خانوادههای هاله سحابی و هدی صابر: پرونده باز است؛ دادگاه بايد به شهادت شاهدان رسيدگی کند
کلمه: خانواده های هاله سحابی و هدی صابر در مصاحبه های جداگانه ای اعلام کردند که با توجه به شهادت شاهدان درباره ضرب و شتم منجر به مرگ اين دو، پرونده هنوز باز است و آنها پيگير قتل عزيزانشان خواهند بود.
آنها همچنين از تلاش برای برگزاری مراسم سالگرد در مسجد خبر داده اند؛ حال آنکه سال گذشته ماموران از برگزاری مراسم برای آنها جلوگيری کرده بودند و حتی دفن هاله سحابی نيز شبانه و در فضايی امنيتی انجام شد. سالگرد درگذشت هاله سحابی و هدی صابر به ترتيب روزهای دوازدهم و بيست و دوم خردادماه جاری است.
خانواده هاله سحابی در مصاحبه با روزآنلاين خبر دادند که شاهدان جان باختن هاله سحابی، دو هفته پيش در دادسرای کارکنان دولت درباره جان باختن او شهادت داده اند و هنوز نتيجه دادگاه به اين خانواده ابلاغ نشده است.
خانواده هدی صابر نيز با اشاره به شهادت ۶۴ زندانی بند ۳۵۰ درباره ضرب و شتم منجر به شهادت هدی صابر، به سايت ملی مذهبی گفتند: پرونده هنوز در دادگاه جنايی باز و در جريان است و وکيل ما در حال پيگيری است. از سوی هيچ مقام قضايی چيزی به ما گفته نشده است.
اين اظهارات در واکنش به ادعای سخنگوی قوه قضاييه بيان شده که ديروز از طبيعی تشخيص دادن مرگ هاله سحابی و هدی صابر در دادگاه خبر داد. اژه ای در نشست مطبوعاتی خود گفت: «در اين پروندهها نتيجهگيری شد و آخرين نظريات پزشکی قانونی هم اعلام شد که طبق آن کسی در اين خصوص مقصر نيست.»
اما تقی شامخی، همسر هاله سحابی، در اين باره می گويد: دو هفته پيش دادگاهی در دادسرای کارکنان دولت تشکيل شد و نظر شهود را گرفتند اما هنوز نتيجه به ما اعلام نشده و منتظريم که نتيجه را به ما بگويند.
او می افزايد: ما از کسانی که آمادگی شهادت دادن در دادگاه را داشتند و مستقيما وضعيت را ملاحظه کرده بودند خواستيم در دادگاه شهادت دهند و اکنون منتظر نتيجه ايم.
يکی از اين شاهدان، حامد منتظری، نوه آيت الله منتظری است که می گويد دو هفته پيش همراه با او دو مرد و يک زن که آنها هم شاهد چگونگی قضيه بودند، درباره نحوه ضرب و شتم منجر به مرگ هاله سحابی در دادگاه شهادت داده است.
او به روزآنلاين گفته است: من و سه نفر ديگر به عنوان شاهد حضور يافتيم و شهادت داديم. به ما گفتند مشاهدات تان را بنويسيد و من هر آنچه اتفاق افتاده بود و شاهد بودم را نوشتم. بعد پرسيدند فردی که ضربه را زده بود می شناسيد؟ گفتم خير. جالب بود که بعد از ما پرسيدند آيا ضربه را علت فوت ميدانيد؟ من نوشتم که به نظرم ضربه منجر به فوت شده. بعد گفتند دقيق تر بنويس که ضربه به کجا خورده. نوشتم که به بالاتنه ايشان خورد به سمت سينه اما دقيق تر نمی توانم بگويم.
اعضای خانواده هاله سحابی پيش از اين خواهان معرفی مسسببان تنش و درگيری در جريان تشييع پيکر مهندس عزت الله سحابی و چگونگی جان باختن فرزند او شده بودند. از جمله حامد سحابی، برادر و تقی شامخی، همسر خانم سحابی که گفته بودند شکايت خود را در اين زمينه پی گيری خواهند کرد و دوربين های حاضر در محل بهترين شاهد بر تمام آن چيزی است که در آن روز اتفاق افتاده.
خانواده هدی صابر نيز با تاکيد براينکه پرونده آقای هدی صابر در جريان است، به ملی مذهبی گفته اند: ما اظهارات آقای اژه ای را در رسانه ها خوانديم اما پرونده هنوز باز و در جريان است و چيزی در اين زمينه به ما اعلام نشده است. پرونده در دادگاه جنايی باز است و وکيل ما در حال پيگيری است. هنوز از سوی هيچ مقام قضايی چيزی به ما گفته نشده و ما اين خبر را در رسانه ها ديديم!
بر اساس اين گزارش، پزشکی قانونی صريحا به وجود کبودی و تورم و خون مردگی در سمت راست پيشانی هدی صابر (تاييد ضرب و شتم هدی صابر در بهداری زندان) و نيز علامت خون مردگی (که اين مورد را پزشکی قانونی احتمالا ناشی از عمليات احياء دانسته بود) اشاره کرده است.
