$pda_agents = Array('Windows CE', 'NetFront', 'Palm OS', 'Blazer', 'Elaine', 'WAP', 'Plucker', 'AvantGo'); $http_user_agent = $_SERVER['HTTP_USER_AGENT']; foreach($pda_agents as $pda_agent) { $found = stristr($http_user_agent, $pda_agent); if($found) header('Location: /english/pda.php'); } ?>
گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! متن کامل ويراست دوم منشور جنبش سبز، شورای هماهنگی راه سبز اميد، با هماهنگی قبلی با موسوی و کروبیمتن کامل ويراست دوم منشور جنبش سبز، که به امضای ميرحسين موسوی و مهدی کروبی رسيده است، منتشر شد. نسخه ی اوليه ی اين منشور در بيانيه ۱۸ ميرحسين موسوی آمده بود. آنزمان موسوی صاحبنظران را به نقد و بررسی اين منشور و کمک به تقويت و تنقيح آن دعوت نمود. پس از آن بيش از يکصد نفر از کارشناسان و صاحبنظران حوزه های مختلف پيرامون منشور نقدها و بررسی های خود را ارايه کردند. نسخه ويراسته شده به امضای امضای موسوی و کروبی رسيده شده بود و به امانت نزد شورای هماهنگی راه سبز اميد قرار گرفته بود تا در موقع مقتضی منتشر شود. اکنون اين شورا، متن کامل منشور را برای انتشار در اختيار کلمه و سحام نيوز قرار داده است. به گزارش کلمه اين منشور که متن اوليه و پيشنهادی آن در ۲۵ خرداد ۱۳۸۹ و به همراه بيانيه شماره ۱۸ منتشر شد، حاوی ريشهها و اهداف، راهکارهای بنيادين، تعريف هويت سبز و معرفی ارزشهای جنبش است. موسوی در همان زمان، تدوين نسخهی اوليهی منشور جنبش سبز را قدم اول دانسته و ابراز اميدواری کرده بود که جنبش سبز در مسير تکاملی خود، متن کاملتر و زيباتری بيافريند. منشور جنبش سبز، آنطور که تاکيد میکند، قرار است به هماهنگی و همدلی بيشتر و تقويت هويت مشترک جنبش سبز بينجامد. از آن زمان تاکنون، اين متن علاوه بر نقد در عرصهی عمومی، از سوی دهها تن از چهرههای شاخص سياسی، فرهنگی و فکری نيز مورد بررسی و اظهارنظر قرار گرفته و در نهايت، با اصلاحات و ويرايش چند مرحلهای، به شکلگيری متن جديدی برای منشور جنبش سبز انجاميده است متن کامل آن را در ادامه میخوانيد:
منشور جنبش سبز (ويراست دوم) بسم الله الرحمن الرحيم سلام؛ آغاز سخن همانگونه که در اولين منشور جنبش راه سبز اميد مطرح شد، گفتگوی مستمر درباره اين متن و نقد و اصلاح آن، ضرورتی انکارناپذير است. به همين منظور، پس از انتشار متن و در پاسخ به نياز مذکور، پرسشنامه ای برای بيش از يکصد نفر از صاحبنظران، فعالان سياسی، هنری، اجتماعی و حقوقی، اساتيد حوزه و دانشگاه و شخصيت های فرهنگی و مذهبی ارسال و نظرات آنان گردآوری و دسته بندی شد. البته بديهی است که اگر شرايط مطلوب و مناسب برای اين گفتگوها در فضايی مدنی و آزاد فراهم می شد، دائرة اين نظرخواهی گسترش می يافت و غنای آن را فراتر می برد. اما متأسفانه به علت امنيتی بودن فضای اجتماعی و عدم امکان تشکيل جلسات بحث و گفتگو، تلاش در اين مرحله به انجام نظرخواهی محدود ماند. آنچه در پی می آيد، ويراست دوم منشور جنبش سبز است که با لحاظ کردن نظرات ارسالی تهيه شده است. اميد آن که نسخه های پسين، نظرات طيفی وسيعتر را در بر گيرد و با بهره گيری از خرد جمعی و خواست ملی، اصول منشور کامل تر بيان شده و نقايص آن مرتفع شود و سرانجام، همه ما بتوانيم سازنده تر و سرزنده تر در راه نيل به آزادی و عدالت و احقاق حقوق ملت گام برداريم. الف) تولد