گفتگوي ايران ورزشي با حشمت مهاجراني، مربي تيم ملي فوتبال ايران پيش از انقلاب

نيما حسينى
خبر جالبى بود. گفت وگوى تلفنى حشمت مهاجرانى و خداداد عزيزى و مطرح شدن پيشنهاد مديريت تيم هاى آدميرا واكر اتريش به «اخراجى بزرگ پاس» بهانه يى شد براى برقرارى يك ارتباط تلفنى با مردى كه مصاحبه كردن با او به دليل نحوه پاسخگويى مصاحبه شونده هم لذت بخش است و هم آموزنده! حشمت مهاجرانى كه عمرى را با فوتبال ايران زندگى كرده در اين گپ دوستانه به نكات جالبى اشاره مى كند. نظرات و ديدگاه هاى او و مقايسه آن با اظهارات نسنجيده برخى از شاگردانش در جام جهانى ۱۹۷۸ آرژانتين هيچ شك و شبهه يى باقى نمى گذارد كه «استاد فوت آخر را به شاگردانش ياد نداده»!
تحليل حشمت مهاجرانى از بازى هاى اخير تيم ملى مى تواند براى منتقدان تيم ملى آموزنده باشد. او از مردان تيم پيروز ستايش و تمجيد مى كند و اين همان نكته يى است كه نپرداختن به آن فرياد برانكو ايوانكوويچ را به آسمان رسانده. مهاجرانى در گفت و گوى اختصاصى با ايران ورزشى مى گويد: «مغرور نشويم، جام جهانى همين نزديكى ها است.»
شنيده ايم هفته پيش گفت وگويى تلفنى با خداداد عزيزى داشته ايد. به او پيشنهاد داده ايد در آدميراواكر اتريش بازى كند.
<خبرها چه زود و چه دقيق به گوش شما مى رسد. بله. با خداداد تلفنى صحبت كردم. قبلاً هم گفته بودم آدميرا واكر كه پايگاهى براى فوتباليست هاى ايران است و تمام امكانات باشگاه هر زمان كه فدراسيون بخواهد در اختيار تيم هاى ملى قرار مى گيرد. به خداداد گفتم درهاى باشگاه آدميراواكر به روى فوتباليست هاى خوب ايران باز است. به خصوص جنابعالى.
اين عين حرفى است كه به خداداد گفتم.
حالا قضيه در حد تعارف است يا مى توان روى آن حساب كرد؟
<اتفاقاً به خداداد گفتم رودربايستى نداشته باشد و اگر تمايلى به بازى كردن در تيم آدميراواكر دارد خوب فكر كند و پيشنهاد مالى اش را به ما بگويد. من به او گفتم كه هر موقع دلت خواست مى توانى پيشنهادت را به ما بگويى تا آن را بررسى كنيم. او هم از ما تشكر كرد و قرار شد كه اول فكر كند و بعد جواب بدهد. من هم چند روز ديگر به اتريش مى روم و در آنجا منتظر تماس خداداد هستم.
وضعيت تيم آدميراواكر را به عنوان مدير تيم هاى اين باشگاه چگونه ارزيابى مى كنيد؟
<وضع تيم خوب است. از وقتى كه ما تيم را تحويل گرفته ايم ۲ برد و ۲ مساوى داشته ايم و اين در حالى بود كه قبل از آن تيم ۱۱ باخت داشت. در حال حاضر آدميرا در بين ده تيم ماكس بوندس ليگا در رده هفتم جاى دارد و با توجه به سقوط يك تيم به دسته دوم احتمال سقوط تيم بسيار كم است. مگراينكه همه بازى ها را ببازيم كه چنين اتفاقى نمى افتد.
اصلاً چه شد كه به تيم آدميراواكر رفتيد. به خاطر خريد سهام باشگاه توسط مجيد پيشيار يا...
<قبل از اينكه پيشيار بخشى از سهام باشگاه را بخرد پيشنهادى در اين ارتباط از طريق مدير باشگاه به من ارايه شد كه پيشيار هم آمد. من رسماً سمت مدير تيم هاى باشگاه آدميرا را قبول كردم.
