دختر انور السادات، طی دادخواستی، مبارک وموساد را عامل قتل پدرش دانست، العربيه

دبی - العربيه.نت ـ دختر انور السادات با ارايه دادخواستی رسمی به دادستانی کل مصر، محمدحسنی مبارک رئيس جمهور سابق اين کشور را به دست داشتن در قتل پدرش متهم کرد.

گفتنی است محمد أنور السادات رئيس جمهور مصر بين دو دوره جمال عبدالناصر و حسنی مبارک در جريان جشن سالروز ۶ اکتبر در سال ۱۹۸۱ و در هنگام سان ديدن از رژه ارتشيان با رگباری از گلوله مورد حمله قرارگرفت که منجر به مرگ وی شد.

نامگذاری خيابانی در تهران به نام "خالد اسلامبولی" فرد تير انداز به سادات، سالها موجب خشم قاهره و کشمکش تهران با دنيای عرب بود که آيا اصولاً قتل يک رئيس جمهور يک کار انقلابی و اسلامی بوده است يا بايد به عنوان جنايتی تروريستی محکوم شود.

دکتر سمير صبری وکيل خانم رقيه سادات که دادخواست را به دکترعبدالمجيد محمود دادستان کل تقديم کرده است می گويد: ما خواهان احضار و بازجويی حسنی مبارک و دو شخصيت مطلع ديگر شده ايم. يکی از اين دو شخصيت حسب الله کفراوی از وزيران سابق است و ديگری ابو العز حريری نائب رئيس حزب تجمع می باشد.

روزنامه مصری الاخبار ضمن تاييد خبر دريافت اين دادخواست از سوی دادستانی کل مصر گزارش داد که طبق ادعای شاکيان، آنان ادله کافی برای اثبات مشارکت مبارک در قتل رئيس جمهور پيشکسوت خود دارند.

دکتر صبری وکيل دختر سادات توضيح داد که دادستانی، پرونده ويژه قتل سادات در سال ۱۹۸۱ را خواسته و دريافت کرده است. ليکن اين سؤال اکنون پيش روی دادستان است که آيا بايد از سرگيری تحقيقات در باره اين ترور سياسی مهم را خود دادستانی عمومی کشور بر عهده گيرد يا با توجه به اين که ترور در جريان يک رژه نظامی صورت گرفته و مقتول فرمانده کل قوا بوده است، دادستانی نظامی عهده دار تحقيقات شود.

رقيه سادات در باره اين دادخواست گفت: اکنون که آفتاب حقيقت از پشت ابرهای تيره جور و فساد بدر آمده است و سلطه بلا منازع مبارک با دار و دسته و خانواده و کسانش به پايان رسيده است، بايد حقايق پشت پرده روشن شود.

از جمله ادله رقيه سادات اظهاراتی است که حسب الله کفراوی از وزاری پيشين در کنفرانسی در المنصوره بوده که مورد تاييد ابوالعز حريری نائب رئيس حزب تجمع قرارگرفته است. کفراوی در تاريخ ۱۹ مارس ۲۰۱۱، در کنفرانس "ائتلاف ملی برای دموکراسی" طبق گزارش مطبوعات محلی منتشره در فردای آن روز، حسنی مبارک را متهم به آن کرد که در قتل انور السادات دست داشته است.

جالب است بدانيم که انور السادات تا به آنجا به تشکل های مذهبی پر و بال داد که از سوی مخالفانش به بی توجهی نسبت به "خطر اسلاميزه کردن سياست" يا به عبارت ساده تر آميختن جايگاه "دين و دولت" متهم شد. ليکن ترور او ظاهراً به دست "اسلامگرايان افراطی" و "در واکنش به قرارداد صلح کمپ ديويد با اسرائيل" صورت گرفت.

اکنون حسب الله کفراوی مدعی شده و ابوالعز حريری تاييد کرده است که طی سالهای گذشته اطلاعاتی به دست آورده اند که ثابت می کند سادات با تيرهای اسلحه خالد اسلامبولی به قتل نرسيده است، بلکه از داخل جايگاه ويژه به سوی او تيراندازی شده است.

کفراوی می گويد: من در رديف دوم يا سوم بوده ام و درست پشت سر من سعد مامون استاندار پيشين قاهره نشسته بود. حرکات اکروباتيک هواپيماها مرا جذب کرده بود. ناگاه سعد مامون با دست بر کتفم کوبيد و فرياد زد: دراز بکش. من هم روی زمين افتادم. از زير صندلی ها ديدم که ساعد سردفتر رياست جمهوری بدجوری خونريزی می کند. توفيق سعد رئيس دفتر رياست جمهوری بلندم کرد و فرياد کشيد: جايگاه بمبگذاری شده است.

کفراوی ضمن توضيح ادامه ماجرا و نحوه بردن سادات با هلی کوپتر می گويد: موضوع به سطح خالد اسلامبولی محدود نمی شود. موساد و حسنی مبارک در اين قتل ذينفع بودند و گذشت ايام ثابت خواهد کرد که آنها در مرگ سادات دست داشته اند.

اخيراً يکی از بازماندگان باند ترور سادات از زندان آزاد شده است. او "عبود الزمر" است که عکس وی با آن ريش انبوهش در بعضی مطبوعات چاپ شد و بعضی از رسانه ها از وی به مانند يک قهرمان ياد کردند. اما اين برخورد مورد خشم بخشی از مردم مصر قرار گرفت.

اکنون دختر سادات، مبارک را به قتل عمد با تدارک مقدمات متهم می کند و موساد را همدست قاتل پدر می داند. ليکن اين سؤال همچنان در تهران بر جای می ماند که با نام و ياد "شهيد خالد اسلامبولی" چه بايد کرد؟!