هاله سحابی در حالی در يازدهم خردادماه سال گذشته در مراسم تشييع جنازه پدرش عزت الله سحابی جان باخت که تازه از زندان به مرخصی آمده بود. او ساعاتی پيش از جان باختن در مصاحبه ای از صلح و فرو خوردن خشم و پرهيز از انتقام جويی سخن گفته بود و اميدهايی که پدرش به جنبش سبز داشت.
هدی صابر فعال ملی مذهبی محبوس در زندان اوين نيز پس از شنيدن خبر شهادت مظلومانه هاله دست به اعتصاب اعتراضی زد و در بيست و يکم همان ماه به بيمارستان منتقل و به شهادت رسيد.
اما ديروز دادستان کل کشور که بايد داد مظلومان را از صاحبان سلاح و قدرت بستاند، خود در جايگاه ابزاری در خدمت قدرتمداران ظاهر شد و در مصاحبه مطبوعاتی خود با تلويحا مختومه اعلام کردن پرونده های مرگ هاله سحابی و هدی صابر، اوج عدالت دستگاه قضايی را در حاکميت فعلی جمهوری اسلامی به رخ کشيد.
محسنی اژهای در اظهاراتی که میتوان آن را پاسخی خصمانه به نامه پنج فعال ملی و مذهبی به رهبری دانست، با ادعای اينکه «کسی در اين خصوص مقصر نيست» آب پاکی را روی دست همه ريخت و نشان داد که قوه قضاييه هيچ عزمی برای پيگيری متهمان اين دو قتل ندارد.
صدر حاج سيدجوادی، شاه حسينی، طالقانی، بستهنگار و قهاری در نامه به آيت الله خامنه ای، با يادآوری شهادت هاله سحابی و هدی صابر، از وی خواسته بودند دستور استخلاص و آزادی کليه شخصيتهای زندانی بهويژه افراد بيمار باتوجه به مصالح کشور و جلوگيری از تهديد امنيت ملی و رعايت حقوق بشر و حقوق شهروندی آنها را صادر کند.
مقامات قضايی البته پيش از اين هم به خانواده هاله سحابی گفته بودند که مرگ او را طبيعی می دانند، مرگ آنکه شاهدی برخلاف اين موضوع ارائه شود. اين در حالی بود که در همان زمان حاضران در صحنه – از جمله احمد منتظری- گفتند که يکی از لباس شخصی ها که نزديک به هاله سحابی شده، با وی مشاجره کرده و ضربه ای به او زده که باعث از حال رفتن و نهايتا مرگ او شد. اما مقامات رسمی مرگ او را “طبيعی” و بر اثر “حمله قلبی”، همچنين “گرمای هوا” و “شوک ناشی از مرگ پدر” توصيف کردند.
اما علی مطهری نماينده تهران بعدها از وزير اطلاعات نقل کرد که وی به ضرب و شتم خانم سحابی اعتراف کرده، اما گفته است: در جريان مرگ هاله سحابی سهل انگاری از طرف ماموران نيروی انتظامی صورت گرفته و ضارب قصد کشتن هاله سحابی را نداشته است.
در مورد هدی صابر موضوع واضح تر از اين بود و کار به جايی رسيد که ۶۴ زندانی سياسی بند ۳۵۰ اوين در شهادتنامه ای اعلام کردند هدی صابر در هشتمين روز اعتصاب غذای خود در بهداری زندان اوين از سوی ماموران به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و اين زندانيان، شرايط بد جسمانی وی را از نزديک شاهد بوده اند.
آنها در شهادتنامه خود نوشته اند: هدی صابر ساعت چهار بامداد جمعه ۲۰ خردادماه برای نخستين بار به بهداری مستقر در زندان اوين جنب بند ۳۵۰ منتقل شد اما دو ساعت بعد در حالی که از درد به خود می پيچيد به بند بازگردانده شد و از صدای فرياد او هم اتاقی هايش بيدار شده و دور او حلقه زدند در اين هنگام صابر گفت :«در بهداری نه تنها هيچ رسيدگی به وضعيتم نشد بلکه مورد ضرب و شتم و توهين قرار گرفته ام و توسط مامورانی در لباس پرسنل بهداری از اتاق درمان بيرون انداخته شده ام . ما شهادت می دهيم هدی صابر که از درد به شدت می لرزيد و به خود می پيچيد در اتاق يک بند ۳۵۰ با صدای بلند اعلام کرد که : «از دست آنها شکايت خواهم کرد.»
خانوادۀ مرحوم صابر نيز در شکايت نامه ای خطاب به رئيس قوه قضائيه، خواهان رسيدگی به موارد اهمال و قصور و تعمد در رابطه با فوت هدی صابر شده و موارد غيرقانونی از جمله “ادامه بازداشت و نگهداری غير قانونی و بدون حکم هدی”، “عدم تحويل نامۀ فعالان ملی – مذهبی به وی مبنی بر پايان دادن به اعتصاب غذا”، “ضرب و شتم در بهداری زندان”، اعزام ديرهنگام آن مرحوم به بيمارستانی بيرون از زندان که منجر به از دست رفتن زمان برای نجات وی گرديد” و همچنين نکاتی ديگر چون “عدم اطلاع به خانواده” را مورد اشاره قرار دادند.