عليه همان تيم توپ مى زند، غير عادى نيست و امرى طبيعى به شمار مى آيد، اما اتفاقى كه روز يكشنبه رخ داد با توجه به حوادث مسابقه رفت، چندان هم بى معنى نيست. اين شعارها را نه پرسپوليسى هاى متعصب و نه به خاطر رفتن دايى سر دادند. دايى و پروين تحمل يكديگر را ندارند. پروينى ها هم.
-----------------------------------------------

پاسخ كاپيتان به شايعات و توهين ها در گفت وگو با ايران ورزشى
دايى: برمى گردم، با قدرت هرچه تمامتر

نيما حسينى

۹۰ دقيقه بعد از بازى پرسپوليس و صبا باترى على دايى در گفت وگوى اختصاصى با خبرنگار ايران ورزشى به اما و اگرها، شايعاتى كه بعد از بازى با ژاپن شنيده شد و توهين هايى كه در بازى با پرسپوليس به او شد پاسخ مى دهد.«كاپيتان» هنوز هم از بيان حقايق هيچ ابايى ندارد. او مثل هميشه بدون تعارف و ترس حرف هايش را مى زند و البته اين بار سعى مى كند از شعله ور كردن آتشى كه بعد از بازى رفت روشن شده بود خوددارى كند. على دايى وعده بازگشت مقتدرانه به ميدان فوتبال را مى دهد. آيا او مثل گذشته به قول خود وفادار مى ماند: «برمى گردم با قدرت هرچه تمامتر مطمئن باشيد.»
بازى حساس و پر افت و خيزى بود ولى در نهايت صباباترى نتيجه را به پرسپوليس واگذار كرد. چرا؟!
< در نيمه اول تيم آنها بهتر بازى كرد ولى در نيمه دوم ما بر توپ و زمين مسلط بوديم و موقعيت هاى خوبى هم داشتيم كه متأسفانه تبديل به گل نشد.
ولى پرسپوليس هم فرصت هاى خوبى را از دست داد.
< دو شوت جواد ( كاظميان) بود كه خورد به تير دروازه ما. انصافاً پرسپوليس در نيمه اول خوب بازى كرد ولى ما مى توانستيم در نيمه دوم نتيجه بازى را عوض كنيم كه متأسفانه موقعيت ها را با بدشانسى و بى دقتى از دست داديم.
مشخص بود كه دوست داريد در اين بازى گل بزنيد ولى چنين اتفاقى نيفتاد.
< ما در نيمه اول با يك فوروارد بازى مى كرديم و عقب نشينى زيادى داشتيم كه باعث شد بازيكنان پرسپوليس بر بازى مسلط شوند ولى در نيمه دوم جلو كشيديم. من هم يك موقعيت داشتم كه گل نشد. مى خواستم شوت بزنم كه اگر اشتباه نكنم توپ با تكل عارف به كرنر رفت. فوتبال همين است. اين را هم بگويم كه يك مهاجم هميشه دوست دارد گل بزند و در موفقيت تيمش سهيم باشد.
كمتر كسى فكر مى كرد على دايى در اين بازى به ميدان برود. مصدوميت شما خيلى زود برطرف شد؟
< ابتدا فكر نمى كردم كه بتوانم در بازى با پرسپوليس به ميدان بروم اما در فرصتى كه بعد از بازى با ژاپن داشتم به پايم خوب رسيدم و در شرايطى بازى كردم كه آمادگى صددرصد نداشتم. با كمك يك كشاله بند كه به پايم انداخته بودم در اين بازى به ميدان رفتم و در بسيارى از صحنه ها مى ترسيدم كه استارت بزنم اما خدا را شكر اتفاقى نيفتاد. به طور كلى من با فيزيوتراپى، آب درمانى، وزنه زدن و تمرينات سبكى كه انجام داده بودم خودم را به اين بازى رساندم و در اين بين بايد از زحماتى كه دكتر تيم كشيد هم ياد كنم كه خيلى مؤثر بود.
غيبت محمد نوازى، ستار همدانى، حميد ابراهيمى و زوهانى تا چه اندازه در اين ناكامى تأثير داشت؟
< وقتى چهار- پنج مهره اصلى نباشند قطعاً در كار تيمى تأثير مى گذارد. در واقع ما ۴۰ درصد بازيكنان اصلى تيم را نداشتيم. با اين حال بچه ها در نيمه دوم خوب كار كردند. ما سه، چهار موقعيت خوب گلزنى را از دست داديم و اگر توپ هايمان داخل دروازه مى رفت نتيجه ديگرى به دست مى آمد.
با توجه به اتفاقات بازى رفت خيلى ها فكر مى كردند كه با دسته گل به سمت نيمكت پرسپوليس مى رويد. خيلى ها هم مى گفتند كه اگر چنين كارى نكنيد با توهين طرفداران پروين روبرو مى شويد. البته در نهايت همين اتفاق هم افتاد.
