آيت‌الله يزدی: جشن نوروز در تخت جمشيد به دستور رهبری لغو شد، آفتاب

خالی از لطف نيست که نمونه‌هائی را عرض کنم. مثلا قرار بود فروردين‌ماه سال جاری در شيراز جشنی برگزار شود که احساس کرديم برخلاف مبانی فرهنگی نظام و اسلام است. عليرغم اينکه همه مقدمات کار فراهم شده بود موضوع توسط دوستان پيگيری شد و در نهايت به اطلاع مقام معظم رهبری رسيد و با دستور قاطع ايشان از برگزاری اين جشن جلوگيری به عمل آمد.

آفتاب: رييس شورای عالی جامعه مدرسين حوزه علميه قم می‌گويد که برخی می‌خواهند با روش دينی با نظام دينی مقابله کنند.

بخش‌هايی از گفت‌و‌گوی مشرق با آيت‌الله يزدی را که با همکاری معاونت جامعه و روحانيت جامعه مدرسين صورت گرفته‌، در ادامه می‌خوانيم:

*برای نمونه يکبار معاون وزير ارشاد در همين اتاق حضور پيدا کرد و اعضای جامعه مدرسين با اسناد و مدارک مستدل نسبت به تخلفات محرزی که در مطبوعات صورت گرفته به وی تذکر دادند. جالب اينجاست که ايشان فی‌المجلس نسبت به غفلت يا تخلفات صورت گرفته اعتراف کرده و از سوی ديگر از بررسی‌ها و تحقيقات ميدانی صورت گرفته توسط جامعه مدرسن تقدير کرد.

*در چنين مواردی مثلا امام جمعه محترم بايد با مسئول مربوطه ارتباط برقرار کند و نسبت به انحرافی که احساس می‌کند وجود دارد با او صحبت کرده و تذکر دهد و متذکر شود که در صورت عدم اصلاح مردم را در جريان می‌گذارم و اگر عمل نکرديد از مردم کمک می‌گيرم. به نظرم چنين روش موثرترين روش می‌تواند باشد.

*خالی از لطف نيست که نمونه‌هائی را عرض کنم. مثلا قرار بود فروردين‌ماه سال جاری در شيراز جشنی برگزار شود که احساس کرديم برخلاف مبانی فرهنگی نظام و اسلام است. عليرغم اينکه همه مقدمات کار فراهم شده بود موضوع توسط دوستان پيگيری شد و در نهايت به اطلاع مقام معظم رهبری رسيد و با دستور قاطع ايشان از برگزاری اين جشن جلوگيری به عمل آمد.

*درخصوص تدريس فلسفه در حوزه‌های علميه دو نظر متفاوت وجود دارد. برخی به شدت مخالف تدريس فلسفه در حوزه هستند و آن را گمراه کننده می‌دانند و معتقدند جز فقه و اصول نبايد باشد. و برخی ديگر موافق مطالعه يا تدريس فلسفه در حوزه هستند که به نظر بنده نيز بايد فلسفه وجود داشته باشد‌، چرا که حوزه بدون فلسفه حوزه ناقصی است.

*مقام معظم رهبری در ديداری فرمودند که با يکی از مراجع عظام تقليد در اين خصوص به صورت حضوری صحبت کرديم. به ايشان عرض کردم که در خصوص تدريس فلسفه هميشه در حوزه‌های علميه دو نظريه وجود دارد و حضرت‌عالی در مقام منع هستيد. اما علت اينکه بنده از تدريس فلسفه حمايت می‌کنم اين است که اگر فلسفه اسلامی در حوزه تعطيل شود، ديگران فلسفه‌های پوچ غربی را با رنگ اسلام به حوزه‌ها و دانشگاه‌ها عرضه می‌کنند. غيراسلام به عنوان فلسفه اسلام عرضه می‌شود و لازم است برای ايستادن در مقابل چنين انحرافی فلسفه اسلامی در حد نياز در حوزه‌ها تدريس شود. مقام معظم رهبری فرمودند اين مرجع تقليد سکوتی اختيار کردند که حکايت از رضايت ايشان داشت. در ساير موضوعات اختلافی نيز همچون روش‌های تدريس در حوزه و رابطه استاد و شاگرد چنين است.

*بايد برای مردم توضيح داد که مسأله بزرگ‌نمائی ايرانيت يک انحراف جدی است. چرا که مردم کشور ما ابتدا مسلمان هستند و سپس ايرانی. مسلمان ايرانی نيستند بلکه ايرانی مسلمان هستند. خدمت ايرانيان به اسلام هم بخاطر عمق علاقه آنها به اسلام است.

*تبيين نقاط انحرافی که در جامعه ما شکل گرفته است ضروری است. اين موضوع که برخی مدعی هستند خدمت امام زمان می‌رسند امری بسيار خطرناک است که مبلغان بايد به شدت نسبت به آن واکنش نشان دهند.

*متاسفانه برای مبارزه با ولايت فقيه راه‌های عجيبی را آغاز شده است. مثلا معتقدند که ظهور حضرت نيز همچون غيبت ايشان دو دوره صغری و کبری دارد و هم اينک در دوره صغرای آن هستيم و برخی می‌توانند خدمت ايشان برسند و مستقيماً از ايشان دستور بگيرند و ديگر نيازی به ولايت فقيه نداريم!

*اين سخن يک مبارزه رسمی با نظام اما در چارچوب و پوسته اسلام است و می‌خواهند با روش دينی با نظام دينی مبارزه کنند.

*تاکنون موارد زيادی بوده است که جامعه مدرسين با دعوت از مسئولان ارشد نظام همچون روسای سه قوه يا وزرا و ساير مسوولان در خصوص برخی موارد ناقض شرع با آنها به گفت‌وگو نشسته است و تذکرات لازم را به آنها گوشزد کرده است که خوشبختانه در موارد بسياری نيز اين تذکرات موثر بوده است.