"مريم يزدانفر"، نامزد حزب سوسيال دموکرات سوئد در شرايطی که فقط ۵/۲ درصد از ۳۴۹ نماينده دوره جديد مجلس اين کشور را خارجی تباران تشکيل خواهند داد، به عنوان نماينده وارد مجلس می شود.
با اين حال ايرانيان در انتخابات اخير سوئد، علی رغم بالا بودن تعداد نامشان در فهرست نامزدهای احزاب اين کشور، به موفقيت چشمگيری برای ورود به مجلس اين کشور دست نيافتند.
در مجلس سوئد، هفت حزب سوسيال دموکرات، ميانهرو مودرات، ليبرال مردم، مرکز، چپ، محيط زيست، و دموکرات مسيحی فعالند.
طبق قوانين فعلی کشور سوئد، برای اين که کسی بتواند به طور مستقل از احزاب سياسی، نامزد ورود به مجلس شود، بايد تحت پوشش يک حزب قرار بگيرد. به عبارتی ديگر فقط احزاب حق شرکت در انتخابات را دارند.
بر اين اساس احزاب برای ورود به مجلس به حداقل ۴ درصد از آرای کل کشور نياز دارند، اما افراد برای اين که با آراء شخصی خود وارد مجلس شوند به ۸ درصد از مجموع آرای حزب مذکور از حوزه حزبی خود محتاجند.
سوئد آمار بسيار بالايی از مشارکت افراد واجد شرايط در انتخابات را دارد. در سال ۱۹۷۰، ۹۰ درصد مردم در انتخابات شرکت کردند. امسال شش ميليون و ۸۰۰ هزار نفر حق رای داشتند که تعداد ۴۳۰ هزار نفر از آنها جوانانی بودند که برای نخستين بار شرايط شرکت در انتخابات را داشتند.
از کل جمعيت دارای حق رای، ۴/۸۰ درصد در انتخابات شرکت کردند که نسبت به انتخابات گذشته در سال ۲۰۰۲ (۱/۷۹ درصد) حاکی از افزايشی ۳/۱ درصدی است.
'عقبگرد'
در انتخابات امسال حدود ۸۰ ايرانی نامزد شرکت در انتخابات مجلس، شوراهای شهر و شوراهای استانی شده بودند. به نوشته روزنامه City ظاهرا تنها نه نماينده خارجی تبار وارد مجلس خواهند شد که در قياس با دوره گذشته با ۱۳ نماينده خارجیتبار، نوعی عقبگرد برای دموکراسی اين کشور به شمار میرود.
کوردو باکسی، روزنامهنگار و سردبير مجله سياه و سفيد، معتقد است که چنين رقمی نشانه اين است که خارجی ها در اين دوره از مجلس، جای چندانی ندارند.
اين روزنامه نگار کرد تبار پيش بينی میکند پيوستگی و يکی شدن بين گروه های قومی مختلف که شعار دولت سوسيال دموکرات ها بود، موضوع مجلس جديد نخواهد بود.
حضور اندک نمايندگان خارجی تبار در مجلس از اين رو حائز اهميت است که حزب دموکراتهای سوئد، که حزبی با گرايشات خارجی ستيز و نژادپرستانه است، در انتخابات دوره جديد ۳ درصد رای آورده است.
آرای اين حزب در دوره جديد مجلس افزايش يافته و با توجه به رای ۳ درصدی اش، میتواند از کمکهای مالی دولتی مربوط به حمايت احزاب برخوردار شود. اين امتياز به اعتقاد بسياری، به گسترده شدن فعاليت نژادپرستانه حزب دموکرات های سوئد کمک خواهد کرد.
در چنين شرايطی است که آمارها نشان میدهد خارجی ها استقبال چندانی از انتخابات اين دوره نکردهاند و در محلههای خارجی نشين، ميزان شرکت در انتخابات کاهش پيدا کرده است.