< من با اين تماشاچى ها كارى ندارم. من سه سال در پرسپوليس بازى كردم و حالا عضو باشگاه صباباترى هستم. گل بردن يا گل نبردن هم يك تصميم شخصى است. من كارى ندارم كه بخواهم گل ببرم.
هر وقت توپ مى گرفتيد تماشاگران شما را «هو» مى كردند. ظاهراً در اواخر بازى هم شعارهايى عليه شما داده اند. حتماً ناراحتيد؟
< ببخشيد، مگر اينها تعدادشان چند نفر بود كه چنين عكس العملى نسبت به من داشتند.
من در استاديوم نبودم و نمى دانم!
< پنج، شش هزار نفر بودند كه به آنها خط داده مى شود. من هم نه اولين نفرى هستم كه مورد بى احترامى اينها قرار مى گيرم و نه آخرين نفر. اصلاً كارى به اين چيزها ندارم و از چنين تماشاگرانى توقعى ندارم كه بخواهم حرفش را بزنم. معيار قضاوت من ۷۰ ميليون ايرانى است. مردمى كه هر وقت با آنها برخورد كرده ام چيزى جز لطف و محبت نديده ام. ملاك قضاوت من كل ايران است نه يك عده تماشاگرى كه معلوم نيست با چه انگيزه يى به استاديوم مى آيند.
در لابلاى حرف هايتان گفتيد كه «خط مى دهند». شفاف تر صحبت مى كنيد؟!
< معلوم است. جز يك عده ليدر كه بقيه تماشاگران را تحريك مى كنند چه كسى اين كار را مى كند. شما كه خودتان همه چيز را مى دانيد.
بعد از بازى رفت گفتيد كه پروين به تماشاگران خط داده ولى حالا ...
< مگر من نامى از ايشان بردم كه اين حرف را مى زنيد. اگر مى خواهيد جنجال درست كنيد حرف ديگرى است.
براى شفاف شدن منظورتان از «خط دادن» چنين سؤالى را مطرح كرديم. حالا قضاوت با خودتان. خودتان هم مى دانيد تماشاگرانى كه به شما توهين كردند طرفدار چه كسانى هستند؟
< عقيده ام براى خودم محترم است. اگر تصميم شخصى من خوشايند يك عده نيست دليل نمى شود كه چنين كارى بكنند. به هرحال من مشكلى با كسى ندارم و كار خودم را مى كنم.
بگذريم. شايعه شده بود كه مصدوميت على دايى در بازى با ژاپن ساختگى بوده و به نوعى بهانه يى بوده براى يك تعويض از قبل طراحى شده. حتى اين موضوع در مصاحبه مطبوعاتى برانكو هم مطرح شد كه سرمربى تيم ملى به آن پاسخ داد.
< چرا بايد خودم را به مصدوميت بزنم. كدام عقل سالمى اين چيزها را قبول مى كند. چرا بعضى ها براى تخريب من درك و شعور مردم را ناديده مى گيرند و با پرداختن به چنين شايعاتى مى خواهند اذهان را منحرف كنند. با چنين داستان هايى كه سر هم مى كنند نه تنها به من بلكه به سرمربى تيم ملى هم بى احترامى مى كنند. مصدوميت ساختگى و تعويض برنامه ريزى شده، ديگر چه صيغه يى است. سال ها است كه بازى مى كنم اما با چنين موضوعى در هيچ جاى دنيا برخورد نكرده ام. واقعاً متأسفم كه بايد پاسخگوى چنين شايعاتى باشم. آنهايى كه به خودشان شك دارند مى توانند به دكتر خانلرى مراجعه كنند و هر سؤالى كه دارند از ايشان بپرسند تا شك شان تبديل به يقين شود. من وقتى بعد از بازى با ژاپن همراه تيم ملى به چين رفتم در آنجا براى مشخص شدن ميزان آسيب ديدگى ام عكس MRI گرفتم كه موجود است. مصدوميتم پارگى عضله بود كه به خير گذشت.
استدلال شايعه پردازان اين بوده كه دايى در كدام صحنه مصدوم شد.
< وقتى كه شوت زدم پايم كش آمد و از مربيان خواستم كه من را تعويض كنند. حالا نمى دانم اين چرت و پرت هايى كه مى گويند يعنى چه.
واكنش رسانه هاى خارجى و داخلى با على دايى قابل مقايسه نيست. همين چند روز پيش خبرگزارى فرانسه از على دايى با لقب «پادشاه گل» هم ياد كرد و اين در حالى است كه در ايران اتفاقات ديگرى مى افتد. با اين شايعات و اتهامات چگونه كنار مى آييد؟
< خودتان همه چيز را با اين مثال گفتيد. نيازى نيست كه من از خودم دفاع كنم يا حرفى بزنم. فقط همين بس كه بگويم پرقدرت تر از هميشه به ميادين برمى گردم. مطمئن باشيد. من حرف هايم را در زمين فوتبال مى زنم. مثل هميشه.

