"پنجشنبه","Saturday" => "شنبه","Sunday" => "يكشنبه","Monday" => "دوشنبه","Tuesday" => "سه شنبه","Wednesday" => "چهارشنبه","Friday" => "جمعه"); $month = Array("فروردين","ارديبهشت","خرداد","تير","مرداد","شهريور","مهر","آبان","آذر","دي","بهمن","اسفند"); list( $gyear, $gmonth, $gday ) = preg_split ( '/-/', '2004-06-30' ); list( $jyear, $jmonth, $jday ) = gregorian_to_jalali($gyear, $gmonth, $gday); echo "
" . $week["Wednesday"] . " ". $jday . " " . $month[--$jmonth] . " " . $jyear . "
" ?>

بازي رجال، ميثم زمان آبادي، ايپنا

ما هرچه در موضوعي به نام "وحيد هاشميان" انديشه مي كنيم نمي توانيم قبول كنيم كه داستان آمدن يا نيامدن او به تيم ملي سطحي در حد فدراسيون دارد.
ما هرچه به سخنان هاشميان و فدراسيون و " آنها كه با نيت خير وارد معركه شده اند " توجه مي كنيم كمتر به اين تحليل مي رسيم كه داستان قرار است با يك دلجوئي ساده تمام شود.
چه كنيم، دير باور شده ايم. آنقدر هر اتفاق و موضوعي در ورزش با تحليل هاي پيچيده و غامض گره خورده كه ديگر نمي توانيم مثلا به خودمان بقبولانيم بازيكن بايرن مونيخ قرار است بدون هيچ فشار ''بالايي'' به تيم ملي بيايد.
اينكه برانكو ايوانكوويچ واقعا سه ساعت در انتظار هاشميان نشسته يا نه، اينكه هاشميان از جمله "ما 20 بازيكن مثل هاشميان داريم" دچار سوء تفاهم شده يا نه، اينكه حضور برخي چهره هاي قديمي در فدراسيون منجر به بايكوت آن مجموعه از جانب ستاره ها شده يا نه و اينكه مهاجم بايرن نگران فشارهاي دروني با سابقه هاي تيم ملي است يا نه را ما مي گذاريم به حساب پوسته و ظاهر موضوعي به نام "وحيد هاشميان".
در خوشبينانه ترين تحليل مي توانيم قبول كنيم كه تمام اين مسائل جلد يك كتاب قطور و پر مساله است، تابلوي يك شهر پر هياهو است، ظاهر يك بازي بزرگ است و ما اسم اين بازي بزرگ را با اجازه تمامي آقايان مي گذاريم: "بازي رجال"

يكي مي گفت: "در ميان رجال سياسي ، اقتصادي و مديريتي رسوم خاصي مورد توجه قرار مي گيرد، آنها كه عضو كابينه دولت ، نماينده ارشد مجلس و شهروند شهر رجال اند به اين رسوم پايبند و معتقد اند. يكي از رسوم جاري اين است كه چاشني طنز همواره در گفت و گوهاي غير رسمي آقايان وجود دارد، مثلا فلان وزير صنعتي آنگاه كه مي خواهد مشكل خود با گمرك را حل كند مي گويد: "دوست عزيز كمي كركره را بالا بزن" يا فلان مدير سياسي با شوخي و لبخند از نمايندگان مي خواهد كه "زمينه ي رو در رو شدن شان پاي ميز استيضاح را فراهم نياورند."
او مي گفت: "حالا در چنين فضاي گفتمان و تبادل نظري كه البته در همه جاي دنيا چنين شكل و اساسي دارد شما گمان مي كنيد ورزش چه جايگاهي خواهد داشت. شما گمان مي كنيد بحث توپ و تور و هيجان كه همه رجال به نوعي دغدغه اش را دارند و خود و خانواده شان پي گيري اش مي كنند چقدر به اين شكل مطرح است؟"
او درست مي گويد، رئيس سازمان ورزش (مدير تفكر) قطعا زمان زيادي از حضورش در جلسات مشترك با رجال را به اين جريان گفت و گوي موثر اختصاص مي دهد. او خوب مي داند كه تكليف بسياري از طرح هاي نيمه تمام و بر زمين مانده با چنين تبادل آرائي روشن مي شود. همين هم مي شود كه مدير تفكر اگر از رجال اهل كنايه و ارتباط باشد توفيقي به مراتب بزرگتر براي ورزش كسب مي كند، اگر پاي تدبير كم هزينه (Soft) باشد، به ساده ترين شكل در جمع رجال مطرح مي شود و اگر بداند كه شيرين ترين نوع همكاري براي يك رجل سياسي و اقتصادي، با رجل ورزش، سخن گفتن با لهجه ورزش است، هيچگاه بارش بر زمين نمي ماند.


تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

حالا مي خواهيم به موضوع از زاويه ديگري نگاه كنيم. ابتدا به طرح اين سوال مي پردازيم كه يك مساله به ظاهر كم اهميت و در اصطلاح اروپايي ها funny چه زمان جدي و مهم و پر اهميت مي شود. مساله اي مثل كم باراني چگونه تبديل به بحران آب و محيط زيست مي شود؟ مساله اي مثل ريزش چند تكه سنگ در جاده چالوس چگونه مبدل به يك بحران معيشتي – اقتصادي در آن منطقه مي شود، مساله اي مثل فلج اطفال چگونه به بزرگترين پروژه ي بهداشتي تاريخ ايران بدل مي شود و ...؟
اگر همه اين موارد و مسائل مشابه را مورد بررسي قرار دهيم به اين وجه مشترك مي رسيم كه موضوعات به ظاهر كم اهميت آنگاه كه در سطح رجال مورد توجه و پيگيري قرار مي گيرند، شكل و شمايلي جديد يافته و مبدل به مساله اي اساسي و حياتي مي گردند. آنگاه كه سطوح پائيني مديريتي در تدبيرشان ناكام مي مانند مبدل به يك مساله لازم به توجه در سطح كلان مي شوند، آنگاه كه لازم باشد رجال پاي كارشان بايستند تازه مي شوند "مساله".
حالا فوتبال ايران با موضوعي درگير است به نام "وحيد هاشميان". گفتيم كه ما هر چه انديشه مي كنيم نمي توانيم قبول كنيم داستان آمدن يا نيامدن او به تيم ملي سطحي در حد فدراسيون دارد.
نمي توانيم قبول كنيم كه در محاورات غير رسمي رجال با رجل ورزشي ايران سخن از او به ميان نيامده باشد، نمي توانيم قبول كنيم كه مدير سطح تفكر ورزش نسبت به اشاره هاي نهفته در گوشه و كنايه رجال بي توجه باشد.
گفتم كه بي گناهيم، دير باور شده ايم. هر چه به مغزمان فشار مي آوريم نمي توانيم قبول كنيم كه رئيس سازمان ورزش نسبت به اين موضوع خالي الذهن است.
به گمان ما آنچه امروز در موضوعي به نام هاشميان مورد بي توجهي ويژه رسانه اي قرار گرفته همين مساله است.
مساله "تدبير" يك رجل، يك مدير سطح تفكر، يك مدير با حساسيت هاي فوق العاده در يك "موضوع" كه پتانسيل مبدل شدن به يك "مساله" را دارد.
مساله اي كه اگر در سطح رجال طرح شود آنگاه ديگر به واقع نه بحث هاشميان مطرح است، نه بحث برانكو و نه بحث فدراسيون. آنگاه مدير سطح تفكر بايد هزينه حل اش را متقبل شود.
در چنين شرايطي "رجل ورزش ايران" به قطع و يقين خود وارد مساله شده است. بي شك او با صرافت، هدايت صحيح موضوعي به نام "وحيد هاشميان" را از معتمدانش طلب مي كند، به قطع و يقين امروز ديگر شاهرگ جريان حل و فصل اين "مساله" ي بالقوه را بايد در جايي خارج از سطح مديريت دستگاهي (فدراسيون) جست وجو كرد. جايگاهي كه به حكم مديريت سطح تفكر نبض موضوع را بدست گرفته و حتي مديريت دستگاهي را به عنوان بخشي از پروژه دفع "موضوع" هاشميان هدايت غير مستقيم مي كند.
گفتيم كه تبديل شدن "موضوع هاشميان" به يك "مساله" و در نتيجه طرح آن در بازي رجال، هزينه بر است، آنقدر هزينه بر كه مدير تفكر (شخص رئيس سازمان) حاضر به تحمل اش نيست.

در همين زمينه:

دنبالک:
http://mag.gooya.ws/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/9544

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'بازي رجال، ميثم زمان آبادي، ايپنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016