مجيد جلالي به عنوان سرمربي تيم فوتبال پاس تهران در فصل آتي رقابت هاي فوتبال ليگ برتر باشگاههاي كشور انتخاب شد.
به گزارش گروه فوتبال خبرگزاري ورزش ايران(ايپنا) همانطور كه پيش از اين اعلام شده بود ساعت 11 روز دوشنبه در دفتر باشگاه فرهنگي ورزشي پاس تهران طي كنفرانسي مطبوعاتي و در حضور نمايندگان رسانه هاي گروهي،جلالي به عنوان سرمربي تيم فوتبال پاس، قهرمان رقابت هاي ليگ برتر باشگاههاي كشور معرفي شد.
در آغاز اين جلسه سردار آجورلو به نمايندگان رسانه هاي گروهي خوش آمد گفت و پس از فراهم آوردن مقدمات و در حالي كه قصد داشت نام سرمربي پاس را اعلام كند با ورود مجيد جلالي به سالن كنفرانس سكوت كرد.
در ادامه سردار آجورلو و جلالي جزييات بيشتري از نحوه ادامه همكاري سرمربي جديد تيم فوتبال اين باشگاه را به اطلاع رسانه هاي گروهي رساندند.
advertisement@gooya.com |
|
گفتني است پيش از اين و با توجه به مشكلات جسماني جلالي چند مربي داخلي و خارجي به عنوان گزينه هاي هدايت تيم فوتبال پاس مطرح شده بودند اما جلالي كه در اولين فصل حضورش عنوان قهرماني رقابت هاي ليگ برتر را به همراه سبزپوشان به دست آورد در فصل آتي نيز هدايت اين تيم را در دست خواهد داشت.
-----------------------------------
در فضاي پارادوكسيكال؛
بازي واقعيت و واقعيت
اول-
مجيد جلالي به عنوان سرمربي تيم فوتبال پاس ابقا شد. در 48 ساعت گذشته، اكثر خبرنگاران ورزشي كه اندك آشنايي با افراد حاضر در پاس داشتند، به تكاپوي كسب خبر افتادند و شايد شلوغ ترين مسير ارتباطي تلفن هاي همراه در شهر تهران محدوده مجموعه ورزشگاه اكباتان و محل باشگاه پاس بود. يكي از خبرنگاران جوان در گفت و گو با دوست شاغل خود در روزنامه پاس جوان گفت: "همه مي دانند كه سرمربي جديد پاس، قطعا آدم مهمي است، چون بازي رسانه اي شما به قدري ماهرانه طراحي شده كه شكي نمي گذارد، هدف بزرگ است. راستي سرمربي پاس كيست؟!"
يكي ديگر تماس مي گرفت و تيترهاي روزنامه پاس جوان را مي خواست براي خواندن در راديو. از آن طرف در پاسخ شنيد: "راستي چرا از اين شب خاص شروع كرده ايد به خواندن تيتر روزنامه ما."
دل مشغولي رسانه ها با نگاه متضادشان ، تواما در يك لحظه، نشان از تلاقي دو جريان واقعيت و واقعيت در انتخاب سرمربي پاس است. يكي گفت: "من مي دانم، فلان مربي داخلي سرمربي است." ديگري مي گفت: "تبريك مي گويم عجب تدبيري دارند، مسئولان پاس، اسپانسر سرمربي خارجي حدود يك ميليون دلار (!) است." و ...
به هم خوردگي اين دو جريان در اتفاق جديدي است كه در پاس افتاده. به صورتي كه هر دو را واقعي ساخته است. اين اتفاق جديد كه در امتداد حركت پاس جديد است، واقعي است و قدرت رسانه، جوهر اتفاق جديدي است كه رخ داده. دوم -
حكايت رويكرد رسانه اي ورزش ايران، بي شباهت به سينماي هند نيست؛ كفش ژاپني، شلوار انگليسي، كلاه روسي، قلب هندي و چشم ... كدام نگاه؟! كدام چشم؟!
گاهي وقت ها اين خبر است كه، خبرنگار را با خود مي برد، نه خبرنگار كه خبر را بايد هدايت كند و به مقصد رساند. يكشنبه آشفتگي شديدي بود در ميان رسانه ها. خبر انتخاب سرمربي پاس همه را با خود برده بود ،ما نبايد اين را بگوييم، چون به هر حال خود خبرساز بوديم در اين ماجرا؛ اما نبود كسي كه ايست بدهد به اين رخداد و بگويد: " آهاي آقاي خبر، به ايست من با تو نمي آيم تو با من بيا." شايد بگوييد، خبر خود مي رود اما مگر نه اينكه تو مي بايست خبر را از فرعي به اصلي هدايت كني. هنر توست كه خبر را رام كني.
چه مي گويم؟ كه آنچه رام ناشدني ست در در اين دنيا خبر است، اصلا خبر را نمي توان در اتاق سربسته اي نگاه داشت. چه توقعي ؟!
سوم –
حكايت انتخاب سرمربي پاس، حكايت عجيبي نيست. دانستن اين رخداد نيز عجيب نيست. اما در عالم كنوني كه عصر انفجار اطلاعات است، نگاه داشتن اين اتفاق، عجيب است. واقعا تا لحظه اي كه مدير عامل پاس پرده را كنار نزد، كسي نمي داند چه كسي سرمربي است، اين عجيب است. بدون تعارف توانستند در پاس نام سرمربي اين تيم را در اين فضايي كه مدعي هستند بعضي ها غول رسانه اي اند، محفوظ نگاه دارند. به خودمان تبريك مي گوييم.
مصطفي شوقي