---------------------------------------------------
مقابل بى حرمتى مى ايستم

«هيچگاه از مواضع خود كوتاه نمى آيم و تا آخر در مقابل بى حرمتى مى ايستم.» على دايى در گفت وگو با خبرگزارى ايلنا با بيان اين مطلب مى گويد: «من با اكثر بازيكنان پرسپوليس رفاقت ديرينه يى دارم و با هيچ كس دشمن نيستم. اتفاقات حاشيه يى بازى گذشته صباباترى و پرسپوليس و حتى همين بازى هم براى مردم كاملاً روشن است.» او درباره بى حرمتى برخى از تماشاگران حاضر در ورزشگاه مى گويد: «به اتفاقات بازى صنعت نفت آبادان و سرخ پوشان دلوارافزار دقت كنيد و ببينيد چه كسانى به مسعود مرادى داور آن ديدار توهين كردند. همان افراد روز گذشته به من بى احترامى كردند. در اين ميان نمى دانم چرا با اين افراد شناخته شده كه تعدادشان معدود است به طور قاطع برخورد نمى شود؟ من اولين و آخرين كسى نيستم كه مورد هتاكى اين گروه خاص قرار مى گيرم.»
برترين گلزن تيم هاى ملى جهان در پاسخ به اين سؤال كه آيا سوء تفاهمات ميان او و پروين برطرف شده است يا نه مى گويد: «چه سوء تفاهمى؟ قبلاً گفته ام و حالا هم تكرار مى كنم، اگر كسى با آبروى من بازى و به خانواده ام بى حرمتى كند پاسخش را مى گيرد. من تا آخر جانم مقابل اين افراد مى ايستم و اگر كسى پايش را از گليمش بيرون بگذارد تاوانش را مى دهد. من روى حرف هايم ايستاده ام و هيچ وقت هم كوتاه نمى آيم. اگر كسى به من احترام بگذارد احترام مى بيند و اگر بى حرمتى كند، جوابش را مى گيرد. من نسبت به صباباترى متعهد هستم و تمام تلاشم را براى موفقيت تيمم انجام مى دهم. در طول تمام اين سال ها برايم حاشيه سازى كرده اند اما من بى توجه به اين مسائل به موفقيت باشگاهم و همچنين خدمت به تيم ملى فوتبال كشورم فكر مى كنم.»
----------------------------------------------------------

