* روشنفكران از تودهي مردم جدا شدهاند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
تلسط سرمايه داري، هر گونه آرمان گرايي و خرده آرمانهاي بشري را ميبلعد و در اين ميان نقش نويسنده بازر ميشود.
فرخنده آقايي با بيان اين مطلب در گفت و گويي با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دربارهي اين كه در ادبيات بعد از انقلاب، گريز براي ايديولوژيك نوشتن چقدر به آرمان زدايي از ادبيات منجر شده است، عنوان كرد: نگاه آرماني در ادبيات را نميتوان از فضاي سياسي حاكم بر ساخت اقتصادي جهان جدا دانست. در جهان دوقطبي، شرق و غرب، كمونيسم و سرمايه داري، داستان نويس آرمانهاي خود را در داستان شكل ميدهد؛ اين يا آن، مساله اين است.
او ادامه داد: اما بعد از فروپاشي كشور شوراها، جهان به سوي يكپارچكي سياسي ـ اقتصادي رفت و تسلط سرمايه داري و شدت سلطه جويي آن بسط پيدا كرد. در اين شرايط، قطب غالب هيچ حركتي را در مقابل خود تاب نميآورد، خط كشيها در هم ميريزد و يارگيري ها هر روز شكل تازهاي به خود ميگيرد. در اين ميان حتا كشورهاي كمونيستي و سوسياليستي هم به سوي اهداف سرمايه داري تغيير موضع دادهاند.
آقايي سپس با تاكيد بر اين كه ادبيات بعد از ائتلاف ما غير سياسي شده است، گفت: اين موضوع نه فقط به اين خاطر كه از داخل آرمان زدايي صورت گرفته باشد پديد آمده، بلكه حركت كلي جهان به طرف يك قطبي شدن ما را به اينجا رسانده است.
او در عين حال خاطر نشان كرد: هميشه «تعهد» و «آرمان گرايي» بار تاريخي خاصي به ايمان داشته و به سرعت، ادبيات سوسياليستي را به ياد ما مي آورد كه در برابر «هنر براي هنر» قرار ميگيرد. در صورتي كه در كار هنرمند روشنفكر به هر حال هميشه اعتراض وجود دارد كه اين ممكن است گاهي كمرنگ باشد، اما نفس روشنفكر بودن، معترض و خواهان وضعيت بهتر بدن است.
advertisement@gooya.com |
|
نويسندهي «گربههاي گچي» همچنين با بيان اين كه ادبيات در هر دورهاي نشان گر روح حاكم بر جامعه همان دوره است افزود: ادبيات معترض نشانهي روح معترض حاكم به جامعه روشنفكري است و اگر جايي ادبيات منفعل است، پشتش يك پيغام دارد كه چرا به انفعال كشيده شده است. انفعال گاهي خواست هنرمند است و گاهي هنرمند در چنين شرايطي قرار مي گيرد.
آقايي تصريح كرد: روشنفكر به لحاظ صنعت اعتراضش ـ بايد ـ جلوتر از مردم باشد، در حاليكه ما بعد از انقلاب اين فرصت را از دست داديم و روشنفكر از تودهي مردم جدا شده است. اين طور هم نيست كه روشنفكران هنرمند با برج عاج نشين باشند، بلكه حتا بسياري از هنرمنداني كه وضعيت اقتصادي مناسبي هم ندارند و گاهي از اقشار فقير جامعهاند، باز حاضر نيستند به واقعيتها و آرمانهاي والاي بشري بپردازند و همچنان دربارهي ذهنيتي مينويسند كه گاه براي خودشان هم قابل فهم نيست.