موج راست گرايی
رضا طالبی نامزد حزب سوسيال دمکرات در شهر گوتنبرگ با تاکيد بر اين که سابقه مهاجرت در سوئد در مقايسه با کشورهای بزرگ اروپا زياد نيست و به نيم قرن هم نمیرسد، میگويد: "عدم حضور گسترده خارجی ها در انتخابات نشان می دهد که آنها بالاتر رفتن فعاليت خارجی ستيزها را در اين کشور جدی نگرفتهاند و عمق و ژرفای آن را درک نکردهاند وگرنه برای کاهش اين نفوذ، و مبارزه با اين گروه در انتخابات شرکت میکردند. وظيفه اخلاقی کليه احزاب سياسی و سازمانهای دموکراتيک سوئد تلاش برای حل اين مشکل است".
وی در مورد کاهش نمايندگان خارجی تبار در مجلس میگويد: "رقم مناسب میتوانست ۱۰ يا ۱۵ درصد باشد و ۵/۲ درصد رقم بسيار پايينی برای نمايندگان خارجی تبار در مجلس به شمار میرود. يکی از تبعات اين مسئله اين است که خارجی ها نمايندگانی که با مسائل آنها آشنا باشند در مجلس نمی بينند و همين نکته اختلاف جامعه سوئد را از حيث فرهنگی و اجتماعی و خلاصه در زمينه پيوستگی بالا میبرد".
پروفسور مسعود کمالی در دانشگاه اپسالای سوئد که اخيراً تحقيقاتش در زمينه نژادپرستی، با واکنشهای موافق و مخالف گسترده ای در اين کشور رو به رو شده نيز در اين زمينه می گويد: "هم پيوستگی در اين کشور چندان جدی گرفته نشده است. وجود خارجی تبارها نيز در مجلس به خودی خود دليلی برای بهتر شدن وضعيت هم پيوستگی نيست. بلکه نشان دهنده اين است که خارجی ها وارد سياست سوئد شده اند".
وی می افزايد: "موج راست گرايی که تمام اروپا را فراگرفته شامل سوئد هم میشود. اين موجی است که در تمام جهان ديده میشود. اين که چگونه بايد با اين مسئله برخورد شود وظيفه دولت است. تاثيری که حاکميت حزب راست برای خارجی ها دارد وخيم تر شدن تبعيض نژادی در کل جامعه و بخصوص بازار کار و در مراجع قضايی است".
آقای کمالی با اشاره به پيروزی جناح راست در دانمارک میگويد: "بايد به اين مسئله و موج راست گرايانه ای که در کل اروپا رو به گسترش است توجه بيش تری شود".
در کشور سوئد بيش از هفتاد هزار نفر ايرانی و ايرانی تبار زندگی میکنند که در عرصه های گوناگون و از جمله سياست فعال هستند. با اين همه از ميان ۳۴۹ کرسی فقط يک کرسی نصيب ايرانی تباران شده است.
'ضربه به دمکراسی'
مريم يزدانفر، ۲۶ ساله است و تحصيلاتش را در رشته های خبرنگاری و علوم سياسی به پايان برده است. وی در دوره گذشته نيز نماينده جانشين حزب سوسيال دموکرات ها در مجلس سوئد بوده است. او که در فهرست نامزدهای مجلس، نفر دهم بود، تنها نماينده ای است که از اين حزب وارد مجلس سوئد شده است.
يزدانفر در گفت و گويی اختصاصی، با تاکيد بر اين که در سوئد، يکی از ثروتمندترين کشورهای جهان، صد و ۵۰ هزار کودک در فقر زندگی میکنند، میگويد: "من میخواهم روی کودکان و نوجوانان، و همچنين اشتغال نوجوانان به طور مشخص کار کنم".
وی مهم ترين مشکل مهاجرين و به طور خاص ايرانيان را مشکل کار و اشتغال و بعد از آن مشکل همگرايی با جامعه سوئد می داند.
يزدانفر با اشاره به اين که ۲۵ درصد مردم سوئد در اين کشور به دنيا نيامده اند توضيح میدهد که "حضور تنها ۹ نماينده خارجی تبار در مجلس، معضل بزرگی برای تمام حزب های سوئدی است. آنها نمی توانند در چنين شرايطی از همه پرسش های مربوط به مردم باخبر شوند و برای آن پاسخی داشته باشند. از سويی ديگر اعتماد مردم را هم نمی توانند جلب کنند و اين به دموکراسی در سوئد ضربه ای جدی خواهد زد".