على دايى

اين كاپيتان ايران است كه شكسته مى شود

انگار سرنوشت همين است. على دايى كه روزى بهترين مدافعان فوتبال اروپا با لباس چلسى و ميلان هم جلودارش نبودند و نه ايران كه تمام مردم آسيا، به موفقيت هايش مى باليدند، امروز كارش به جايى رسيده كه اينجا، در استاديوم آزادى تهران ۹۰ دقيقه كامل، هو مى شود و كك كسى هم نمى گزد. راستى چه اتفاقى دارد مى افتد؟
اين شخص كه با هر ضربه اش به توپ صداى هو كردن و سوت كشيدن تماشاگران بالا مى رود، يك فوتباليست معمولى نيست، كاپيتان تيم ملى ايران است. پرافتخارترين بازيكن تمام تاريخ اين مملكت. در مورد او چه فكر مى كرديم و چه شد. به شهادت بيشتر كسانى كه مسافرتى به شهرهاى آسيايى داشته اند، هيچ فوتباليستى در اين قاره پهناور پيدا نمى شود كه مثل او سرشناس باشد. نه ناكاتا و ناكاموراى ژاپنى، نه پارك جى سونگ كره يى و نه سامى الجابر و الدعايه عربستانى، شهرت هيچ كدامشان قابل مقايسه با ستاره فوتبال ايران نيست. در بسيارى از كشورهاى جهان كلمه «ايران» شنونده را قبل از هر چيزى به ياد على دايى مى اندازد.
او بزرگ است. حتى بزرگتر از چارچوب فوتبال آسيا. وقتى هم قرار است در مراسم انتخاب بهترين فوتباليست هاى جهان، در شبى به ياد ماندنى، آسيا نماينده يى داشته باشد، به درستى او را انتخاب مى كنند تا كنار بكن باوئر، ژرژ وه آ، سپ بلاتر، پلاتينى و ديگر بزرگان دنياى فوتبال بايستد. آن موقعيت دست نيافتنى، جايگاه واقعى دايى است. بازيكنى كه نه فقط به خاطر ويژگى هاى ذاتى اش، بلكه با تلاش و جديت فراوان به موفقيت هايى رسيده كه نزديك شدن به آن براى خيلى از ستاره هاى فوتبال مى تواند رؤيا باشد.
اين شناسنامه واقعى على دايى است و او امروز در آخرين سال هاى دوران فوتبالش، دچار چالشى باور نكردنى شده است. چالشى كه ادامه اش ممكن است خسارت جبران ناپذيرى به اعتبارش بزند.
دايى را يكشنبه گذشته در ورزشگاه آزادى هو كردند. ۹۰ دقيقه تمام. چه اهميتى دارد به چه دليل، وقتى اين اتفاق در انزلى و احياناً در جاهاى ديگر هم مى افتد؟ در بازى تيم ملى مقابل ژاپن زمانى كه او مصدوم مى شود، خيلى از طرفداران تيم ملى نمى توانند خوشحالى شان را پنهان كنند، نه به خاطر آنكه با او دشمن هستند يا تصفيه حساب شخصى دارند، فقط به خاطر تيم ملى. و اين دردناك است كه آدم نگران تيم ملى باشد و ترجيح بدهد كاپيتانش را مصدوم ببيند.
چه اتفاقى دارد براى على دايى مى افتد؟ براى همه آن اعتبار و افتخارى كه ذره ذره جمع شده بود؟ آيا شايسته است كه او امروز با بازيكنانى دهان به دهان شود كه همه ما مى دانيم ظرفيتشان چقدر است و جايگاهشان كجاست؟ اگر قرار بود افتخار فوتبال ايران در پايان دوران بازى اش با چهار نفر بوقچى و تماشاگر معلوم الحال درگير شود، چه دليلى داشت او را متمايز از ديگران بدانيم؟
دايى مى توانست روز بازى با ژاپن، در جايگاه ميهمانان ويژه بنشيند و حتى بيشتر از خيلى از ملى پوشانى كه وسط زمين بودند، مورد توجه دوربين هاى عكاسى و تلويزيونى قرار بگيرد. او مى توانست، همه آن انرژى و نيرويى را كه صرف مى كند تا با تن مصدوم به فلان تيم گل بزند و به فلان مربى يا بازيكن منتقدش جواب دندان شكن بدهد، جايى مهمتر صرف كند و دست نيافتنى تر شود.
على دايى امروز ديگر نيازى به بازى بيشتر و حتى گل زده بيشتر ندارد. وظيفه اش در زمين فوتبال تمام شده اما ما و فوتبال ما هنوز به او نياز داريم. سزاوار نيست بى تفاوت بنشينيم و خراب شدنش را ببينيم. كاش خودش هم اين را درك كند.
ما هيچگاه او را اين گونه نخواسته ايم و نمى خواهيم.
--------------------------------------------------------

