خاتمی، مهره حکومت در فریب ملت را بیش از این باور نکنیم، علی مهربان

مجیز گویان و مریدان خلیفه سالهاست که به ترفند و بازی اصلاح فرصت تغییر را از مردم ایران ربوده سرگرمی بدان و وقت کشی را به مردم ارزانی داشته اند، سالهاست که به حیله جامعه مدنی و شگرد نخ نمای اصلاحات در حکومت به شناسائی مخالفان خلیفه پرداخته رنج حبس را به انان و رفتن به بیراهه را به ملت خوب ایران تحمیل کرده اند.

سالها انرژی مردم و خوبانشان را بدین طریق به هرز برده، بدینوسیله یاور واقعی خلیفه ضد ایران و حکومت جور مذهبی گشته اند، ورود انان به انتخابات دهم با ان روش نه برای ایجاد تغییرات حقیقی و لازم در ساختار حکومت به نفع ملت بلکه به جهت استفاده از ابزار فشار حضور مردم بر خلیفه نادان در بدست اوردن امتیازات حزبی و سهم داری در حکومت بوده است که از این روی در ساعات اولیه شروع ان نبرد نابرابر مردم و خوبانشان با ایادی ظلم و بت سازان گمراه، مبهوت و حیران از نتیجه حرکت مردم با ترس به اینده خود اندیشیده بدنبال راه نجات حکومت از فروپاشی و زوال دائم رفته اند، چه اگر به منافع مردم می اندیشیدند و خواستار رهائی و اسودگی ملت بودند نمی بایست با موضع گیری صریح مردم در برابر صف حاکمان فاسد و وابسته مذهبی عقب نشسته، دم از سازش زده راه را بر مردم با سخنانی بیهوده تاریک و با بیراهه تعویض نمایند.

خاتمی و یاران همراهش انچنان با مردم و افکارشان بازی کرده که در نهایت راه شیخ دلاور و میرعزیزمان به روشنی از انان جدا گشته، هزینه این جدائی راه را با حبس بدستور خلیفه و در سکوت معنا دار و حاکی از رضایت و خیانت این اوباش مصلحت جو پرداخته اند. این توافق مصلحان خائن با خلیفه و تعهد انان به وی در استحاله جنبش سبز میهنی و تدبیری برای ماندگاری حکومت پلید اخوندی در غیاب مردان خوب ملت و راهبران عاشق وطن بوده است. اخوند اخوند است، هر چند که بر سر مسائل دنیوی بمانند هوویان بر سر و روی هم چنگ کشند اما در برابر صف مخالفان با هم متحد گشته، تسویه حساب داخل صنفی را به بعد موکول میکنند. قوم پلیدی که بخشی از باورهایش ریشه در اسلام انگلیسی داشته متوهمانه و شاید عامدانه خود را جانشین یا نایب معصوم میخوانند، جماعتی که بواسطه ناتوانائیهای گذشته و حقارت روحی ناشی از ان براحتی به بیگانه باج داده منافع را فقط در قالب صنف و لباس خود تعریف و برای دسترسی به این سودا تعاریفی غیر واقعی از دین و مذهب به باور جامعه تلقین، خرافات را عامدانه ترویج و به برداشت از دین در جامعه مسلط میگردانند. انان از روی عدم اطلاع و توجه به علوم اجتماعی نه تنها برای مشکلات و ابتلائات جامعه راه حلی نداشته بلکه اصولا بدلیل کج فهمی یا نافهمی درک مناسبی از ابتلائات امروز جامعه ندارند تا برای ان راه حلی تجویز و مردم را در رسیدن به شرایط مناسب و مطلوب یاری دهند.

خیانت مصلحان حکومتی در حق دانشجویان ازادیخواه و پیشرو در 18 تیر بر کسی پوشیده نیست و هنوز درد ناشی از ضربه ان جماعت حراف بر زخم تن دانشجویان تازه و گواه است، پس از چه روی باید دوباره انان را باور کرد و به خیانت دیگری از جانبشان در حق مردم واهمه نداشت!؟ انان یاوران پنهان خلیفه، مرید حکومت و مطیع باصطلاح حکم حکومتی ولی هستند، مسئله این جماعت استفاده ابزاری از شعار اصلاح و در ادامه ان استفاده از قدرت حضور مردم در سهم خواهی از حکومت و منافع حاصل از ان برای دسته خود است، خاتمی اخوند است و اخوند یعنی فرقه، یعنی باند، یعنی خیانت و زبونی، یعنی ترس از فروپاشی بساط مذهبی چپاول ایران، یعنی خیانت به مردم و کشور، یعنی پشت کردن به اراده ملی بخاطر منافع هم لباسان و هم صنفان، یعنی فساد سازماندهی شده با نام دین و استفاده از هویت دینی برای قتل و غارت.

