چهارشنبه 26 بهمن 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

۲۵ بهمن؛ پژواک صدای مظلوميت رهبران جنبش سبز و زندانيان سياسی، کلمه

گروه اجتماعی ـ زهره نقيبی - با وجود تمام محدوديت ها از قطعی و کندی سرعت اينترنت تا بسيج يکپارچه عوامل حکومت برای پاکسازی ديوار نويسی های سبز ۲۵ بهمن و ساير محدوديت ها برای ممانعت از ساماندهی راه پيمايی سکوت روز سه شنبه ،فعالان و همراهان جنبش سبز برای دعوت به همراهی ای ديگر در ۲۵ بهمن در تلاش هستند.

اين روزها اگر چه چهره شهر به واسطه راه پيمايی۲۲ بهمن با تبليغات گسترده از پوسترهای عريض و طويل رهبری تا بيداری اسلامی و تجهيز امکانات مختلف از بلندگوها تا ايستگاه های صلواتی و مشاوره حقوقی خانواده٬ آزمايش خون و نقاشی و شارژ ايرانسل و …همراه شده است، اما باز شهر بی نشان از راه پيمايی مردمی و خودجوش ۲۵ بهمن نيست که شهروندان داوطلبانه در تدارک برای حضور و دعوت همراهان سبز خود به آن هستند.

بهترين گواه اين دعوت سيمای شهری است که خط خوردگی های آن ردی از نشان سبز با خود دارد نشانه هايی که در گردشی کوتاه در شهر خودنمايی می کنند. ديوارهايی که در کوتاه ترين زمان ممکن پس از سبز شدن با بسيج نيروهای حکومتی رنگ ديگری به خود می گيرند و پس از آن دوباره سبز می شوند و دوباره رنگ تيرگی می گيرند.با اين حال مردم از همين تيرگی ها پيام وعده بهمن ماه را دريافت می کنند چه آنکه از در و ديوارها، اتوبوس ، مترو و آسانسور تا باجه های تلفن و خودپردازهايی که پر ز رنگ های سياه و سفيد و .. است همه دعوت به حضور برای سکوتی دوباره می شوند.حضوری که اگر پرس و جويی کنی در ميان زمزمه های عابرين هم شنيده می شود.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


در ميان حرف ها

اين روزها در ميان بحث و گفت و گوهای شهروندان از گرانی و تورم و يارانه اگر گريزی به اعتراض سبز ۲۵ بهمن بزنی بی جواب نمی مانی و با وجود فضای پليسی حاکم، شهروندانی هستند که به اظهارنظر بپردازند. برخی سکوت می کنند و برخی هم به انکار سری تکان می دهند،برخی بی تفاوت اند و برخی هم ايده ها و پيشنهادهايی دارند. برخی مخالفت اند و برخی مشتاق و برخی هم نشان سبز وی را هم چون سال های گذشته بی پاسخ نمی گذارند.

اينها از جمعيت می ترسند

با مرد ميانسالی هم صحبت می شوم که از بحث درمورد دوران انقلاب به سالهای ۸۸ و ۹۰ می رسد، می گويد: ” ما چه می خواستيم چه نمی خواستيم شاه بايد می رفت. انقلاب ما را دزديدند.

به روزهای بعد از انتخابات ۸۸ می رسد و راهپيمايی که در پيش است می گويد: مگر در خردادی که رای مان را خوردند نيامديم سکوت کرديم واز ديوار صدا درآمد و از جمعيت ما کوچکترين صدايی نبود.اينها خودشان جمع را به هم می ريزند. اينها از جمعيت می ترسند.

خانم جوانی می گويد : اينها اصلا نمی گذارند شما جمع بشويد که بخواهيد سکوت کنيد يا .. که اين پاسخ را از اين مرد ميانسال می شنود: آنچنان امثال من و شما را از خودشان ترساندند در حاليکه اينطور نيست.تا وقتی هم اين ترس هست هيچ چيزی عوض نمی شود.

شهروند خانم ديگری هم به اين جمله اکتفا می کند که ” مردم به خاطر يک لقمه نان بيشتر هر کاری می کنند.”

در يکی از پارک های شهر گفت و گو با خانم ميانسالی که به همراه همسرش بعد از پياده روی در حال استراحت است، را از انقلابی که به ثمر رساندند، شروع می کنم که می گويد:” ما آن دوره بطور دائم در خيابان ها بوديم، الان مردم با يک اشاره فرار می کنند. با اين رويه به نتيجه ای نمی رسند. با اين حال همسرش با او هم عقيده نيست و با شنيدن جمله ” نبايد فرار کرد” می گويد : چرا می گويی نبايد فرار کرد. اصلا ميگن ” جنگ و گريز” اگر قرار باشد شما فقط بايستی و کشته و دستگير شوی که ديگر جنگی وجود ندارد. بايد فرار کنی و دوباره برای اعتراض برگردی. حکومت هم از همين می ترسد.او می گويد خواسته های مردم با دوسال قبل يکسان نيست و اعتراضات بيشتری دارند.

در اتوبوس با يکی از شهروندان از بحث گرانی به روز ۲۵ بهمن می رسم که می گويد با آنکه طی دو سال گذشته در هيچ مراسمی حضور نداشته و اخبار را از طريق ماهواره و اينترنت دنبال می کرده اما برای ۲۵ بهمن امسال مصمم به حضور به همراه خانواده اش است.

مرد جوانی را در خصوص راه پيمايی سکوت مورد سوال قرار می دهم که ابتدا مسير راه پيمايی را سوال می کند و ادامه می دهد: صرف راه پيمايی سکوت کافی نيست و بايد در خيابان ها ماند. می گويد همه بايد اعتصاب کنند.

جوان ديگری هم می گويد اين مردم هنوز برای ظلم کشيدن ظرفيت دارند و با اين قضايا اتفاقی نمی افتد و به مردم هم اميدی نيست.

اسکناس ها بار ديگر سبز شدند

از سوی ديگر ،فعالان سبز فعاليت خود را محدود به ديوارها و فضاهای خالی شهر نکرده و از هر فرصتی برای اطلاع رسانی بهره گرفته اند. نمونه آن هم همين اسکناس هايی که دست به دست مبادله می شود و در ميان آنها گاه با پيام هايی هم چون ۲۵ بهمن روز اعتراض/۲۵ بهمن روز آزادی /درود برکروبی و ميرحسين/ زندانی سياسی آزاد بايد گردد/ ….مواجه می شوی.

گفته می شود توزيع پوستر و تراکت و اعلاميه و دعوت به حضور درمراسم ۲۵ بهمن از ديگر تلاش های سبزی است که داوطلبانه برای دعوت از شهروندان برای وعده ۲۵ بهمن صورت می گيرد و فرصت هر گونه مقابله و مبارزه حکومت با آن سلب شده است.

اين فعاليت ها در سطح گسترده تری در استانها و شهرستان های مختلف در جريان است که با توزيع تراکت ها و پوسترها و هم چنين نصب اعلاميه های کاغذی مسيرهای راه پيمايی را اطلاع رسانی می کنند.

در اين ميان نشان وی هم برای بستن پيمانی دوباره ميان برخی از شهروندان سبز به چشم می خورد که همچون دو سال گذشته با اين علامت خود را در شهر يخ زده هم پيمان و هم هدف می بينند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016