تمايل ايرانيان به چپ
پايگاه اينترنتی استکهلميان در تاريخ ۳۰ اوت، تحقيقی در بين ۱۰۱۲ ايرانی انجام داد که نتيجه جالبی داشت.
نتايج اين تحقيق در قياس با نتايج انتخابات مجلس سوئد در روز ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۲ نشان می داد که خواست ايرانی ها با سوئدی ها در پاره ای موارد زمينه يکسانی دارد.
هر دو گروه، به حزب سوسيال دموکرات بيش تر از حزب رقيب رای داده بودند و بلافاصله پس از آن حزب ميانه رو مودرات قرار داشتند. اما تفاوت اصلی اين دو گروه در علاقه مندی ايرانيان به حزب چپ بود: حزب چپ با ۱۷۳ رای و ۰۹/۱۷ درصد کل آرا، رای نخست ايرانی های شرکت کننده در اين نظرسنجی بود. در صورتی که برای سوئدی ها، حزب چپ با ۳/۸ درصد آرا در رده پنجم قرار داشت.
با توجه به شکست حزب سوسيال دموکرات پس از ۱۲ سال حکومت، بيش تر نامزدهای ايرانی که در اين حزب و احزاب موتلف حضور داشتند نيز تحت تاثير قرار گرفتند.
با اين حال تعدادی از ايرانيان به عنوان جانشين نمايندگان دائمی وارد مجلس خواهند شد.
رضا خليلی ديلمی (حزب مودرات)، علی اثباتی (حزب چپ)، امينه کاکاباوه (حزب چپ)، بهرام عطابيلی (حزب محافظهکار مودرات)، عباس زرينپور (حزب سوسيال دموکرات) و سارا محمدی ( حزب چپ) جانشين نمايندگان دائمی شده اند.
جايگاه در فهرست
حال پرسش اين است که چرا با وجود گستردگی حضور ايرانيان در فهرست نامزدهای احزاب مختلف، فقط يک نماينده دائمی ايرانیتبار روانه مجلس شد؟ آنهم نه فقط به خاطر ميزان رای به دست آورده، بلکه به احتمال زياد به دليل اين که نامش در رده نسبتاً خوبی در فهرست انتخاباتی اين حزب قرار گرفته بود. وی دارای ۱۲ سال سابقه فعاليت در حزب سوسيال دموکرات است.
رضا طالبی، عضو حزب سوسيال دموکرات در شهر گوتنبرگ است که ۱۶۲۰ رای کسب کرده است. او اگرچه در ميان خارجیهای اين شهر بالاترين ميزان رای را بعد از وزير فرهنگ و آموزش آورده، اما جايگاهش در فهرست انتخاباتی، شانس ورودش را به مجلس گرفته است.
طالبی با تاکيد بر اين که آمار و ارقام نشان میدهد خارجی ها از جمله در شهر گوتنبرگ حضور فعالی در انتخابات ندارند، میگويد: "ايرانيان در حرف و کلام از حمايت میگويند ولی در عمل حضور فعالی در انتخابات نداشتند. يکی از دلايلش هم اين است که اين امر در آنها نهادينه نشده است. برای سوئدی ها شرکت در انتخابات آنقدر عادی است که برای ما برگزاری مراسم سال نو. آنها نسلهاست که دارند با اين حرکت اجتماعی زندگی میکنند. اما ما يا با احساسات ناسيوناليستی به آن نزديک میشويم و يا با احساسات مذهبی و وقتی اين اين دو مورد را نداشته باشيم انگيزه قدرتمندی در ما و جود ندارد تا به آن بپردازيم".
