تغيير سازوکار رئيس جمهوری به نظام پارلمانی در ايران! محترم مومنی روحی

زلزله انتخابات جنجال برانگيز دوره دهم رياست جمهوری در ايران ، هنوز پس لرزه هائی را بروز می دهد ، که حکايت از پديد آمدن تغييرات بنيادی در رژيم ولائی را دارد.

سيد علی خامنه ای رهبر حکومت اسلامی ، در سفر به استان کرمانشاه ، موضوع امکان تغيير يافتن رئيس جمهوری به نظام پارلمانی با مديريت يک نخست وزير را مطرح ساخت . وی با عنوان " نوسازی نظام " تغيير احتمالی مورد نظر را بيان کرد .

از شروع اختلافات ميان خامنه ای و احمدی نژاد ، اين انتظار می رفت که به زودی رهبری انقلاب ، با نواختن يک سيلی جانانه به گوش رئيس جمهور، ضمن ياد آور شدن به او که پايش را از گليمش درازتر نکند ؛ به ديگران بخصوص به ياران و همفکران احمدی نژاد هم يادآور خواهد شد ؛ که فقط رهبر است که ... " حرف اول را می زند . "

چطور شده که رهبر انقلاب ، يکباره و در شرايط کنونی ، که حکومت اسلامی با موارد متعددی از مشکلات و اختلافات در خارج از کشور مواجه است ؛ برای نوسازی نظام مصمم شده است ؟

اصطلاح " نوسازی نظام " نسخه ای است که خامنه ای از خيلی وقت پيش ، برای درمان بيماری کسانی که موی دماغش بشوند پيچيده است ! او اين کليد را طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی در دست دارد ؛ که با آن هر قفلی را که مايل باشد ببندد و يا آنرا باز بکند ! با همين کليد بود که قفل احمدی نژاد را باز کرد و به او قدرت داد ؛ و حالا هم مصلحت خودش ايجاب می کند که با همان کليد قفل رئيس جمهوری را ببندد و به قول خودش به نوسازی نظام برخيزد !

هنوز نيمی از دوره دوم رياست جمهوری احمدی نژاد باقی مانده است ؛ اما آيت الله خامنه ای به صراحت از حذف پست رياست جمهوری می گويد !

زمزمه های اين کار ، مدتی است که در ميان سياستگزاران جمهوری اسلامی آغاز شده است ؛ چنانچه چندی پيش يکی از نمايندگان مجلس شورای اسلامی ، به نام حميد رضا کاتوزيان ، در جريان کشمکش های لفظی ميان هواداران خامنه ای و طرفداران احمدی نژاد ، در يکی از سخنرانی های پيش از دستور مجلس عنوان کرد : " در ميان صاحب نظران سياسی نظريه ای مطرح است ؛ که با توجه به اين که کشور ما از نعمت ولايت فقيه و مقام رهبری برخوردار است ؛ نيازی به وجود رئيس جمهور در کشور نيست . " !

دهن کجی های احمدی نژاد به تصميمات خامنه ای بعد از انخابات جنجالی ۸۸ ، و اختلافات ميان اين دو بر سر انتصابات مصلحی و مشائی در پست هائی که داشتند ؛ موضوع تمرد های رئيس جمهور از دستورات رهبری و تصميمات او را ، وجود مبارزه ای جدی ميان اين دو قطب اصلی حکومت اسلامی ساخته است .

ضمن آنکه احمدی نژاد و يارانش ، با توسل به موضوع ارتباط ايشان با امام دوازدهم شيعيان ، بر نقش روحانيت در رژيم اسلامی ، تأثيری منفی از بی توجهی امام زمان به روحانيون ، و توجه خاص او به احمدی نژاد و طرفدارانش را عنوان می کند ؛ روحانيت جمهوری اسلامی را بر آن داشت ، که تا دير نشده و اختيارات روحانيون مورد هجوم احمدی نژاد و امام زمانش قرار نگرفته است ؛ جهت پيشگيری نمودن از چنين تضعيف شدنی ، تدبيری بينديشند و او را از ميدان به در کنند .

طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی هم ، اين عمل يعنی حذف رئيس جمهور در شرايط مقتضی و اضطرای ، از وظايف رهبر جمهوری اسلامی است . همانطوری که رهبر قبلی انقلاب خمينی هم ، در مورد اولين رئيس جمهوری حکومت اسلامی ابوالحسن بنی صدر هم چنين نمود ؛ و وی را با آنکه با آراء اکثريت مردم به اين مقام رسيده بود ، از رياست جمهوری کشور حذف نمود.

