$pda_agents = Array('Windows CE', 'NetFront', 'Palm OS', 'Blazer', 'Elaine', 'WAP', 'Plucker', 'AvantGo'); $http_user_agent = $_SERVER['HTTP_USER_AGENT']; foreach($pda_agents as $pda_agent) { $found = stristr($http_user_agent, $pda_agent); if($found) header('Location: /english/pda.php'); } ?>
| 
 گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان 
خواندنی ها و دیدنی ها
 
در همين زمينه
8 مرداد» سرلشكر فيروزآبادي: از يارانهها و سهام عدالت در انتخابات استفاده ابزاري نشود، فارس 31 تیر» "نه" به انتخابات نمایشی رژیم؛ آزمونی فرا روی اصلاح طلبان، محمود خادمی 26 تیر» عباسپور، عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی: حضور اصلاحطلبان در انتخابات موجب ارتقاء مشارکت سیاسی جامعه میشود 26 تیر» نگاه آمريكايي به مسئله انتخابات در ايران، مهدي محمدي، کیهان 15 تیر» اصلاح طلبان و مشارکت در قدرت: درهای باز کاملا بسته؟ محمد امينی بی بی سی 
بخوانید!
 
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی 9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟ 
پرخواننده ترین ها
 
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟ » 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! جنگ قدرتی جناحهای حاکم برای انتخابات و وظیفه جنبش طبقه کارگر، محمد ایرانیقدرت دیکتاتوری موجب غرور کاذب شده و چشم را از دیدن واقعیات کور میکند و در نتیجه باعث فرو ریختن برج فولادینی میشود که برای حیاتش ساخته شده است و این بلایی است که بر سر همه رژیمهای دیکتاتوری جهان میاید ، فارغ از آنکه حکومت آنها بر اساس چه سیستمی بنا شده باشد . تاریخ گواه تلاشی حکومتهای بسیار مستبد و قدرتمند همچون هیتلر آلمان ، استالین شوروی ، پینوشه شیلی ، موسولینی ایتالیایی ، شاه ایران ، سلطان عثمانی ، طالبان افغانستان ، صدام عراق و موارد مشابه دیگر است که سقوط دیکتاتورها با رژیمهای ایدئولوژیکی ، ناسیونالیستی ، مذهبی و یا انواع دیگر را بخود دیده است . آنچه در تاریخ ۱۵۰ ساله اخیر در کنار این دیکتاتورها دیده شده مبارزات طبقاتی و اقشار مختلف یک کشور بر ضد طبقه حاکم آن کشور میباشد تا آزادی و دموکراسی را برای مردم خود کسب نمایند . کشور ایران نیز مستثنی از این قاعده نبوده و تجربه تاریخی آن حکایت از این دارد که مردمش با شیوه خاصی با وجود استبداد ریشه دار مبارزات خود را دنبال میکنند . تجربه خونبار و پر ارزش جنبش سال ۱۳۵۷ که بسیاری از روشنفکران به اشتباه آنرا انقلاب مینامند ، نشان داد که اقشار متوسط که پیشروان جنبش مذکور بودند چون فاقد اهداف و استراتژی مشخصی بوده و نتوانسته بودند مردم را حول آن سازماندهی کنند ، مغلوب گروههای سیاسی - مذهبی و روحانیونی شدند که تنها نیروی متمرکز زمان شاه بوده و مورد قبول اکثریتی از مردم گردیدند ، با مکانیزم قدرتهای غربی جنبش را رهبری و قدرت را در دست گرفتند . گروههای سیاسی چپ مجزا از هم که آنزمان نیروی قابل توجهی نداشتند ، همچون سایر اقشار فریب سقوط شاه را خوردند و در این میان کارگران نیز بدلیل عدم وجود سازماندهی و استراتژی رل اهرم را بازی کردند . موضوع حائز اهمیت این است که برخلاف تصور بعضی از روشنفکران فرسایش و جنگ قدرتی در اقشار طبقه حاکم به سقوط آنها منجر نمیشود و حدود ۳۲ سال عمر حکومت اسلامی که مملو از این جنگ قدرتی بود خود دلیل این مدعاست . آغاز حکومت اسلامی مترادف با جنگ قدرتی نهضت آزادی و روحانیون بود که در ادامه به جنگ بنی صدر که بیجهت مردم را حامی خود میدانست با روحانیون درگرفت . پس از قدرت یابی مطلق خمینی بکمک روحانیت و گروههای مذهبی - سیاسی که طرح سپاه ، بسیج و نیروی امنیتی را ریختند ، جنگ دو گروه