ورزشگاه الاتحاد دوحه
چارچوب: دور برگشت مسابقات مقدماتی جام جهانی
قطر ۲
گل ها: بلال محمد (۱۸) و يحيی گل محمدی (۷۸- گل به خودی)
ايران ۳
گل ها: وحيد هاشميان (۸ و ۸۹)، آرش برهانی (۸۰)
اخطار: ستار زارع و آرش برهانی
اخراج: -
تماشاگر: ۲ هزار نفر
وضعيت هوا: تاريک و گرم
بهترين بازيکن: وحيد هاشميان
چهارشنبه ۲۲/۷/۸۳
ورزشگاه الاتحاد دوحه
چارچوب: دور برگشت مسابقات مقدماتی جام جهانی
قطر ۲
گل ها: بلال محمد (۱۸) و يحيی گل محمدی (۷۸- گل به خودی)
ايران ۳
گل ها: وحيد هاشميان (۸ و ۸۹)، آرش برهانی (۸۰)
اخطار: ستار زارع و آرش برهانی
اخراج: -
تماشاگر: ۲ هزار نفر
وضعيت هوا: تاريک و گرم
بهترين بازيکن: وحيد هاشميان
ايران: مهدی رحمتی، رحمان رضايی، محمد نصرتی، ستار زارع (۷۰ ايمان مبعلی)، حسين کعبی (۸۵ خداداد عزيزی)، جواد نکونام، مهدی مهدوی کيا، يحيی گل محمدی، عليرضا واحدی نيکبخت (۷۸ آرش برهانی)، علی کريمی و وحيد هاشميان.
بالاخره انتقام گرفتيم. اين لحظه يی بود که مردم ايران ۷ سال انتظار آن را می کشيدند. درست در سال ۱۹۹۷ بود که همين حريف کثيف، رسيدن ايران به جام جهانی را سه بازی عقب انداخت. آنها ديشب نيز در حال تکرار کردن آن اتفاق تلخ بودند. هر پنج دقيقه يک بار- به ويژه در نيمه دوم- خودشان را زمين می انداختند تا سرعت تيم ايران را بگيرند و اين درحالی بود که جواد خيابانی اصرار داشت بگويد آنها جوانمردانه بازی می کنند. در حالی که بازی مساوی بود و ما در آستانه حذف بوديم او مدام اين جمله را تکرار می کرد تا عصبانيت مردم چند برابر شود اما وحيد هاشميان باعث شد همه چيز را فراموش کنيم. او پس از چند سال برای اولين بار در يک بازی رسمی در نوک حمله تيم ملی بازی می کرد و جلوی چشم دايی مصدوم به يادماندنی ترين شب ايرانی ها را پس از بازی با اردن رقم زد. شبی که به طور حتم آنقدر شيرين بود که باعث شود مردم ايران شکست های دو تيم ملی نوجوانان و جوانان را مقابل همين تيم زشت فراموش کنند. هنوز يک ماه هم از اين دو شکست نمی گذرد که باعث بازماندن ما از قافله جام جهانی شد اما ديشب به اندازه تمام شب های يک سال اخير کيف کرديم. وقتی در شروع بازی دوربين تلويزيونی مهدی رحمتی را در حال دعا کردن نشان داد، دل توی دل هيچ ايرانی يی نبود.
advertisement@gooya.com |
|
همه می ترسيدند که اتفاقات بازی با قطر و بحرين تکرار شود. دقيقه ۸ بازی که شماره ۸ ايران وحيد هاشميان را راه انداخت و او گل اول را زد تا حدودی خيال ها راحت شد اما اتفاقات بعد از آن خبر از تکرار دو حادثه تلخ گذشته می داد. ايران بعد از گلی که زد خيلی سنگين و غيرمنطقی بازی می کرد. بازيکنان ما حتی چند پاس سالم نيز به هم نمی دادند تا اينکه دو گل خوردند و همه اميدها را به نا اميدی تبديل کردند. تعويض های برانکو اما اعجاب انگيز بود. تعويضی که قبل از گل دوم قطر با آوردن مبعلی شروع شده بود و با حضور برهانی و خداداد در زمين بعد از گل دوم قطر ادامه پيدا کرد. وقتی ايران گل مساوی را زد استرس ها بيشتر شد چون مساوی در اين بازی به معنای حذف قطعی قطر و بی انگيزگی آنها مقابل اردن بود که سرانجام به حذف ايران منجر می شد اما انگار ديشب، شب ايران بود. فقط يک دقيقه تا پايان بازی مانده بود که بالاخره مهدوی کيا راه افتاد و وحيد هاشميان با پاس او تير خلاص را شليک کرد. اينجا بود که گل برهانی ارزش پيدا کرد و ايران هم منفجر شد. اين پايان کابوس ۷ ساله يی بود که يک لحظه هم ايرانی ها را رها نمی کرد اما حالا دنيا به کام ماست. ما ايرانی هايی که برای رسيدن به جام جهانی لحظه شماری می کنيم. جامی که بدون ستاره هايی مثل کريمی، مهدوی کيا، هاشميان، مبعلی و ... شايد آن ارزش واقعی را برای ايرانی ها نداشته باشد. حالا اما يک قدم به آن نزديک تر شده ايم. خدا کند تا آخر همين طور ادامه دهيم.