* همسر اکبر رادی بر لزوم تشکيل بنيادی به نام اين نمايشنامهنويس تاکيد کرد
همسر زندهياد اکبر رادی، حدود هشتماه پس از درگذشت اين نمايشنامهنويس مطرح ايرانی مسائلی را دربارهی دريافت مجوز اجرای آثار رادی، چگونگی انتشار تعدادی از آثار چاپ نشده و لزوم راهاندازی بنيادی بهنام بنياد اکبر رادی مطرح کرد.
حميده بانوعنقا به خبرنگار تئاتر خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: درتمام دنيا گرفتن مجوز برای اجرای آثار يک نمايشنامهنويس امری طبيعی است و براساس سفارش و وصيت همسرم، مسووليت صدور آن به من سپرده شده است، بنابراين انتظار دارم چه درداخل وچه خارج از کشور اين قانون به درستی رعايت شود.
advertisement@gooya.com |
|
حميده بانوعنقا تصريح کرد: درماه گذشته اين بار دوم بود که «کاکتوس» بهعنوان نمايش برگزيده دانشجويی درتالار مولوی به صحنه رفت بدون اينکه حقوق نويسنده درنظر گرفته شود. از يک دانشجوی جوان انتظار آشنايی با قوانين مربوطه را ندارم چرا که در دانشگاههای ما چنين مسائلی آموزش داده نمیشود، اما از متوليان اين امور يعنی وزارت ارشاد انتظار دارم که پيگير اين قضيه باشند. چهطور ممکن است که آثار اکبر رادی درتهران به صحنه میروند درحالی که خانوادهی او کوچکترين اطلاعی از اين موضوع ندارند، از مرکز اين توقع میرود که با رعايت قوانين، نه به من که به اکبر رادی احترام بگذارند.
همسر رادی ادامه داد: درشهرستانها اين اشتباهات رخ داده است. گرگان در ماه مرداد سال جاری «ملودی شهر بارانی» را درتالار فخرالدين اسعد گرگانی روی صحنه آورد انگار که اين متن از ازل نويسندهای نداشت! نميدانم ارشاد گرگان با چه مجوزی اين کار را اجرا کرده است و چطور مرکز در مقابل اين تجاوز به حقوق نويسنده سکوت اختيار کرده است؟ پس کدام مرجع مامور رسيدگی به اينگونه تخلفات است. متوليان هنر تئاتر چه کسانی هستند؟
همسر رادی خاطرنشان کرد: اکبر رادی تا زمانی که درحيات بود کسرشأن خود میدانست که در اينگونه موارد معترض شود، او به دليل بزرگواریاش اين مسائل را میديد و دم نمیزد اما من به عنوان کسی که در نبود او مسوول پيگيری اين امور هستم، وظيفهی خود میدانم که از تمام حقوق او دفاع کنم .
او با اظهار تاسف از اين بیتوجهی گفت: شايد آنان گرفتارتر از اين باشند که بتوانند اينگونه مسائل را پيگری کنند!
همسر اکبر رادی معتقد است: اگر خانوادهی تئاتر به يکديگر احترام نگذارند نمیتوانند از ديگران توقع احترام داشته باشند. به عبارت ديگر آيا نبايد علاقهمان را به اجرای آثار يک نويسنده از طريق رعايت مسائل قانونی، نشان دهيم؟
همسر رادی در ادامهی سخنانش با تاکيد برلزوم شکلگيری بنياد اکبر رادی به ايسنا گفت: برای راهاندازی اين بنياد يکی دوبار به معاونت هنری مراجعه کردم و از مراکز ديگر هم بهطور غيرمستقيم چنين تقاضايی را مطرح کردم درحالی که تصور میکنم پيگری اين موضوع به عهدهی من نيست بلکه وزارت ارشاد خود بايد با افتخار هم اين موضوع را پيگيری کند. مگر در تمام کشورها برای نويسندگانی مانند رادی چنين بنيادهايی تشکيل نمیدهند؟
او دربارهی نتيجهگيری خود برای راهاندازی اين بنياد يادآور شد: بعد از مدتی سرانجام از معاون هنری پاسخ صريح را تقاضا کردم و ايشان عنوان کردند اگر چند مرکز حاضر به سرمايهگذاری شوند ماهم میتوانيم کمک کنيم و اينگونه بود که دست از پيگيری برداشتم درحالی که ميدانم اين کوچکترين کاری است که سيستم اداری فرهنگی يک کشور میتواند برای بزرگان انجام دهد.