آن نهال امروز گل داده است

سيامك رحمانى
كاپيتان تيم ملى ۹۰ دقيقه ديگر هم هو شد و اهانت شنيد. مى شود گفت به خودش مربوط است. اين اتفاقى نيست كه تنها در آزادى و تنها در بازى مقابل پرسپوليس بيفتد. ملوانى ها هم به او رحم نمى كنند. استقلالى ها و خيلى هاى ديگر. مى شود گفت به خودش مربوط است. همان طور كه دايى مى گويد خودم تشخيص مى دهم تا كى مى توانم به بازى كردن ادامه بدهم. حالا هم خودش بايد همه اين فشارها را تحمل كند ودم برنياورد. او موقعيت خودش را بهتراز هر كس درك مى كند. اگر فكر كند ماندن در تيم ملى ارزش شنيدن همه اين انتقادها را ندارد خداحافظى مى كند. همان طور كه اگر گمان كند شعار هواداران پروين چيزى از ارزش اش كم مى كند مى تواند يك دسته گل براى نيمكت پرسپوليس ببرد، روى سلطان را ببوسد و حمايت پروينى ها را در بازى هاى باشگاهى و ملى پشت سر خود ببيند. همه اينها مسائلى شخصى است و دايى آنقدر بزرگ و باتجربه هست كه صلاح خود را بداند. موضوع قابل اشاره اما نه جوى است كه عليه دايى به وجود آمده بلكه اتفاقى است كه به طور مشخص روز يكشنبه در آزادى افتاد.
تفاوت آنچه تماشاگران بازى پرسپوليس - صبا عليه دايى بر زبان آوردند با ديگران در اين است كه پروينى ها بر اساس تحليلى فنى و شخصيتى و به خاطر تيم ملى يا انتقاد از بازى ضعيف دايى نبود كه هر بار او پا به توپ مى شد استاديوم را روى سرشان مى گذاشتند. اين يك تسويه حساب شخصى بود و تنها به ارتباط و بهتر است بگوييم اختلاف پروين با دايى مربوط مى شد.
پروينى ها همان طور كه پيش از اين عليه عابدزاده شعار داده اند، همان طور كه هر وقت پروين با كسى مشكلى پيدا كرده است آن را در شعارهايشان بر روى سكوها بازتاب داده اند، اين بار هم در حركتى تكرارى على دايى را نشانه رفتند. اتفاقى كه اگر اين همه فراگير نبود مى شد آن را نديده گرفت و از كنارش گذشت اما اين نه يك حادثه كه يك پديده است. حالا كسانى كه از مصاحبه هاى چند ماه پيش دايى و پروين برآشفتند و سريعاً ترتيب مراسم خنك و بچگانه آشتى آنها را فراهم كردند بايد بگويند كه از اين وضعيت مصلحت انديشى چه انتظارى داشته اند و آيا آنچه امروز مشاهده مى شود نتيجه همان مصلحت انديشى است يا نه.
اگر آن روز مطبوعات به خاطر انعكاس واقعيت ها به دروغگويى متهم شدند امروز بايد حاصل آن مشخص شده باشد. با كمال تأسف بايد گفت تصميماتى كه در قبال واقعيات گرفته شد و آنچه تا امروز امتداد يافته خشت زدن بر آب است. فدراسيون فوتبال، نهادهاى حراستى و امنيتى و همين طور مراكز فرهنگى كه نگران حال جامعه اند به جاى آنچه كه روال است و رواست و همان موضعگيرى صريح در قبال جريان هاى زنده فوتبال است ترجيح مى دهند نمايش هاى عوامفريبانه را بر پرده بياورند و همه را به دوستى هاى دروغين و رياكارى ترغيب كنند.
اگر چند روز پيش به مسعود مرادى فحاشى شد، ديروز دايى هو شد و فردا شعارهاى ديگرى داده خواهد شد دلايل روشنى دارد. دنيا براى مقابله با بى اخلاقى و آرام كردن ورزشگاه ها روش هاى دقيقى را تدوين كرده و قوانين گويا و موجودند. اگرچه باز هم مى شود به فريبكارى ادامه داد و بر آن اخلاق گرايى تاريخ مصرف گذشته پافشارى كرد.
--------------------------------------------------------

