$pda_agents = Array('Windows CE', 'NetFront', 'Palm OS', 'Blazer', 'Elaine', 'WAP', 'Plucker', 'AvantGo'); $http_user_agent = $_SERVER['HTTP_USER_AGENT']; foreach($pda_agents as $pda_agent) { $found = stristr($http_user_agent, $pda_agent); if($found) header('Location: /english/pda.php'); } ?>
گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
25 مرداد» ورزقان با ۵.۳ ریشتر باز هم لرزید24 مرداد» آمار ضد و نقیض از کشته شدگان زلزله، کشف اجساد جدید در روستاها 24 مرداد» چرا ایران کمک های بین المللی را برای کمک به زلزله زدگان نمی پذیرد؟ 24 مرداد» زمین آذربایجان لرزید، رضا علوی 24 مرداد» تاجزاده در پیامی از اوین: کاش مسئولین چراغی را که به خانه رواست به مسجد حرام می دانستند
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! مرگ در بم، شعری به یاد زلزله بم، رضا بایگانمن که ندیدمش که گر دیده بودمش، توانِ گفتنم را موریانه جویده بود.
و تو گر دیده بودی توانِ شنیدنت را «خاک » پوشانده بود .
قصه را مادرم به تعریف نشست و مرا باورم نیامد که بوی راستی از چادرش نمی آمد.
قصه را پدر بزرگ به تعریف نشست و مرا باورم نیامد که بوی راستی از عبایش بر نمی خواست.
قصه را هر کس که به تعریف بنشیند، به باورم ننشیند. که هرکه ، که بیند، به تعریف ننشیند.
«مرگ » را می گویم « مرگ » که قصه آن تنها مردگان توانند که به تعریف نشینند، که توانِ شان نیست.
و خوابِ خوشِ شبانه بود و سقف خانه ای که از آتش آفتاب روز و سوزِ نا باورِ شب و بارانِ کمترش پیدا امانِ شان دهد.
و اینک لحافِ آخرین خواب در مرگی بی صدا مرگِ بی صدا درمرگِ بم مرگ در بم
[بعد از شنیدن وحشت ناک خبرِ زلزله بم]
Copyright: gooya.com 2016
|