جنبش سبز وجود و بروز اختلافات سياسی و تلقی های گوناگون از اهداف و پيدايش موانع سازمان يافته تدريجی در مسير تحقق اهداف و آرمان هايی چون عدالت، استقلال، آزادی و پيشرفت که مردم ايران برای دستيابی به آنها، جان بر سر انقلاب اسلامی خود نهادند و شکل گيری نظام جمهوری اسلامی را با رأی خود تأييد کردند. ظهور گرايش های تماميت خواهانه و انحصارطلبانه در ميان برخی از مسئولين حکومتی. نقض حقوق بنيادين و قانونی شهروندان و بی حرمتی به کرامت انسانی متجلی در اصول مسلم حقوق بشر. سوء مديريت، ترويج دروغ سالاری و کاهش چشمگير اعتماد ملت به مسئولان. افزايش فاصلة طبقاتی و محروميت های اقتصادی و اجتماعی. سوءاستفاده و قانون گريزی بل قانون ستيزی برخی مجريان قانون. ناديده گرفتن منافع ملی و ماجراجويی های عوام فريبانه در تعاملات بين المللی همراه با سوءاستفاده از روحیة ضدسلطة جهانی در ميان اقشار گوناگون. فراموشی تدريجی و دردناک اخلاق و معنويت در راه رسيدن به قدرت. افزايش سرکوب، انسداد و اختناق در فضای مدنی. اينهمه از جمله عواملی است که به تدريج پس از انقلاب و بويژه در ساليان اخير، به شکل گيری نگرش های اعتراضی در ميان دل سوختگان و قاطبة مردم ايران انجاميد که جنبش سبز مردم ايران، بروز بارز و مبرز آن در انتخابات رياست جمهوری سال ۱۳۸۸ و رخدادهای پس از آن بود. ب – اهداف جنبش جنبش سبز برآمده از مردم و مولود يک نهضت ملی است. حرکتی در تداوم تلاش مردم ايران برای دستيابی به آزادی، عدالت اجتماعی و تحقق حاکميت ملی است که پيش از اين در برهه هايی چون انقلاب مشروطيت، جنبش ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی، خود را جلوه گر ساخته است. بازخوانی تجربة معاصر در جهت تحقق اهداف والای اجتماعی مردم ايران نشان می دهد که تنها از طريق تعميق و تقويت جامعة مدنی، گسترش فضای گفتگوی اجتماعی، ارتقاء سطح آگاهی و جريان آزاد اطلاعات، زمينه سازی برای فعاليت آزاد مصلحان و فعالان اجتماعی – سياسی در چارچوب تحول خواهی و ايجاد تغيير در وضعيت موجود و مواجهه صادقانه با مردم و محرم دانستن ملت و پای فشاری بر تحقق آرمان های ملی، می توان اهداف جنبش سبز را عملی کرد. اين امر مستلزم توافق و تأکيد بر مطالبات مشترک و ايجاد تعامل و هماهنگی ميان همة نيروهايی است که به رغم داشن هويت مستقل، با پذيرش تعدد و تنوع درون جنبش، زير چتر ملی فراگير جنبش سبز ايران در کنار يکديگر قرار می گيرند. پ) چشم اندازهای بنيادين ۲٫ در نگاه فعالان جنبش سبز، مردم ايران خواهان ايرانی آزاد، آباد و سرافراز هستند. جنبش سبز موافق به رسميت شناختن تعدد و تنوع و مخالف انحصارطلبی است. در نتيجه، دشمنی و کينه ورزی با بدنة اجتماعی هيچ بخشی از جامعه، جايی در جنبش ندارد. تلاش برای گفتگو و تعامل با رقيبان و مخالفان در فضايی سالم، و آگاهی بخشی دربارة اهداف و اصول جنبش، وظيفة همة افرادی است که خود را در زمرة مشارکت کنندگان جنبش سبز می دانند. ما، با هر باور و ايمان دينی که بدان معتقديم، به هر قوم و قبيله و تيره و مرامی که تعلق داريم و با هر سليقه و سبکی که با آن زندگی می کنيم، همه ايرانی هستيم و ايران متعلق به همة ماست. ۳٫ گسترش و فعال سازی شبکه های اجتماعی واقعی و مجازی و تعميق فضای گفتگو و تعامل از طريق اتخاذ روش های مداراجويانه و احترام آميز متقابل بين طرف های گفتگو بر سر اهداف و بنيان های هويتی