زادمهر:
توهين به دايى درست نبود

عضو هيأت مديره باشگاه پرسپوليس توهين عده يى از تماشاگران طرفدار پرسپوليس و پروين به على دايى را مورد نكوهش قرار داد.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

محمدرضا زادمهر برخلاف برخى از اعضاى هيأت مديره باشگاه پرسپوليس از بيان حقايق هيچ ابايى ندارد و سعى در مطرح كردن حرف هاى مصلت انديشانه ندارد. او مى گويد: «على دايى كاپيتان تيم ملى است و نيازى نيست كه من از افتخارات او ياد كنم. هر چه باشد او متعلق به خانواده بزرگ پرسپوليس است و اگر به او توهين نمى شد خيلى بهتر بود. به طور كلى فوتبالدوستان و آنهايى كه براى تماشاى بازيها و حمايت از تيم محبوب خود به استاديوم مى روند نبايد به بازيكن بى احترامى كنند.»
زادمهر در گفت وگو با ايران ورزشى مى گويد: «نه تنها على دايى بلكه به هيچ بازيكنى نبايد بى احترامى و توهين كرد. ما از تماشاگران انتظار و توقع بيشترى داريم و نبايد زحمات سرمايه هاى ملى فوتبال كشورمان را ناديده بگيريم.»
----------------------------------------------------

