فريدون زندي در گفت و گوي تفصيلي با خبرگزاري ورزش ايران (ايپنا): به ايراني بودنم افتخار مي كنم

- مي خواهم اولين گلم را در برابر لائوس به مردم ايران تقديم كنم
- دوست دارم مثل ايراني ها مغرورانه بازي كنم
- ركورد شكني دايي را به او تبريك مي گويم
- براي آمدن به ايران لحظه شماري مي كنم
- هيچ وقت دوست نداشتم براي تيم ملي آلمان بازي كنم
- تيم ملي با برانكو روزهاي روشن تري خواهد داشت

فوتبال ايران معدن استعداد هاي نابي است كه نه تنها در قاره آسيا بلكه در اروپا هم روي آن حساب مي كنند .
بعد از علي دايي كه پرچمدار لژيونرهاي كشورمان در اروپا محسوب مي شود خداداد عزيزي ، كريم باقري، وحيد هاشميان، فرهاد مجيدي، مهدي پاشازاده و رحمان رضايي در قاره سبز به چهره هاي شناخته شده اي تبديل شدند و حالا نوبت به فريدون زندي بازيكن ايراني الاصل شاغل در فوتبال آلمان رسيده است.
او حالا با دعوت شدن به تيم ملي ايران فصل جديدي را در زندگي ورزشي خود رقم مي زند و منتظر نشان دادن خلاقيت و نبوغ خود به هموطنانش است.
ما هم انتظار او را مي كشيم. انتظار كسي كه روح وطن پرستي خود را به منصه ظهورگذاشته است و پوشيدن پيراهن مقدس تيم ايران را به تيم ملي آلمان ترجيح مي دهد.
زندي پس از بازي يك شنبه شب تيمش در رقابت هاي بوندسليگاي 2 در برابر تيم ليگنزبورگ گفت وگوي تفصيلي با گروه فوتبال خبرگزاري ورزش ايران(ايپنا)انجام داد.
ايپنا:در ايران هنوز خيلي ها تو را نمي شناسند،اصلا فريدون زندي كيست؟
زندي: پس از عرض سلام خدمت شما و همكاران محترمتان در خبرگزاري ورزش ايران (ايپنا) و درود بر همه ايرانيان و هم وطنان عزيزم.
فريدون زندي هستم متولد سال 1979 در شهر ساحلي "امدن " در شمال آلمان از يك پدر ايراني و يك مادر آلماني به دنيا آمده ام . تنها يك برادر به نام كوروش دارم كه از من بزرگتر است.
ايپنا: چه عاملي باعث شد كه به فوتبال روي بياوري ؟
زندي: خانواده پدري من همه ورزشكار هستند و ورزش قهرماني در خانواده ماه به صورت يك رسم در آمده است.
پدرم قهرمان كشتي است ، عموي مرحوم من (فريدون زندي)كه اسم او را بر روي من گذاشته اند عضو باشگاه تاج سابق، قهرمان بوكس كشور و عضو تيم ملي بوده است.
عموي ديگرم ( فرهاد زندي) قهرمان بين المللي كونگ فو ، پسرعمويم ( رضا زندي) 2 بار قهرمان كيك بوكسينگ اروپا شده است.
برادرم كوروش هم عضو باشگاه بسكتبال باير لوركوزن است.
اما من چون از كودكي به توپ علاقه مند بودم با تشويق و حمايت بي دريغ پدرم به فوتبال روي آوردم و رفته رفته از تيم هاي محلي آلمان و سپس تيم هاي درجه سه به باشگاه معروف فرايبورگ روي آوردم و حالا هم كه در تيم دسته دومي لوبك بازي مي كنم.
ايپنا: چرا براي بازي با قطر به ايران نيامدي؟
زندي: سه شب قبل از بازي ايران، با اونترها خينگ بازي داشتيم. بعد از اين مسابقه دچار سرماخوردگي شديدي شدم و بدنم ناگهان تحليل رفت، پزشك تيم لوبك مرا معاينه كرد. او به من توصيه كرد كه به ايران نروم چون بيماري ام حاد خواهد شد.
او گفت كه با اين شرايط بدني نمي تواني به تيم ملي ايران كمك كني.از اين موضوع خيلي ناراحت شدم بناچار دكتر لوبك گواهي معاينات پزشكي برايم صادر كرد و بلافاصله آن را براي فدراسيون فوتبال فكس كردم و البته به صورت تلفني موضوع را براي آقاي برانكو توضيح دادم.
ايپنا: بعضي ها در ايران مي گفتند كه تو دوست نداري براي تيم ملي ايران بازي كني و نيامدنت به ايران بهانه اي بيش نبوده است؟
زندي:براي آنها خيلي متاسفم. من بارها علاقه مندي خود را براي بازي در ايران اعلام كرده ام و اين موضوع را مستقيما به برانكو مطرح نموده ام.
در روزنامه معروف برلين و مجله معتبر كيكر مصاحبه كرده ام و گفته ام گرچه من در آلمان به دنيا آمده ام و مادرم هم يك آلماني است ولي خودم را يك ايراني مي دانم و هر كسي در اين جا از من سوال مي كند خودم را يك ايراني معرفي مي كنم و به ايراني بودنم افتخار مي كنم.