جنبش از جمله راهکارهای محوری است که مستلزم توجه کلیة فعالان سبز است. ۴٫ جنبش سبز در عين تأکيد مصرانه بر حفظ استقلال و مرزبندی با نيروهای وابسته به قدرت های بيگانة سلطه جو، نه انزواطلب و نه ديگرستيز است. برعکس، جنبش سبز با صراحت و شجاعت و نه در خفا و خلوت، به دنبال توسعة رابطه با تمام کشورهای جهان از طريق اعتمادسازی متقابل ملت هاست. ۵٫ عدالت، آزادی، صداقت، استقلال، کرامت انسانی و معنويت،ارزش هايی جهانی هستند و تجربه آموزی از ملت هايی که برای دستيابی به اين ارزش ها تلاش کرده اند و نيز استقبال و استفاده از نقد و نظر مشفقانة همة آزاديخواهان و صلح طلبانی که برای رهايی نوع بشر و ارتقای کرامت انسان ها تلاش می کنند، از ديگر راهکارهای جنبش است. ت) هويت سبز گنجينة اسلامی،ايرانی ۲٫ تحکيم پيوند ميراث دينی،ملی و اشتياق به توسعه و پيشرفت در جامعه، پرهيز از اجبار مردم به پای بندی به مرام، مسلک، رويه و سليقه ای خاص، مبارزه با استفادة ابزاری از دين و حفظ استقلال نهادهای دينی از حکومت، از جمله مهمترين راه های حفظ جايگاه والای دين و تداوم نقش برجستة آن در جامعة ايران است که به عنوان يکی از اصول بنيادين جنبش سبز در سرلوحة هويت آن جای می گيرد. ۳٫ رمز بقای تمدن اسلامی،ايرانی ما، همانا همزيستی و همگرايی ارزش های دينی و ملی در طول تاريخ اين سرزمين است. در اين راستا، جنبش سبز بر حفظ و تقويت ارزش های والای فرهنگ ايرانی و سرمايه های غنی انباشته شده در رسوم و مناسبت های ملی و آئين های مردمی تأکيد می ورزد و در اين راه، تقدس زدايی از تعصبات نابجا و آگاهی بخشی دربارة ويژگی های هويت آفرين آئين های مذهبی و ملی را وجه همت خويش قرار می دهد. ۴٫ ملت ايران در تاريخ مبارزات خود برای کسب آزادی، عدالت و استقلال، بارها خودباوری و همبستگی بر سر اصول را به رخ مستبدان و دشمنان آزادی کشيده است. جنبش سبز مردم ايران با اتکاء به اين ميراث مشترک گرانبها و با تکيه بر خرد جمعی و نفی هرگونه خودمداری و خودخواهی، دستيابی به اجماعی آگاهانه، مبتنی بر خصيصه های هويت آفرين و مصالح عمومی و کنار گذاشتن عناصر تشتت زا را مد نظر دارد. حق حاکميت مردم دستيابی به آزادی و عدالت بدون توجه به منافع ملی و استقلال ميسر نيست. جنبش سبز با آگاهی به اين امر، با هر اقدامی که برخلاف منافع ملی و ناقض اصل استقلال باشد مخالف است. ث) ارزش های جنبش سبز احترام به کرامت انسان ها و پرهيز از خشونت جنبش سبز يک جنبش مدنی است که پرهيز از خشونت و حرکت در چارچوب موازين فعاليت مدنی را سرلوحة خويش قرار داده است. اين جنبش با اعتقاد به اين که کرامت انسانی مردم اصلی ترين قربانی خشونت در فضای تقابل های نابرابر اجتماعی خواهد بود، ضمن تأکيد ورزيدن بر گفتگوی احترام آميز متقابل، فعاليت مسالمت آميز و توسل به راه های غيرخشونت آميز را ارزشی خدشه ناپذير می داند. توسل به روش های غيرخشونت آميز به معنای تسليم يا کرنش در برابر ظلم و يا سکوت در برابر آن نيست بلکه به معنای توانايی مبارزه و اعتراض بر مبنای حرمت انسان و شخصيت والای اوست. جنبش سبز با در نظر گرفتن شرايط و مقتضيات، از کلیة ظرفيت های فعاليت مسالمت آميز استفاده خواهد کرد. عدالت، آزادی و برابری جنبش سبز با عنايت به لزوم تأمين خواست ها و مطالبات به حق تمامی اقشار اجتماع، بر پيوند، حمايت و جلب پشتيبانی همة نيروهای مولد جسمی و فکری جامعه و