ميزان فعاليت خارجی تبارها در احزاب نيز در ورود به مجلس اهميت خاصی دارد. ماکان افشيننژاد نامزد حزب ليبرال مردم که فعال مسائل حقوق بشر در ايران نيز هست، معتقد است: "نام نامزدهای ايرانی در فهرست احزاب در ردههای اول قرار ندارد. فعالان احزاب مختلف بايد تلاش کنند تا نام خود را با فعاليت بيش تر بالا ببرند. به جز يک نفر هيچ کدام از نامزدهای ايرانی اين شرايط را نداشتند. آن يک نفر هم خانم مريم يزدانفر بود که سالها در حزب سوسيال دموکرات فعال است و حزب هم از او حمايت کرد".
وی با اشاره به اين که ايرانیها يک گروه خارجی بزرگ در سوئد هستند ادامه میدهد: "حمايت خود ايرانیها هم خيلی مهم است. اگر يک سوم ايرانيانی که در منطقه انتخاباتی استان استکهلم زندگی می کنند به من رای داده بودند من وارد مجلس شده بودم. اما تعداد رايی که من در اين منطقه آوردم ۱۳۱ رای بود که حدود ۵۰ تای آن متعلق به افراد سوئدی بود. ما بايد با درک دموکراسی و ضرورت فعاليت خارجی تبارها در کشور سوئد صدای خودمان را در اين جامعه به گوش ديگران برسانيم".
برخی معتقدند کاهش رای جناح چپ نيز در عدم موفقيت ايرانيان نقش مستقيم داشته است.
نفع جامعه
فرامرز پويا، نامزد حزب چپ، با تاکيد بر اين که خيلی از کسانی که به حزب محافظه کار مودرات رای دادند، قبلاً به سوسيال دموکراتها رای میدادند می گويد: "ايرانیها فقط در فهرست نامزدهای دو حزب چپ و سوسيال دموکرات در جای نسبتاً خوبی قرار داشتند. چون اين دو حزب رای خود را از دست دادند و تعداد نمايندههای آنها در مجلس کم شد در نتيجه ايرانی ها هم شانس کمی برای ورود پيدا کردند".
advertisement@gooya.com |
|
در همين حال تمرکز نامزدهای ايرانی بر جذب رای و معرفی خود، بيشتر معطوف جامعه ايرانيان مقيم سوئد بوده است.
رضا خليلی ديلمی می گويد: "فکر می کنم يکی از دلايلی که مانع ورود بيشتر ايرانيان به مجلس و اصولاً چنين عرصه هايی میشود در اين است که نامزد يک حزب بايد به نفع جامعه توجه داشته باشد نه فقط بخشی از آن جامعه. او بايد بتواند توانايی های خود را به جامعه ای که در آن زندگی میکند نشان بدهد. اشتباهی که ايرانيان میکنند اين است که خود را تنها اپوزيسيونی در برابر يک حکومت می بينند و در تلاش هستند تا آن را بکوبند. در صورتی که در وهله نخست ما بايد فرهنگ و ويژگیهای جامعه ای که در آن زندگی میکنيم را بشناسيم و راه های تاثيرگذاری بر آن را مطالعه کنيم".
جامعه سوئد با همه فضای دمکراتيکی که برای شهروندان ايجاد کرده، و با وجود حضور گسترده خارجی تباران در سياست و مراکز علمی، هنری و اجتماعی، هنوز راه را به طور برابر برای خارجی تباران فراهم نکرده است.
قريب ۲۰ درصد جمعيت سوئد خارجی تبار هستند اما تنها ۹ نماينده با پيشينه خارجی وارد مجلس شدهاند. در دوره پيشين شوراهای شهر اين خلاء، ضعف بزرگی در سياست شوراهای شهر قلمداد میشد. به عنوان مثال در شهرداری منطقه شرهولمن استکهلم که ساکنان آن ۵۰ درصد خارجیتبار هستند، حتی يک نماينده خارجی تبار در شورای شهر به عنوان نماينده اصلی نبود. اين موضوع در مطبوعات به عنوان يکی از ضعفهای دمکراسی در جامعه سوئد مطرح شده بود.
با اين حال به رغم همه انتقادها و اشکالات دمکراسی سوئد بايد يادآور شد که اين کشور در زمينه ميدان دادن به خارجی تبارها و تاثيرپذيری فرهنگی از آنها هنوز در اروپا پيشتاز است.