امروز بازيكنان فوتبال مينيغولهاي سرمايهداري هستند كه براي خودشان يك قطب اقتصادي محسوب ميشوند، خانههاي يك ميليون پوندي آنها در پرتغال، اسپانيا و حتي دبي هوش از سر آدم ميبرد.
اسم اين موج را هر چه ميگذاريد، مهم نيست ولي بايد از آن ترسيد چون هر چه بيشتر ميآيد همه ما را به غرق شدن نزديكتر ميكند.
دقيقا از لحظهاي كه جاني هينس در 1961ميلادي پاي قرارداد صد پوند و تنها صد پوند در هفته را امضا كرد اين موج آغاز شد و سرانجام به روزي رسيديم كه ديويد بكهام براي همين يك هفته كار ناقابل صدهزار پوند ميگيرد.
در حال حاضر، حقوق بسياري از بازيكنان شاغل در ليگ برتر (انگليس) از نظر خيليها نجومي و خارج از عرف است اما انتظار اين است كه ظرف دو سال آينده شاهد اولين بازيكن با دستمزد 200هزار پوند! در هفته خواهيم بود و با يك حساب سرانگشتي ميشود 10ميليون پوند در هر فصل، اين رقم حيرتآور است اما با روند كنوني وقوعش قطعي است.
ده سال ديگر مقاله من خيليها را به نيشخند وا ميدارد چرا كه آن زمان رقمهاي بسيار بيشتر از اين هم عادي به نظر ميرسد.
وقتي در جريان جام جهاني 94آمريكا به همتيميهايم در ايرلند گفتم كه دستمزد صدهزار پوندي در هفته زياد دور نيست اما آنها باور نميكردند امروز اما قضيه فرق كرده چون رونالدو، زيدان، فيگو، آنري، شوچنكو، رونالدينهو، كارلوس و خيليهاي ديگر اين مرز را پشت سر گذاردهاند.
به زبان آوردنش خندهدار است اما مدير برنامههاي شوچنكو اعلام كرده كه باشگاه چلسي براي جذب شوا بايد علاوه بر 8ميليون پوند حقوق ساليانه، دستمزد هفتگي 150هزار را نيز كنار بگذارد، همين آبيهاي لندن بايد براي جذب استيون جرارد از ليورپول حقوق 125هزار پوند هفتگي را در نظر بگيرد و اين تازه براي جوانكي 21ساله است كه خدا ميداند طي 5سال آينده چه رقمي را براي بازي در مستطيل سبز تقاضا ميكند.
زندگي در خيابانهاي لوكس لندن خيلي جذاب و رويايي است و شك نكنيد كه چلسي ترمينال بزرگترين ستارههاي فوتبال دنيا در آينده نزديك خواهد بود.
اشاره به سول كمپيل آرسنالي هم بد نيست كه با توجه به قرارداد آزاد منعقد شده با سرخهاي پايتخت حقوق ساليانه 9ميليون پوند و به عبارتي 175هزار پوند هفتگي را به جيب خواهد زد. همه اينها را گفتم تا بدانيد كه ديگر خبري از حقوق 1400پوندي ماهيانه من از ميلوال در اواخر دهه80 نيست و يا قرارداد 80هزار پونديام براي سه سال بازي در ايسپويچ كه واقعا مظلوميت نسل ما را نشان ميدهد. آن وقتها ما نق ميزديم كه چرا پيتر شيلتون هفتهاي دو هزار پوند ميگيرد؟ بيچاره پيتر كه خودش زير سايه حقوق هفتگي ده هزار پوندي آلن شيرر بود و حالا در قرن 21 جاي فاعل و رقم مربوطه عوض شده است.
دنبال مقصر نگرديد چون كه فوتبال و شبكههاي تلويزيوني چون B-SKY-B به هم محتاجاند و امكان ندارد كه روزي حق پخش زنده بازيها و اين رقمهاي گزاف قطع شود. زيرا كه هنوز بازارهاي نوظهوري چون آسيا پا به عرصه نگذاشتهاند. تازه مديران طمعكار باشگاهها مبلغي هم از طريق شبكههاي كابلي (Peyper - View) به حساب ميريزند پس فوتبال قرباني نخواهد شد. قراردادهاي فعلي تلويزيوني بعد از جام جهاني آلمان 2006 و احتمالا موفقيت بزرگ اقتصادي آن شاهد شكست سقف ركوردها خواهد بود چرا كه بازيكنان بزرگ در تور صيد باشگاههاي متمول گرفتار ميشوند تا مورد بهرهبرداري حرفهاي قرار گيرند و اينكه در بيشتر موارد ولخرجيها جواب مثبت داده است.
ده سال پيش جك واكر با ريخت و پاشهاي خود در بلكبرن، شوكي جديد در اين زمينه وارد كرد و امروز آن دست و دلبازيها با رومن آبراموويچ ميلياردر ادامه مييابد، بلكبرن آن زمان قهرمان شد و چلسي حالا اول است. بعد از فلوزتينوپرس در رئال مادريد و خوان لاپورتا در بارسلونا نوبت چه كسي است كه خرق عادت كند و ناگهان دست به جيب شود و بازار را به هم بريزد.
زندگيهاي لوكس
advertisement@gooya.com |
|
هميشه بازيكناني را ديدهام كه دوست داشتند در اوج شهرت سوار ماشينهاي گرانقيمت شوند، در خانههاي بزرگ و ويلايي زندگي كنند و لباسهاي پرزرق و برق بپوشند. آخرين مدها را امتحان كنند و با پول زيادي هر كاري خواستند، بكنند. مرسدس بنز كه تا ديروز دليل فخرفروشي بود حالا در كنار مجموعهاي از ماشينهاي لامبورگيني و فراري آخرين مدل پارك ميشود تا كلكسيون براي هر نوع هوا و حسي كامل باشد. 180هزار پوند براي يك اتومبيل ميدهند و بعد تازه پنجاه هزار پوند براي آنكه باب ميلشان شود، خرجش ميكنند. كار به همين جا ختم نميشود بعضي از فوتباليستها بادي گارد شخصي دارند و در عين حال همسران مانكنشان هم بازار خودرو را از مينيماينر تا جيپ امتحان ميكنند تا فانتزي باشند.
به خودم فكر ميكنم كه در ميلوال سوار گلف ميشدم و آن را كنار اتومبيل هاي روزBMW پارك ميكردم و اصلا هم نيازي به راننده خصوصي نداشتم. نهايت آرزويم خريد خانهاي معمولي و سهخوابه در منطقه <كنت> بود.
امروز بازيكنان فوتبال مينيغولهاي سرمايهداري هستند كه براي خودشان يك قطب اقتصادي محسوب ميشوند، خانههاي يك ميليون پوندي آنها در پرتغال، اسپانيا و حتي دبي هوش از سر آدم ميبرد. به فوتبالي فكر كنيد كه بازيكنانش به جاي تعويض لباس در رختكن جواهرات و تزئينات طلايي خود را در قفسههاي سري و ضد آتش و ضربه ايمن ميكنند. خدايا! چقدر زمانه عوض شده است.
روزنامه تايمز