پروين: دايى بازيكن بزرگى است، چه گل بياورد و چه نياورد

قرمزپوشان پايتخت سال ۸۴ را بايك برد شيرين آغاز كردند تا با اميدوارى به استقبال بازى هاى هفته هاى آينده بروند. خبرگزارى پانا مصاحبه يى با على پروين، مدير فنى پرسپوليس انجام داده كه مى خوانيد:
بازى با صباباترى چطور بود؟
< بازى خوبى بود. با توجه به اينكه ليگ يك ماه تعطيل بود دلشوره داشتم كه بچه ها زياد آماده نباشند كه خوشبختانه اين طور نشد و بازيكنان پرسپوليس خيلى خوب بازى كردند.
پس از بچه ها راضى هستيد؟ مدافعان چطور بودند؟
< همه خوب كار كردند. درباره دفاع هم بايد بگويم دفاعى كه بتواند تا آخر بازى گل نخورد و حفظ نتيجه كند قطعاً خوب است.
بازى فولاد و استقلال تهران را ديديد؟
< بازى را كه نديدم اما شنيدم كه استقلال بهتر بازى كرده. فعلاً فولاد روى شانس است و روز به روز به قهرمانى نزديك تر مى شود.
قضيه ادامه حضور رهبرى فرد در تمرينات و بازگشتن به تركيب پرسپوليس به كجا رسيد؟
< بهروز هيچ مشكلى ندارد. ديشب هم با سوبل صحبت كرده و از امروز هم در تمرينات شركت مى كند.
رهبرى فرد گفته در بازى بعد من كاپيتانم، درست است؟
< اگر بازى كند بله كاپيتان است.
كاظميان را چطور ديديد؟
< ديروز يكى از روزهاى خوب جواد بود. خيلى عالى كار كرد.
به نظر مى رسيد كاظميان هم كمى اضافه وزن پيدا كرده؟
< نه. او شرايط خوبى دارد.
صباباترى چطور بود؟
< تيم خوبى بود و چند بازيكن جديد رو كرد كه من حتى اسمشان را هم نمى دانستم اما بچه هاى ما اجازه گلزنى به آنها را ندادند.
باز هم عده يى از هواداران پرسپوليس به دايى توهين كردند. نظر شما چيست؟
< متأسفانه اينها همه تماشاگرنما هستند. حتى من دو بار دستم را بالا بردم كه اين كار را نكنند ولى متأسفانه...
در بازى قبل دايى براى هواداران گل برد ولى اين بار اين كار را نكرد و مثل اينكه تماشاچى ها كمى ناراحت شدند؟
< اينها هيچ كدام دليل نمى شود. دايى بازيكن بزرگى است و آقاى گل جهان است. بايد به ايشان احترام گذاشت. چه گل بياورد چه نياورد.
پرسپوليس چند درصد شانس قهرمانى دارد؟
< ما ۶ تا بازى داشتيم كه يكى را برديم. بايد ۵ بازى باقيمانده را هم حتماً ببريم تا قهرمان شويم. به نظر من ۸۰ درصد شانس قهرمانى داريم.
مثل اينكه ليست خريد بازيكنان جديد براى فصل بعد را اعلام كرده ايد؟
< نه. من هنوز هيچ كارى نكرده ام
------------------------------------------------------------

جمشيدى: هيچ كس راضى نيست به دايى توهين شود

«نيمه اول بازى ديروز بهترين نيمه كل فصل پرسپوليس بود.» پژمان جمشيدى هافبك پرسپوليس درباره پيروزى تيمش مقابل صباباترى مى گويد: «نيمه اول ما عالى كار كرديم و با بازى زيبا و تهاجمى موقعيت هاى زيادى را به وجود آورديم ولى در نيمه دوم به خاطر خيس بودن زمين كمى محتاط بوديم. ديروز سمت راست ما عالى كار كرد و من هم از بازى خودم خيلى راضى بودم.» هافبك پرسپوليس درباره حواشى بازى و توهين بعضى از تماشاگران پرسپوليس به على دايى مى گويد: «به نظر من اين شعارها از دست ليدرهاى تماشاگران ما خارج بود. معتقدم اين برخوردها با دايى درست نيست. او براى فوتبال ما زحمت زيادى كشيده است. من و على انصاريان هم ديروز در يك صحنه پيش تماشاگران رفتيم و از آنها خواستيم كه به دايى توهين نكنند. هيچ بازيكنى از پرسپوليس راضى نيست كه به دايى توهين شود. من هم اول بازى مى خواستم با دايى روبوسى كنم ولى او حواسش نبود و رويش را برگرداند.»

در همين زمينه:

دنبالک:
http://mag.gooya.ws/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/20931

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'توهين تماشاگران ديدار پرسپوليس – صبا باتري به علي دايي، حرف هاي دايي، پروين...و چند تحليل، ايران ورزشي' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016