خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس ورزشي - فوتبال
محمد مايلي كهن، سرمربي سابق تيم ملي فوتبال اميد كشورمان در گفتگويي تفصيلي با خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دربارهي مسايل اخير فوتبال، شرايط كلي حاكم بر ورزش كشور و... به گفتگو پرداخت.
با توجه به اين كه سال 83، سال پاسخگويي مديران كشور به مردم نامگذاري شده است، لذا ديدگاههاي مايلي كهن به عنوان يك مربي كه پيروزيهاي خاطرهانگيزي را براي فوتبال ملي كشورمان رقم زده، قابل تعمق است.
برد و باخت، قانون فوتبال است
قانون فوتبال برد و باخت است و اين طور نيست كه دل خوش كنيم هميشه برنده هستيم. در واقع نبايد به پيروزيهايي مطابق آنچه برابر لائوس به دست آمد دل خوش كرد. باخت بد و برد خوب، هر دو آنها را بايد در نظر گرفت. پس مديراني موفق هستند كه در روزهاي سخت مديريت كنند.
بايد از متخصصين خارجي طراز اول استفاده كرد
اگر قرار است تا از متخصصين خارجي در ورزش و به طور خاص فوتبال استفاده كنيم، هيچ اشكالي ندارد و باآن موافق هستم اما بايد افرادي بهتر از نوع داخلي را به كار بگيريم. گرچه به نظر ميرسد در سطح كلان و مديريتي بيشتر به يك متخصص و مدير نيازمند هستيم.
در برخورد با دادكان همواره حدود را رعايت كردهام
عليرغم اينكه دكتر دادكان از نظر سني، از من كوچكتر است و در خيلي مواقع به اصطلاح با من خودماني شده و با لفظ «تو» و «اسم كوچك»، مرا صدا زده است، اما هيچ گاه در طول اين مدت، حتي «آقاي دادكان» را هم درمورد وي به كار نبردهام و همواره با لفظ «آقاي دكتر دادكان» و با «فعل جمع» با او صحبت كردهام كه نشان ميدهد حد و حدود را ميشناسم تا حداقل شخصيت حقوقي افراد محفوظ شود.
هيچ مربي ايراني از سوابق من برخوردار نيست.
يكي از مديران سازمان اخيرا در جايي عنوان كرد كه بايد حد خود را بدانم. من هميشه حد خود را ميدانم و آن را حفظ كردهام، زيرا يك شبه در راس مسووليتي قرار نگرفتهام. 25 سال است كه سوابق تجربه خدمت را در سطوح مختلف به عنوان كارمند، كارشناس، كارشناس مسوول، مدير كل، قائم مقام و ... پشت سر گذاشتهام. در بحث ورزش هم از زمينهاي خاكي تا حضور 14 ساله در بهترين باشگاه (پرسپوليس) به عنوان كاپيتان، قبل و بعد از انقلاب تجربه كردهام. مربيگري در تيم دانشگاه و مربيگري در ردههاي ملي جوانان، اميد، بزرگسالان و حتي فوتسال به آساني حاصل نشده است. بدون آنكه قصد تعريف از خود را داشته باشم، اما هيچ مربي از چنين سوابقي برخوردار نيست.
نبايد به شخصيت افراد اهانت كرد.
اصولا بايد به شكلي مسايل مختلف مطرح شود كه شخصيت حقيقي و حقوقي هر كس و در هر رده، مورد اهانت و تهديد قرار نگيرد اما متاسفانه تاكنون روال به اين شكل نبوده است و بعضا ديده ميشود سازمان تربيت بدني در يكي دو سال گذشته تنها با تذكر، اولتيماتوم و ...، كار خود را پيش برده است. به ويژه در رشتههايي مانند فوتبال كه اصلا با ساير رشتهها قابل مقايسه نيست و در هر لحظه بايد انتظار شكستهاي غير قابل پيش بيني و پيروزيهاي شوقآور داشت. از جمله نمونههاي بارز آن ميتوان به پيروزي 4 بر 1 آث ميلان در ايتاليا و شكست 4 بر صفر اين تيم برابر لاكرونيا در اسپانيا اشاره كرد كه حتي در بازي برگشت يك خطر هم به روي دروازهي حريف ايجاد نشد و يا رئال مادريد در ورزشگاه سانتياگو برنابئو 4 بر 2 موناكو را شكست داد ولي در بازي برگشت و در فرانسه با حساب 3 بر 1 از اين تيم درجه 2 ـ 3 اروپا شكست خورد و حذف شد، با توجه به سرمايهگذاريهاي كلاني كه انجام داده است.
اين تجربيات با هزينه كشور و مملكت به دست آمده است.
كشور و مملكت براي من هزينه كرده است تا توانستهام چنين سوابقي را به دست آورم. در هر حال خود را شناختهام و پا را از آن فراتر نگذاشتهام اما اجازه هم ندادهام و نخواهم داد تا كسي به شخصيت ورزشي من اهانت كند. كفاشيان متاسفانه هدف كلان سازمان ورزش را فراموش كرده است. ما سرنوشت خود را به نتايج مسابقات گره زدهايم كه چنين چيزي بايد در وهلهي آخر مد نظر قرار گيرد. در اصل اين كفاشيان است كه حد خود را نميداند زيرا به يكباره اين مسووليت به وي واگذار شده است. دقيقا در زماني كه كفاشيان به دنبال تفريح و گذراندن تعطيلات نوروزي در ويلاي جزيره كيش بود، مايلي كهن و خانوادهاش نه شب عيد داشتند و نه بعد از عيد. لذا وظيفه ميدانم تا از شخصيت ورزشي خود دفاع كنم و از چيزي هم واهمه ندارم.