روحانیت و روحانیون در کنار دو گروه متشکل موتلفه و مجاهدین انقلاب اسلامی که هر دو گروههای تروریستی بودند شکل گرفت . در ادامه بخشی از روحانیون و نیروهای مذهبی - سیاسی که به گروههای اصلاح طلب معروف شدند با کمک پیشینیان مجاهدین انقلاب اسلامی بر علیه روحانیت سنتی و موتلفه جنگیدند . خمینی تلاش داشت توازنی بین نیروها که همه رهبری وی را قبول داشتند ، ایجاد کرده و در این میان همه مخالفین را سرکوب و کشتار کرده و قوانین اسلامی را حاکم نماید . رفسنجانی بعنوان فرد شماره ۲ حکومت با قدرت کامل منابع اقتصادی کشور را با فرزندان و افراد فامیل خود میبلعید و بقول خودش فرا جناحی عمل مینمود . جنگ خمینی و روحانیون با عراق موجب قدرت یابی گروه جدید یعنی سپاه گردید که پس از پایان جنگ و حمایت خامنه ای ضلع سوم جناح حاکمه را برای کسب قدرت تشکیل دادند . اصلاح طلبان پس از ۸ سال حکومت نصفه و نیمه که نشان از بی کفایتی آنها برای اداره کشور بود ، قدرت را به جناح مخالف بنام اصولگرایان که از روحانیت ، موتلفه و فرماندهان سپاه که در مجلس و دولت جای گرفته بودند ، واگذار کرد . اکنون نیز که اصولگرایان حاکم شدند بدلیل عدم قابلیت خامنه ای ، غرور کاذب قدرت ، ندیدن واقعیات و موارد دیگر جنگ دیگری بین اصولگرایان درگرفته است که سپاه نقش اساسی را در هر دو جناح رقیب اصولگرایان بازی میکند تا بتواند قدرت نهایی را از آن خود کند . خامنه ای تلاش دارد که بین یک جناح که شامل روحانیت ، قوه قضاییه ، شورای نگهبان ، ائمه جمعه ، موتلفه ، بخشی از مجلس ، نیروی امنیتی ، بخشی از مسولین دولتی و فرماندهان سپاه و بسیج هستند با جناح دیگر که شامل بخش میانی سپاه و فرماندهانی که از طریق رییس جمهور منتخب خود و رهبری توانسته اند قدرت اقتصادی و بخصوص نفت را در اختیار بگیرند بهمراه مسؤلین دولتی توازنی برقرار نموده و جنگ قدرتی را بسود خود تمام کند . چند ماه بپایان ۳۲ سال حکومت ولایتی نمانده ، ولی آنچه کاملا سران این رژیم در هیچ زمانی متوقف نکردند سرکوب و زندانی کردن و کشتار مخالفین خود بوده است و در موازتش جلوگیری از ایجاد نهادهای صنفی مستقل کارگران و نهادهای دموکراتیک اقشار مختلف از جمله دانشجویان ، زنان ، معلمان ، اقوام و سایرین میباشد . اگر جناحهای حاکم توانسته اند در تمام این سالها به جنگ قدرتی خود بپردازند ، تنها در سایه عدم وجود نهادهای صنفی و دموکراتیک مستقل است و سقوط رژیم نیز تنها بستگی به ایجاد این نهادها و تعمیق دموکراسی در آنها امکان پذیر است . دانشجویان که رهبری جنبش سبز را بعهده داشتند توانستند پایه های رژیم را بلرزانند ، ولی برای سقوط رژیم نیاز به سازماندهی و گسترده کردن خود و توجه به نیاز سایر اقشار و بخصوص جنبش کارگران دارند . کارگران که در برهه ای توانستند دو سندیکای مستقل را ایجاد کنند ، در ادامه بدلیل سرکوب شدید و اسارت رهبران خود نتوانستند به تعداد سندیکاهای مستقل بیافزایند ، گرچه تعداد فعالین کارگری در جنبش کارگری افزایش یافت . اکثر گروههای سیاسی چپ که عمدتا در خارج کشور مستقر میباشند بجای ایفای نقش پیشرو ، نیروی خود را به درگیری با یکدیگر تبدیل نموده و در کنار بیعملی خود به نفی سندیکاهای مستقل میپردازند ، در حالیکه همه آنها رهبری طبقه کارگر را تنها راه سرنگونی دیکتاتوری سرمایه داری میدانند . روشن نیست که این گروههای چپ که گاها همدیگر را خارج و یا منحرف از مبارزه طبقاتی میخوانند و بدون حضور کارگران سازمان و یا حزب طبقه کارگر را تشکیل داده اند ، چگونه میخواهند در خارج کشور طبقه کارگر را متحد نمایند ؟ بخش محدودی از بدنه و پایین بعضی از گروههای چپ که در داخل کشور فعالیت میکنند نیز تلاششان در ایجاد هسته ها و کمیته های مخفی دور میزند که قابلیت بسیار کمی برای جذب کارگران دارد . با وجودی که حکومت محدودیت بسیاری برای سندیکای واحد اتوبوسرانی ایجاد کرده ، ولی نه تنها کارگران این بخش بلکه کارگران سایر صنایع نیز همچنان از تاثیر حرکت این سندیکا سخن میگویند و بدون تردید در فضایی که ایجاد خواهد شد بسرعت در گسترش سندیکاهای مستقل موجود و بیشتر خواهند کوشید . سندیکای هفت تپه نیز با وجود راکد بودن در چند سال اخیر ، همچنان ارزش خود را در بین کارگرانش که رسمی شده و حقوق و مزایای خود را دریافت میکنند ، داراست و عجیب آنکه بعضی از گروههای چپ هنوز بدلیل بیعملی خود در کوبیدن رهبران این سندیکا تلاش میکنند . بهرحال جنبش طبقه کارگر نیاز دارد که به سازماندهی خود بپردازد و کارگران پیشرو و فعالین کارگری باید از صدها مورد اعتصاب ، راهپیمایی ، اعتراض و موارد دیگر در اینراه استفاده نموده و جنبش کارگری را سازماندهی کنند . جناحهای طبقه حاکم در کنار جنگ قدرتی با یکدیگر بغیر از سرکوب مبارزان کارگر و دانشجو و زنان و سایرین ، تلاش دارند تا ضمن رقابت با یکدیگر با فریب مردم از گسترش و سازماندهی جنبشهای داخل کشور جلوگیری نمایند . احمدینژاد پس از موفق نشدن در فریب و تلفیق تاریخ کهن با فرهنگ بسیج و یارانه از باغ و ملک ۶۰ میلیون تومانی برای هر نفر برنامه میدهد و در کنارش سعی دارد به مردم بگوید که میخواهد نقش روحانیون و رهبر را کم نماید . سران اصلاح طلب جنگ قدرتی جناحهای اصولگرا و در راسش سپاه را فرصت خوبی برای مانور انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آینده تلقی کرده و از طریق رفسنجانی و خاتمی و سایر شرکا در داخل و خارج کشور با ذکر اصل حفظ رضایت مردم است ، تلاش دارد که با طرح بعضی شروط مردم را به دام انتخاباتی بکشاند . فرمانده سپاه از شروطی برای شرکت خاتمی و سایر سران اصلاح طلب گفتگو کرده و همراه سایر فرماندهان فاسد خود نشان میدهند که در انتخابات آینده نقش فعالتر و مستقیمتری بازی خواهند کرد و جالب اینکه بسیاری از روحانیون نیز از چنین نقشی که مخالف اظهارات خمینی است حمایت میکنند . خامنه ای ضمن تلاش برای ایجاد توازن بین دو جناح و حذف تعدادی از نیروهای احمدینژاد ، خواستار حفظ وحدت و پایین کشیدن فتیله اختلافات توسط سپاه میگردد تا به کل سپاه بفهماند که هنوز رهبر مطلق کشور است و در اینراه جنتی عجوزه از کنار کشیدن سپاه در جنگ قدرتی حرف میزند . خامنه ای حتی اگر در این مرحله بخشی از سپاه را قانع کند که که زمان قدرت مطلق آنها نرسیده است ، دیر یا زود آن اتفاق را خواهد دید ، چرا که قداست خامنه ای و قدرتش با عدم تایید دستورات رهبری توسط احمدینژاد بزیر سوال رفته است . مطهری خامنه ای را به تبدیل مجلس به شاخه ای از دفتر رهبری متهم کرده و افروغ از شاه کردن ولایت فقیه پرده بر میدارد تا نتیجه گردد که تکرار چنین حرفهایی در آینده بیشتر شده و دیگر رهبری را قبول ندارند که در مقاطع مختلف آنها را بازی گرفته است . کوشش مجتبی واحدی ، تاجزاده و بعضی روشنفکران و گروههای سیاسی دیگر که سعی دارند از سران اصلاح طلب فاصله گرفته ، با طرح انتخابات آزاد به نتیجه نخواهد رسید چرا که با وجود جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و قوانین اسلامی هیچ راهی برای رسیدن به دموکراسی و آزادی امکان پذیر نیست . جنبشهای کشورهای منطقه و فشار کشورهای غربی در محور قرار دادن حقوق بشر و محروم کردن فرماندهان و مسؤلین نظام برای خروج از کشور و ایجاد حسابهای بانکی ، عدم توانایی در پرداخت یارانه و هزینه کردن سایر بودجه های سالیانه تاثیر بسزایی در مسؤلین و فرماندهان سپاه بدلیل نداشتن رابطه حزبی قوی دارد که منافع فردی آنها از حفظ حکومت و یا ایدئولوژی اسلامی ترجیح داشته و لذا امکان دارد درصدد فرار باشند . 