بنابراين امکان تحقق اين امر در هر لحظه وجود دارد ؛ اما چرا خامنه ای برای انجام دادن اين عمل ، اينقدر اين دست و آن دست می کند ؟ سخنی است که نکات ديگری را بيان می دارد .

اگر خامنه ای هم مانند خمينی ، دستور عزل رئيس جمهور را صادر بکند ؟ دلائل اختلافات خودش با احمدی نژاد ، برای صدور چنين دستوری کافی نيست ؛ چون که اين امر يک مورد شخصی است و ربطی به مصالح کلی کشور و حکومت اسلامی ندارد .

پس رهبر انقلاب ناگزير است ، که با در دست داشتن ادله کافی و محرز ، چنين اقدامی را به عمل بياورد . دلائل لازم را هم خود محکوم ( محمود احمدی نژاد ) ، با بيان لاطائلاتش در مجمع عمومی اجلاس سالانه سازمان ملل متحد ، و با نمايشات غدر قدرتی رياست خودش ، در اختيار رهبری انقلاب قرار می دهد . خامنه ای هم می تواند با عنوان نمودن نکات بالا و اعلام اين که وی در مورد بيان اين مطالب هيچ مشورتی با او نداشته است ؛ با استفاده کردن از گفتار های بی ربط احمدی نژاد در آن مجمع ، و به خطر انداختن مصالح کشور و حکومت اسلامی ، وی را از مقامش خلع نموده و با يک تير دو نشان را هدف قرار داده و بزند !

مشهور است که خامنه ای فردی انتقامجو است ؛ براين اساس او با برکناری احمدی نژاد از پست رياست جمهوری ، ضمن آنکه از وی انتقام دهن کجی هايش را خواهد گرفت ؛ به امت اسلامی هم نشان خواهد داد ، که رهبر به غير از منافع ملی مردم ، به هيچ چيز ديگری نمی انديشد !!

نکته مهم ديگر هم اين است ، که چندی پيش احمدی نژاد به گونه ای مبهم ، از در اختيار داشتن هزار و چهار اسناد مهمی که از سيصد و چهل و دو تن از مسؤلان کشور در دست دارد ؛ اشاره ای تهديد آميز به مخالفان خودش را داشته است . بی ترديد وی اين مدارک را برای خنده جمع آوری نکرده ؛ بلکه منتظر است که با بروز کوچکترين اتفاق نا خوشايندی برای او و رياست و يارانش ، همه آن اسناد را در جوامع بين المللی و نزد ملت ايران مطرح خواهد ساخت .

خامنه ای خود به اين موضوع خطر آفرين برای جامعه اسلامی واقف است ؛ به همين دليل هم به دنبال راهی منطقی می گردد تا احمدی نژاد را به طور قانونی از سر راه بردارد ! راه منطقی و قانونی هم مجوزی است که قانون اساسی جمهوری اسلامی در اختيار او قرار داده است .

اما نکته مهمتر از همه اينها ، موضوع حملات احتمالی نظامی کشورهای عربی که در رأس آنها عربستان سعودی به پشتيبانی آمريکا خواهد بود می باشد .

موردی که با رفتارهای ناپسند جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور ، بهترين بهانه را برای بروز چنين رخداد خطرناکی به دست آنان می دهد ؛, و بار مشکلاتش را ملت بی دفاع ايران بايد بر دوش بکشند .

اين نظام و همه مسؤلانش فاسد می باشند و نسبت به ملت ايران خائن هستند . اينها به تنها چيزی که نمی انديشند موضوع مصالح ملی در کشورمان است. سياست " نوسازی نظام " و حذف رياست جمهوری و جايگزينی آن با نخست وزير، هيچ دردی از مردم را دوا نمی کنند . چرا که اين ملت مظلوم از کليت حکومت اسلامی در عذاب است و حضور ايشان را مايه ننگی برای خود می داند .

آقای رهبر ، بردن تقی و آوردن نقی مشکلی را حل نخواهد کرد ؛ لطف بفرمائيد و دست اين قوم فاسد و جابر خودتان را بگيريد و از کشور عزيز ما خارج شويد . چون آنچه را که ملت ايران نمی خواهند کل نظام متحجر و فناتيک جمهوری اسلامی شماست ؛ چون که در نطر مردم ايران ، شما و رئيس جمهور و نخست وزيرتان ، همگی از يک قماش هستيد و تفاوتی با هم نداريد .

" سگ زرد برادر شغال است " خواه رئيس ججمهور باشد ، خواه نخست وزير باشد ، خواه مقام معظم رهبری!!

محترم مومنی روحی