شاهد برخوردهايي مشابه، با همايون شاهرخي بوديم
چند ماه قبل شاهد برخوردهايي مشابه با همايون شاهرخي بوديم. من هيچ مشكلي با سازمان نداشتم و براي هزارمين بار هم ميگويم كه مربي تيم ملي بايد از طرف فدراسيون منصوب و يا عزل شود. متولي فوتبال در مملكت فدراسيون است و ارتباطي به سازمان ندارد زيرا كار سازمان ورزش پرداختن به زير ساختهاست. آيا در استانهاي خود داراي يك استاديوم آبرومند هستيم؟ ورزشكاري مانند عباس صميمي عنوان ميكرد كه حتي ديسك براي پرتاب كردن در اختيار ندارد. در شرايطي كه اعتبارات قابل توجهي براي سازمان در نظر گرفته شده است و در واقع با كمبود اعتبار روبرو نيستيم، آيا باز هم بايد شاهد چنين مواردي بود كه مربي و بازيكنان تيم ملي دوچرخهسواري پس از مسابقات ژاپن عنوان كنند كه حتي پيست تمرين ندارند؟ مگر ساخت يك پيست، فيل هوا كردن است؟
يازده ماه تحمل كردم
به دليل اينكه احساس ميكردم نظرات كارشناسي مناسبي را به كفاشيان نميدهند، 11 ماه تحمل كردم اما يك بار نديدم كه كفاشيان از من دعوت كند و بگويد صحبتهاي خودم را مستقيما مطرح كنم، حتي خود مهندس مهرعليزاده نيز اين كار را انجام نداده است. آمرانه رفتار كردن با روح ورزش سازگاري ندارد، زيرا اينجا پادگان نيست و اگر بحثي هست بايد به شكل كارشناسي آن مطرح شود و پس از رسيدن به واقعيات، مشكلات را حل كرد.
برخي مديران ورزش عليرغم خوب بودن، اما داراي پيش زمينهي ورزشي نيستند
هنگامي كه رييس سازمان تربيت بدني به بيان سوابق خود پرداخت، اصولا چيزي به عنوان سابقهي ورزشي در آن ديده نشد. وي در صحبتهاي خود عنوان كرد كه سرانجام فدراسيون فوتبال در بحث تيم اميد رو دربايستي را كنار گذاشت. واقعيت اين است كه تصور ميكنم انتصاب مهندس مهرعليزاده از روي رودربايستي بوده است و از مشكلات ورزش كشور اين است كه افرادي عليرغم
advertisement@gooya.com |
|
خوب بودن، اما داراي پيش زمينهي ورزشي نيستند و متاسفانه در مديريت ورزشي قرار ميگيرند كه خود مشكلاتي را ايجاد ميكند و حتي مسووليت اصلي فراموش ميشود.
مسوولان سازمان از اهداف كلان ورزش دور شدهاند
مسوولان سازمان تربيت بدني از اهداف كلان ورزشي دور شدهاند. اهدافي كه به همان دلايل براي آنها انقلاب كرديم. در شرايطي كه جوانان به سيگار، مواد مخدر و ... گرايش پيدا كردهاند، در كدام ورزشگاه ميتوان بدون دغدغه اوقات فراغت را سپري كرد؟ در هر مكان ورزشي بايد پولهاي كلاني صرف ورود شود كه شرايط اقتصادي مردم عملا اجازه چنين چيزي را نميدهد.
ورزش روحيهاي لطيف را ميطلبد
اينكه سازمان تربيت بدني در مسايل مختلف ريز شود، اولتيماتوم دهد و با توپ و تشر مربي عوض كند، قابل قبول نيست زيرا ورزش روحيهاي لطيف ميطلبد و اين نيست كه با توپ و تشر و نظاميگري، حرف خود را به كرسي بنشانيم و با توجه به عدم آگاهي به ورزش و اهداف كلان آن، به اهداف بسيار كوچكتر توجه كنيم كه مشكلاتي را براي خود و ورزش كشور ايجاد كرده است.
تصميم قطعي براي ادامه تحصيل ندارم
دكتر قديمي همواره در حق من لطف كرده است و از دو هفته قبل در دورهي كارشناسي ارشد تربيت بدني دانشگاه آزاد حاضر شدهام، اما به دليل سوابق خدمتي 25 ساله، تصور ميكنم بتوانم توان خود را در جاي ديگري صرف كنم و لذا تصميم قطعي براي ادامهي تحصيل ندارم. ضمن اينكه علي دايي به دليل تفاوت رشتهي كارشناسي خود و تحصيل در مقطع كارشناسي ارشد رشتهي تربيت بدني، مطابق با قوانين موجود ابتدا بايد دروس پيش نياز را بگذراند و سپس در كلاسهاي مربوطه حاضر شود.