 در ماههای باقیمانده تا انتخابات موارد گوناگونی از طرف جناحهای درگیر حکومت و سران اصلاح طلب برای فریب مردم جهت شرکت در انتخابات پیش خواهد آمد ، و چنانچه در انتخابات ۸۴ و ۸۸ با پرداخت وجه نقد بسیاری را بپای صندوقهای رای کشیدند وعده های بیشتری هم برای جلب مردم داده خواهد شد . مردم شهرهای بزرگ که آگاه تر بوده و دریافت یارانه ها هم اختلاف هزینه های سرسام آور آنها پر را نکرده است ، کمتر قابل فریب خواهند بود ولی مردم شهرهای کوچک و روستاهای دور افتاده که یارانه برایشان مقبولتر بود ( امکان عدم پرداخت همین یارانه در ماههای آتی نیز هست ) با وعده های نقدی و نه زمین و باغ ۱۰۰۰ متری غیر قابل تحقق امکان فریب خوردن دارند . در این میان نقش گروههای دانشجویی ، کمپین زنان ، معلمان ، اقوام و سایرین بسیار اهمیت دارد که جلوی تبلیغات اصلاح طلبان را برای کوبیدن به طبل انتخابات بگیرند تا بار دیگر مردم بازیچه جنگ قدرتی اقشار حکومتی نگردند و رژیم به کشورهای غربی بفهماند که همچنان قادرند حکومت را حفظ کرده و مردم را کنترل نمایند . کارگران بدلیل جایگاه طبقاتی کمتر فریب تبلیغاتی انتخاباتی را میخورند ، بخصوص برای اکثریتی از آنها که با حقوق کمتر از ۱/۳ خط فقر زندگی نموده با بیکاری فراوان و عدم پرداخت حقوق روبرو بوده و موارد دیگر که برای زنان کارگر و کودکان کار وضعیتبمراتب بدتری وجود دارد ، دست دولت و حکومت و اقشار حاکمه بیشتر رو میباشد . تقریبا هر روزه با وجود سانسور چند خبر در مورد اعتراض کارگران بجهت عدم دریافت حقوق و مبارزه برای تبدیل قرارداد موقت به رسمی و موارد دیگر بچشم میخورد ، طوریکه سایتهای وابسته به جناحهای حاکمه نیز به انتشار چنین اخباری دست زده و آینده تاریکی را در اقتصاد کشور پیش بینی میکنند ، کما اینکه هر روزه تعطیلی یک یا چند کارگاه و کارخانه نیز در نشریات منتشر میگردد . خبر اعتصابات مختلف کارگران پیمانکاری پتروشیمی ماهشهر و تبریز بدلیل ایستادگی برای رسمی شدن قراردادشان ، خبر ایستادگی کارگران ایران خودرو برای تشکیل سندیکای مستقل پس از کشته شدن چند کارگر در کنار صدها خبر تجمع و اعتراضات کارگران کارخانجات مختلف نشان از بالقوه گیهای جنبش کارگری دارد که میبایست توسط کارگران پیشرو و فعالین کارگری سازماندهی گردند . چه خوب میشد اگر گروههای سیاسی چپ که حول محور رهبری کارگران نشریات خود را پر مینمایند و حاضر نیستند مانند گروههای سیاسی به وحدتی برسند ، حداقل وقت گرانبهای خود را در این موقعیت حساس جهت سازماندهی کارگران نه از راه دور بلکه با شرکت در مبارزات روزمره آنها بکار میبردند . اخبار گوناگون که گاها از عدم دریافت حقوق بیش از یکسال کارخانه هایی حکایت دارند و یا ایستادگی طولانی کارگران مجتمع هایی همچون پتروشیمی تبریز و ماهشهر و یا خودروسازان و سایر اخبار که به نتیجه مطلوب نمیرسند ، همه ناشی از عدم وجود سندیکای مستقل در میان آنهاست تا سرعت اخذ نتایج زیاد شود . جنبش کارگری اگر نتواند در جنگ قدرتی جناحهای حاکم به سازماندهی خود بپردازد ، باید مطمئن باشد که پایان هر جنگ قدرتی ، سرکوب شدیدتر کارگران و سایر اقشار درپیش خواهد بود همانطور که در سالهای قبل اتفاق افتاده است . جنبش کارگری اگر موفق به سازماندهی خود گردد ، خواهد توانست در جبهه دموکراتیکی که توسط سازماندهی سایر اقشار ایجاد خواهد شد ، اهداف خود را در سرنگونی نظام تحقق بخشد. Copyright: gooya.com 2016 | ||||||