همسر رادی با تاثر گفت: تا زمانیکه رادی درحيات بود (چه درآن دوران و چه دراين دوران) قدمی برای شناساندن او برداشته نشد. نمیدانم چه کسانی به عنوان نمايندهی ادبيات نمايشی ايران به شرق و غرب معرفی شدند؟ چه کسانی ترجمهی آثارشان به آنسوها فرستاده شد تا بيشتر و بهتر شناخته شوند؟ چرا ما کمال داشتههايمان را به دنيا معرفی نمیکنيم؟ راستی گرهکار کجا است؟همين چندی پيش درروسيه يکی از نويسندگان درگذشت. نويسندهای که شايد تنها اهل فن و برخی از دانشجويان با او آشنايی داشتند اما الان با تبليغات و اطلاعرسانی، ترجمهی آثار و همايشهای مختلف، علاقهمندان به ادبيات در سراسر دنيا با او و آثارش آشنا شدند چرا مشابه اين اتفاق در کشور ما نمیافتد و هرگاه اين اتفاق بيفتد خواهيم ديد که اکبر رادی دربين معاصرانش درجهان، کجا ايستاده است.
حميده بانو عنقا درادامهی گفتوگو از انتشار آثاری از اکبر رادی خبر داد و به ايسنا گفت: مجموعهای از نامه، مقالات و ... آثار چاپ نشده رادی را برای چاپ آماده میکنم که بهتدريج منتشر خواهند شد. درحال حاضر نامههايی با نام، «نامههای همشهری» زيرچاپ است اين نامهها مربوط به دههی پنجاه است و درزمان خود اجازهی انتشار پيدا نکردند، اما برخی از آنها بهصورت پراکنده در نشريات چاپ شدهاند و اميدوارم اين کتاب پيش از سالگرد درگذشت رادی، پنجم دیماه، منتشر شود.
او دربارهی بقيهی کارهای رادی اظهار داشت: رادی در زمان حياتش مجموعه نمايشنامههايش را در چهار مجلد توسط نشر قطره منتشر کرد ولی روی چند تا از نمايشنامههايش مجددا کار و سفارش اکيد کرد که در چاپهای بعدی مورد توجه قرار بگيرد و من اين درخواست را با نشر قطره مطرح کردم و به توافق رسيديم.
علاوه بر اين نمايشنامههای رادی بهصورت تکجلدی هم تماما تا آخر امسال دردسترس قرار میگيرد.
حميده بانو عنقا دربخش ديگری از اين گفتوگو از ساخت مستندی دربارهی رادی خبر داد و عنوان کرد: دراين اثر حدود چهلپنجاه نفر از هنرمندان ديدگاههای خود را دربارهی رادی و آثارش مطرح کردهاند و هماکنون منتظر آمادهسازی آن هستيم.
او دربارهی اجرای نمايشنامههای رادی گفت: يکی دو نمايشنامه برای راديو آماده و پخش شد و يکی دوکار هم برای صحنه آماده میشود. «هاملت با سالاد فصل» را که هادی مرزبان مجوز اجرايش را گرفتهاند گو اينکه اين کار پيش از اينهم توسط ايشان اجرا شده بود وديگر نمايشنامه «از پشتشيشهها» که توسط مصطفی عبدالهی قرار است برای صحنه آماده شود.
همسر رادی سپس با طرح برخی از گلهمندیها دربارهی وعدههای عملینشده مديران هنری گفت: ضمن احترامی که برای همه قائلم بهتر ديدم اين گلههای کوچک را مطرح کنم. يکی از اين وعدههای محقق نشده جايزهی همسران هنرمندان يعنی سفر حج بود که در سال ۱۳۸۵ در تالار وحدت درحضور جمع کثيری مطرح شد که تا به امروز عملی نشده است درحالی که بسيار علاقهمند بودم که درزمان حيات رادی و همراه او راهی اين سفر میشدم.
اوسپس با اشاره به مخارج سنگين درمان اکبر رادی يادآور شد: مخارج بيمارستانهای رادی حدودا پنجاه ميليون تومان هزينه برداشت که از اين مقدار ارشاد هفت ميليون تومان توانست بپردازد و اين درحالی بود که معاونت هنری بعد از ديداری که از رادی در بيمارستان پارس داشتند اعلام کردند کل هزينهی درمان اکبر رادی به عهدهی ماست.