ايپنا: پس چرا براي تيم ملي زير 21 سال آلمان بازي كردي؟
زندي: باور كنيد اين مساله به صورت اجباري بود.
سرمربي تيم ملي زير 21 سال آلمان ، مربي من در تيم فرايبورگ بود و او بالاجبار از من خواست كه براي آلمان بازي كنم ولي حالا خيلي خوشحالم كه مجوز بازي من براي همراهي تيم ملي ايران از سوي فيفا صادر شد.
از طرفي بايد بگويم كه من هيچ گاه دوست نداشته ام براي تيم ملي آلمان بازي كنم.
تماشاچيان فوتبال دوست آلماني مدام از بازيكنان تيم ملي كشورشان ايراد مي گيرند و به جاي تشويق آنها را دادگاهي مي كنند!
ولي بر عكس مردم ايران با غرور هستند و بازيكنان ايراني مغرورانه بازي مي كنند. اين عامل مهمي است كه علاقه مندي من را به فوتبال ايران باعث شده است.
ايپنا: آيا تا به حال به ايران آمده اي و مردم ايران چه شناختي داري؟
زندي: من يك بار وقتي 5 سال داشتم به ايران آمدم ولي چيز زيادي از ايران به خاطر ندارم.اين را مي دانم كه ايراني ها خانواده دوست هستند و مهمان نواز و در ضمن، اندكي تعارفي .
مادر من با اينكه آلماني است ولي با ايراني ها راحت تر ارتباط برقرار مي كند و معتقد است كه ايراني ها خونگرم هستند، او بيشتر دوست دارد كه در كنار فاميل پدري ام باشد. همين علاقه باعث شده كه زبان فارسي را زود ياد بگيرد و الان خيلي خوب فارسي صحبت مي كند.
ايپنا: بالاخره براي بازي با لائوس مي آيي يا نه؟
زندي: شك نكنيد! از اينكه از سوي برانكو به تيم ملي دعوت شده ام احساس غرور مي كنم و براي آمدن به ايران لحظه شماري مي كنم. متاسفم كه به بازي قطر نرسيدم ولي از اينكه براي مسابقه با لائوس در كنار تيم ملي خواهم بود احساس خوشحالي و آرامش مي كنم و از حالا به همه ايراني ها قول مي دهم اگر در مقابل لائوس در تركيب ثابت تيم ملي باشم به اين تيم گل مي زنم و اولين گلم را به هم وطنانم تقديم مي كنم.
باور كند احساس عجيبي دارم از اينكه مي خواهم دوباره به كشورم بيايم در پوست خودم نمي گنجم.
ايپنا: وقتي خبر پيروزي ايران بر قطر را شنيدي چه احساسي پيدا كردي؟
زندي:در طول بازي ايران و قطر دائما با پسر عمويم تماس مي گرفتم و نتيجه بازي را مي پرسيدم. خيلي خوشحال شدم كه ايران در اولين قدم به پيروزي دلچسبي دست پيدا كرد.فكر مي كنم همه ايران شاد شدند.اين يك موضوع واضح و مسلم است.
ضمنا از اين جا به علي دايي تبريك مي گويم كه توانست ركورد فرانتس پوشكاش را بشكند و در راس بهترين گلزنان جهان قرار بگيرد. از اينكه هموطنم بهترين گلزن تاريخ فوتبال جهان است افتخار مي كنم.
ايپنا: چقدر از برانكو شناخت داري، آيا او قابليت هدايت تيم ملي فوتبال ايران را دارد؟
زندي: برانكو مربي با شعوري است كه از تحصيلات و تجربه بالايي برخوردار است. او كارنامه درخشاني دارد. با تيم ملي كرواسي در جام جهاني 98 فرانسه سوم شده و تيم ملي ايران را نيز در آسيا قهرمان كرده است. فكر مي كنم اين كارنامه قابل قبولي براي يك مربي باشد و جاي بحثي در آن وجود ندارد.
متاسفانه روي بقيه مربيان تيم ملي شناخت چنداني ندارم. تيم ايران مسلما با برانكو روزهاي روشن تري خواهد داشت .
ايپنا: راستي با ايراني هاي شاغل در بوندسليگا ارتباط داري؟
زندي: من همه بازيكنان ايراني شاغل در بوندسليگا را مي شناسم و مي دانم كه بازيكنان بزرگي مثل هاشميان و مهدوي كيا در تيم هاي بوخوم و هامبورگ عضويت دارند و حتي علي دايي، مهاجم نا آشنا و معروفي كه قبلا در هرتابرلين و بايرن مونيخ توپ زده است.
زماني كه در فرايبورگ بودم مقابل دايي و مهدوي كيا بازي كردم. خيلي كوتاه با آنها برخورد داشتم ولي متاسفانه هيچ وقت نتوانستم با آنها ارتباط برقرار كنم . بازيكنان بوندسليگا هر روز تمرين مي كنند و روزهاي آخر هفته مسابقه مي دهند، ديگر هيچ وقتي براي انجام كارهاي شخصي باقي نمي ماند.
اميدوارم وقتي كه به ايران آمدم با همه بازيكنان تيم ملي از نزديك آشنا شوم. سلام مرا به همه برسانيد به اميد ديدار تا روز مسابقه با لائوس .

گفت و گو: مهدي ميرزاييان