حمله حامی احمدی نژاد به نظر رهبر درباره امکان احيای نظام پارلمانی، آينده

وبلاگ نويس افراطی حامی احمدی نژاد که در دو سال اخير با ادبيات موهن هرگونه اقدامی عليه منتقدان دولت را به بهانه حمايت رهبری از دولت مجاز می دانست،با انتقاد از آنچه مذاکرات پشت پرده و صحبت‌های مجيزگويانه‌ درباره رهبری خوانده، علت اين سخنان را "رئيس جمهور مستقلی که شش سال است بساط سياسيون را بهم ريخته و از ابتدا هم فرد منتخب رهبری نبوده، و چند ماهی هم هست که اختلافش با رهبری علنی شده" می خواند که "هدف کارشکنی و بدخواهی قرار می‌گيرد و اين روند پس از اخراج وزرای منسوب به رهبری، و خانه نشينی چند روزه رئيس جمهور کاملا جدی شده" است

بلافاصله پس از سخنان رهبر انقلاب درباره احتمال بازگشت به نظام پارلمانی به جای نظام رياستی در آينده ای دور يکی از وبلاگ نويسان افراطی حامی احمدی نژاد که در دو سال اخير با ادبيات موهن هرگونه اقدامی عليه منتقدان دولت را به بهانه حمايت رهبری از دولت مجاز می دانست، به صورتی صريح و با استفاده از ادبياتی غيرمحترمانه به نظر رهبر انقلاب حمله کرد.

به گزارش خبرنگار "آينده"، اين وبلاگ نويس در ياداشت خود با عنوان حضرت آيت الله خامنه‌ای! ما نمی‌خواهيم به دوران طلايی برگرديم، سخنان رهبر انقلاب درباره احتمال احيای نظام پارلمانی در آينده دور را "عجيب" دانسته و به شدت به آن حمله کرده است.

رهبر انقلاب در سفر اخيرشان به کرمانشاه اظهار کرده‌اند: «در شرايط فعلی نظام سياسی کشور، رياستی است و رئيس‌جمهور با انتخاب مستقيم مردم برگزيده می‌شود که شيوه خوب و مؤثری است اما اگر روزی در آينده احتمالا دور، احساس شود که نظام پارلمانی برای انتخاب مسئولان قوه مجريه بهتر است هيچ اشکالی در تغيير ساز و کار فعلی وجود ندارد.»

وی اين سخنان رهبر انقلاب را دارای شائبه تاثير مشاوران و مخالفان دولت بر ايشان دانسته و تلويحا استقلال نظر رهبری را زير سئوال برده و ابهام آميز و نگران کننده خوانده است!

اين حامی احمدی نژاد در اقدامی بی سابقه تحليل حقوقی و مديريتی رهبر انقلاب را شاعرانه، و موضوع احيای نظام پارلمانی را بازگشت به گذشته، شبيه سازی به ساختارهای غربی (بريتانيا يا ايتاليا) و متضمن هراس افراطی از دست زدن مردم به انتخاب مستقيم خوانده است!

اين وبلاگنويس سخنان چندی پيش حميدرضا کاتوزيان در اين باره را نشانگر مذاکرات پشت پرده و صحبت‌های مجيزگويانه‌ درباره رهبری خوانده و علت را "رئيس جمهور مستقلی که شش سال است بساط سياسيون را بهم ريخته و از ابتدا هم فرد منتخب رهبری نبوده، و چند ماهی هم هست که اختلافش با رهبری علنی شده" می خواند که "هدف کارشکنی و بدخواهی قرار می‌گيرد و اين روند پس از اخراج وزرای منسوب به رهبری، انتصاب بی‌سرانجام يک معاون اول خاص، و سلب اختيار از تغيير معاون وزير اطلاعات و خانه نشينی چند روزه رئيس جمهور کاملا جدی شده" است.

وی در سخنانی عجيب می افزايد: "دعواهای شديد با رئيس دولت و اينکه او منتخب مستقيم مردم است چالشی را به وجود آورده که درافتادن با او را دشوار کرده است، گروه مشاوران پشت پرده حتی از طرح سوال از رئيس جمهور هم، که باعث واکنش متقابل او می‌شود، جلوگيری می‌کنند و در اين آرزو هستند که‌ای کاش او اصلا منتخب مستقيم نبود و به سادگی يک قيام و قعود می‌توانستند برکنارش کنند."

اين وبلاگنويس سپس با دفاع شديد از احمدی نژاد می نويسد: "در ابتدای مجلس هفتم شبيه چنين شرايطی حاکم بود، مجلس هفتم به سادگی می‌توانست استيضاح رئيس جمهوری را که عليه قانون اساسی هم اقدام کرده بود در دستور کار قرار بدهد اما به دليل رأی بالا و مقبوليت مردمی تحمل بقای او به هزينه برکناری‌اش ترجيح داده شد (برعکس بنی صدر). مجلس هفتم يک تلاش ناموفق برای کاستن از دوره رياست جمهوری نهم هم داشت (آن‌ها بر خلاف قانون اساسی تصويب کردند که از دوره رياست جمهوری کاسته و بر دوره خودشان افزوده شود تا انتخابات همزمان مورد نظر رهبری برگزار شود) اما اين طرح در مجمع تشخيص هم به نتيجه نرسيد. و حالا سخن گفتن از استيضاح و عدم کفايت رئيس جمهور فعلی، اساسا قابل مقايسه با موارد سابق نيست. مشاوران پشت پرده هر چند می‌دانند جريان استيضاح و عدم کفايت هم عاقبت به نفع آن‌ها تمام خواهد شد اما با احتساب هزينه‌ها فعلا جرأت طرح سوال از او را هم پيدا نکرده‌اند."

وی سپس با طعنه به مسائل دهه ۶۰ می نويسد: "«دوران طلايی» دورانی بود که با وجود مسئله‌ای به اهميت جنگ هيچ وقت چالش و دعوای سياسی در کشور فروکش نکرد..، دوران طلايی دوران خاله زنک‌هايی است که دائما در پی آتشی می‌گشتند تا با دميدن در آن شهوت تشخّص و سياست بازيشان فروکش کند."

اين وبلاگنويس در ادامه با حمله شديد به مجلس و نمايندگان آن می نويسد: "مجلس اختيار قوه مجريه را می‌خواهد و اين قدرت نبايد به مجلس داده شود." وی مجلس ششم را به افتضاحات مضحک و مسخره ، مجلس هفتم را به خيانت آشکار به قانون اساسی، و مجلس هشتم را به شرم آور‌ترين تبانی‌ها و ديگر اتهامات و اهانت ها متهم می کند و می پرسد: "واقعا مجلس در تاريخ اين کشور چه ثمری داشته است؟ اگر مدرس را از تاريخمان حذف کنيم چه چيزی برای مجلس باقی می‌ماند؟"

در حالی که رهبر انقلاب اين موضوع را صرفا يکی از ظرفيتهای نظام و يک امکان، آن هم مربوط به آينده دور دانستند و حتی خود نظام رياستی را شيوه ای خوب و موثر خواندند، اين نويسنده مدعی شده که اين سخنان بيم بزرگی در ميان مردم ايجاد کرده و از برنامه‌ پشت پرده تغيير سريع قانون اساسی و در آخرين روزهای نزديک به انتخابات مجلس استيضاح و برکناری رئيس جمهور سخن گفته است!