چه اختيارات و چه وظايفى را قبول كرده ايد؟
<در اين تيم اتريش يك مدير تشريفاتى نيستم و قدرت تصميم گيرى دارم. حتى مى توانم مدير تيم و سرمربى را هم عوض كنم كه البته چنين اتفاقى هم افتاد و چندى پيش منيجر تيم بزرگسالان كه فردى اتريشى به نام توروپ بود را كنار گذاشتم. اين موضوع در روزنامه هاى اتريش سر و صداى زيادى به پا كرد ولى دلايل من براى اين تعويض منطقى و كافى بود. در كارم هميشه عادت داشتم كه با كسى رودربايستى نكنم. حتى به سرمربى تيم هم اين موضوع را گفتم. اگر لازم باشد شايد سرمربى تيم (آلن راپ) را هم عوض كردم. در آدميرا بر كار سرمربى تيم نظارت مى كنم و از او توضيح مى خواهم. هر وقت هم كه لازم باشد نظراتم را مى گويم. باشگاه آدميرا با هشت زمين تمرين، سالن هاى متعدد و امكانات عالى مى تواند حرف هاى بيشترى براى گفتن داشته باشد و هدف ما بارور كردن اين پتانسيل است. ضمن آنكه تأكيد مى كنم اين امكانات هر زمان كه فدراسيون بخواهد در اختيار تيم هاى ملى قرار مى گيرد و ما افتخار مى كنيم كه بتوانيم كمكى به فوتبال كشورمان انجام دهيم.
مهدى پاشازاده در اين تيم چه وضعيتى دارد؟ آيا او انتظارات را برآورده كرده؟!
<چند روزى است كه در دبى هستم و طبق گزارشى كه به من رسيده پاشازاده در سه مسابقه اخير جزو بهترين ها بوده و بهترين نمره ها را از روزنامه هاى اتريشى گرفته. بد نيست اين راهم بگويم كه پاشازاده را خودم به آدميرا آوردم. البته صحبت هايى درباره جذب على سامره با آقايان منزوى و قلعه نويى داشتم اما اين بازيكن به خاطر پول بيشترى كه الشعب مى داد به امارات رفت و خوشبختانه عملكرد خوبى هم در اين مدت كوتاه داشته است. از سوى ديگر مى شنوم كه در ايران خيلى ها از پيوستن به تيم آدميرا سخن مى گويند كه چنين چيزى صحت ندارد. با اين حال ما از جذب بازيكنان ايرانى استقبال مى كنيم و اگر بازيكنى باشد كه شرايط مالى باشگاه را بپذيرد و در آن پست به او نيازى داشته باشيم حتماً براى عقد قرارداد در پايان فصل جارى اقدام مى كنيم. در واقع ما اولويت را به بازيكنان ايرانى مى دهيم.
دو بازى اخير تيم ملى را حتماً ديده ايد.
<صددرصد از نظر كسب امتياز عالى بود. در بازى با ژاپن هم يكى از بهترين بازى هاى تيم ملى و يك سال اخير را ديديم. بچه ها در خطوط سه گانه خوب كار كردند و ما ۶ امتياز سرنوشت ساز را به دست آورديم. حال بماند كه در كره مشكلاتى به وجود آمد. البته بايد توقعى منطقى داشت و همه چيز را لحاظ كرد. عدم استراحت كافى، مسافت طولانى، زمين چمن مصنوعى، بازى كردن در خانه حريف و مقابل ۷۰ هزار تماشاگر جنگيدن را مى توان از جمله دلايلى دانست كه باعث شد تيم ملى مثل بازى با ژاپن ظاهر نشود اما در همين بازى ما هشيارانه و با حرفه يى گرى برديم.
«تيم ملى روى پرتگاه حركت مى كند و اگر ايرادات برطرف نشود با مشكل مواجه مى شويم.» اين حرفى بود كه قبل از بازى بحرين گفتيد. اصرار ما هم اين بود كه برانكو نبايد از هاشميان و زندى در پست غير تخصصى استفاده كند و چاره يى نيست جز استفاده از سيستم ۲-۴-۴. آن حرف ها را حتماً به خاطر داريد.