او و هم لباسانش سالهاست که به مردم خیانت کرده پس از فروریزی حکومت سلطنتی به چپاول ایران و حقیر سازی ایرانیان در نزد جهانیان به عمد اهتمام داشته اند که اگر نبود فداکاری و جانفشانی فرزندان دلاور مردم در ان جنگ نابرابر هشت ساله و عامدانه شاید که امروز به لطف خوش خدمتی اینان به برادران عربشان دیگر اثری از تمامیت ایران و درفش کاویانی ان وجود نمی داشت. این جماعت خائن به مردم است، انان با همند و در نابودی ایران و مردم شریک راه و هم پیمان همند، انان را باور نکنید و در برابر حربه های جدیدشان با بی اعتنائی به ادامه راه سبز امید بیاندیشید، راه در جهان یکی است وان راه راستی است، چیزی که در وجود این اوباش لباده پوش متجلی نیست.

راه مردم ایران نه از اصلاحات خاتمی و نه از فتوای اعتدال هاشمی بلکه فقط و فقط از میانه فرو پاشی بساط ظلم ریاکارانه مذهبی و تغییر ساختار مدیریت و اداره کشور میگذرد، مردم ایران به حکومتی ملی و متمایل به اراه ملت، اداره شده در دایره خرد جمعی نیازمندند، به حکومتی که غم جوانان خوب وطن را داشته به عمد غمگسار اعراب مدیترانه در غزه یا بیروت نباشد، حکومتی که اراده اش به کسب حداکثری منافع جمعی و ملی ایرانیان متمایل بوده در قبال هر زورگوئی بخاطر فرومایگی کرنش نکند نه اینانکه بخاطر اصالت عربی به منافع ایران پشت، به مردم خیانت روا داشته و سرمایه های ملی را پس از چپاول و حیف و میل خود به دیگران میبخشد. اقوام ایرانی و احاد ملت ایران نیازمند رهبرانی ملی و سر سپرده میهنند که در کنار مردم و برای مردم گام برداشته اعتلای ایران و اسایش ایرانی را با ایجاد جمهوری ملی بدون یک کلمه کم یا زیاد عزم کرده هدف داشته باشند.

فرزندان ملت بدستور خلیفه نابکار در خاک سرد وطن اسوده اند، مردان و زنان خوب و شجاع ایران به اراده او در بندند و این اخوند حکومتی از شراکت در انتخابات برای برگرداندن مشروعیت نداشته به نظام شرور وعربی خلافت سخن میگوید!؟ او مردم را چه میپندارد!؟ ایا بدین حد سادگی و ساده لوحی را در ما باور داشته به ناحق بدان امید دارد!؟ بلطف خدا این پایان کار برای او و نظام دروغین بیگانه ساز خلافت فقیه(ولایت) و اغازی دوباره برای ایران و مردم خوب وطن است که بزودی جنبش سبزشان به بار نشسته به سرانجامی مناسب در پی تاسیس جمهوری میهنی و ازاد خواهند رسید. عملکرد اینان در دعوت به ادامه این حکومت فاسد از طریق شرکت در انتخابات باصطلاح ازاد در راستای ترفند باند خلافت در تلطیف فضا بنفع ماندگاری رژیم خلافت فقیه و شبه سازی در مردم برای گرفتن اراده تغییر از ایشان است، تغییر ساختار حکومت در کشور ما یک ضرورت لازم و فوری است که فرصت سوزی دوباره در برابر وقوع ان از سوی هر کس خیانتی بس بزرگ و نابخشودنی است. زمان به نفع اقتدار و موفقیت جنبش سبز مردم در گذر است و هنگامه ربودن فرصت غلبه بر ناکسان حاکم در راه و ما سبزها را علی رغم تصور حاکمان بزودی به خود فرا میخواند.(انشاءالله)

با بی اعتنائی به سخنان خاتمی و امثال او که مدافعان مصلح حکومت خلافی(ولائی) در ایرانند انان را برای همیشه به ژرفای تاریک عدم توجه و اعتناء سپرده میدان سیاست را از وجود این نابکاران پاک گردانید، اینجا ایران است سرای مردان و زنان پاکباز و راستگوی که حکومت بر انان حرمتی هزاران ساله دارد، کرسی ریاست بر این مردم خوب جایگاه نانجیبان ریاکار نیست جایگاه مردان است./

پاینده باد ایران عزیز