<بله. مگر مى شود آن گفت وگو را فراموش كنم. هر چه باشد شما آنقدر من را سرگرم كرديد كه شطرنج را به دوستم باختم و يك شام بدهكار شدم. حرف آن روز من اين بود كه ضريب دوندگى، جنگندگى و بازى بدون توپ بايد بيشتر شود و تأكيدم بر اين بود كه در بحرين همه ژنرال بودند و ما سرباز كم داشتيم اما ديديم كه برانكو ايرادات را سريع شناسايى كرد و تيم خوبى را براى بازى با ژاپن به ميدان فرستاد. در بازى با ژاپن همه سرباز بودند و اين در حالى بود كه در منامه ما ژنرال زياد داشتيم اما سرباز كم. حرف شما را هم قبول داشتم اما من كه نمى توانم تيم ملى را براى خودم ارنج كنم و براى سرمربى تيم ملى تعيين تكليف كنم اما شما خبرنگارها خيلى راحت اين كار را مى كنيد و ما شاءالله بعضى وقت ها خوب تشخيص مى دهيد. بله قبول دارم كه هاشميان در خط حمله مؤثرتر است. ديديد هم كه جلوى ژاپن چه راحت گل مى زد و چه خوب مردم را خوشحال كرد.
اين روزها از على كريمى زياد انتقاد مى شود. با توجه به اينكه بعضاً بازى هاى او را در دبى از نزديك مى بينيد چه نظرى داريد؟

<اولاً اينكه با تعويض على كريمى در بازى با ژاپن موافق نبودم. وقتى كريمى تعويض شد تيم ژاپن نفس كشيد. از زمانى كه كريمى بيرون رفت خط دفاع ژاپن اين جسارت را به خود داد كه در ايران از روى خط وسط دفاع كند و يكپارچه حمله شود. به نظر من اگر كريمى آن جلو بود مدافعان ژاپنى به خودشان اجازه نمى دادند كه در كار حمله تا اين حد شركت كنند. من على كريمى را يك بازيكن شاخص و غير قابل پيش بينى مى دانم كه براى هر تيمى نعمت است. او بازيكنى است كه به توپ دستور مى دهد و اين در حالى است كه بسيارى از بازيكنان به هر نقطه كه توپ برود، مى روند. نمى دانم متوجه منظورم شديد يا نه. به هر حال اين نكته را هم بگويم كه اگر كريمى حركات اضافى كمترى داشته باشد مى تواند بازدهى بيشترى داشته باشد.
نفرات شاخص تيم ملى در دو بازى اخير چه كسانى بودند؟
<همه زحمت كشيدند و به طور كلى بچه ها در خدمت تيم بودند و روح جنگندگى بسيار بيشترى نسبت به بازى با بحرين داشتند كه همين موضوع باعث برطرف شدن مشكلات شد. در مجموع مهدوى كيا به عنوان موتور و كليد تيم ملى در همه صحنه ها ظاهر شد و خيلى پرتلاش بود. وحيد هاشميان هم در گلزنى هيچ شك و شبهه يى باقى نگذاشت. او هر زمان كه در منطقه هجده قدم ظاهر مى شد بوى گل مى داد.
و على دايى؟!
<من معتقدم كه در زمين فوتبال دو نوع بازيكن وجود دارد: خوب و بد. در فوتبال بازيكن خوب و بد ملاك است نه پير و جوان. البته نبايد منكر سن شد ولى در حال حاضر بيشتر از آنكه به خوب يا بد بودن دايى توجه شود به سن او توجه مى شود. ضمناً ما نبايد تجربه و افتخارآفرينى هاى على دايى را به اين آسانى فراموش كنيم.
يعنى مثل بعضى منتقدان اصرارى بر خداحافظى او از فوتبال نداريد؟
<اين يك تصميم شخصى است. مگر نيست؟!
بگذريم. شانس صعود تيم ملى به جام جهانى را چگونه مى بينيد؟
<به نظر من ۷۰ درصد راه را طى كرده ايم و ان شاءالله با دو بردى كه مقابل كره و بحرين رقم مى خورد نمى گذاريم كه كارمان به بازى آخر و اما و اگر كشيده شود. مغرور نشويم جام جهانى همين نزديكى ها است.
و حرف پايانى شما؟!
<تشكر از شما و آرزوى موفقيت براى تيم ملى، فدراسيون فوتبال و برپايى هرچه زودتر جشن ملى و صعود به جام جهانى.