صيانت از آنان در برابر رانت خواران، دلالان، مافيای قدرت و ثروت و مداخلات مخرب حکومت تأکيد دارد. اين جنبش با الهام از اصل نهم قانون اساسی، با سلب آزادی های اساسی مردم به نام حفظ استقلال و تماميت ارضی کشور مخالف است و با تأکيد بر استقلال سياسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی، اصلی ترين راه حفظ منافع ملی و دفاع از مرزهای ميهن را حاکميت مردم بر سرنوشت خويش در تمامی ابعاد می داند. برقراری آزادی و برابری از اهداف انکارناپذير انقلاب اسلامی مردم ايران در سال ۱۳۵۷ است. پوشيده نيست که جنبش سبز نيز بر ضرورت دستيابی به آن اهداف والا تأکيد دارد. نفی هرگونه انحصارطلبی فکری، رسانه ای و سياسی و نيز مبارزه با حذف فيزيکی هر انديشه و ديدگاه در سرلوحة اهداف جنبش سبز قرار دارد. ضروری است در اين جهت، برای رهايی مردم از هرگونه سلطة سياسی (استبداد، يکه سالاری و انحصارطلبی)، سلطة اجتماعی (تبعيض و نابرابری های اجتماعی) و سلطة فرهنگی (وابستگی و تقيد فکری) تلاش شود. بر همين اساس جنبش سبز بر حمايت از حقوق زنان، نفی هرگونه تبعيض جنسيتی و احترام به حقوق اقوام و مذاهب مختلف ايرانی تأکيد ويژه دارد. جنبش سبز بر اين باور است که امنيت حکومت تنها از طريق حفظ امنيت يکايک شهروندان دست يافتنی است بگونه ای که ملت رها از ترس و تسليم و تحت حمايت قانون زندگی کنند. مداخلة نيروهای نظامی و انتظامی در امور سياسی و اقتصادی، هرگونه دخالت افراد غيرمسئول در امور انتظامی، و سلطة نيروهای امنيتی و انتظامی بر مقامات قضايی و سلب استقلال قضات، مخل امنيت دولت و ملت و در مخالفت بين و صريح با اهداف عاليه اسلام، آرمان های انقلاب اسلامی و قانون اساسی است. اجرای بدون تنازل تمامی اصول قانون اساسی و بويژه اصول ناظر بر حقوق ملت (فصل سوم)، هدف و خواست تجديدناپذير و حتمی جنبش است. آزادی زندانيان سياسی، رفع محدوديت های غيرقانونی و نگاه امنيتی عليه فعاليت احزاب و گروه ها، و جنبش های اجتماعی چون جنبش زنان، جنبش دانشجويی، جنبش کارگری، و مانند آن، و نيز محاکمة عادلانة آمران و عاملان تقلب و تخلف در انتخابات، شکنجه و قتل معترضان به نتيجة انتخابات، نقد آزادانة نظريه پردازان، و افشاء و محاکمة حاميان خشونت در لايه های مختلف فکری و نظری حکومت، از جمله واضحاتی است که در جهت اجرای عدالت بايد مورد توجه قرار گيرد. ج) راهکارها ۲٫ جنبش سبز با پيگيری اهداف و آرمان های هميشگی مردم ايران و با اتکاء به بازخوانی انتقادی تحولات صورت گرفتة پس از انقلاب اسلامی، بويژه در عرصة روابط ملت و دولت، بر پایة ميثاق مشترک مردم ايران، يعنی قانون اساسی، در پی دستيابی به آينده ای روشن برای ملت ايران است. ۳٫ در اين راستا، تلاش برای ايجاد زمينة اجرای بدون تنازل قانون اساسی برخاسته از رأی مردم، از راهکارهای اصلی جنبش سبز است. اين جنبش بر اين باور است که تنها با بازگشت به قانون، الزام نهادهای مختلف به رعايت آن و برخورد با متخلفان از قانون در هر موقعيت و جايگاه، می توان از بحران های مختلفی که دامنگير کشور شده و فشار خود را بر گرده مردم محروم ايران تحميل می کند، رهايی يافت و در راه ترقی و توسعة ميهن گام برداشت. ۴٫ جنبش سبز در عين حال از اين مسئله مهم آگاه است که قانونگرايی به معنای استفادة ابزاری از قانون توسط حاکمان نيست. بايد شرايطی فراهم آورد تا قانون وسيلة اعمال خشونت های ناروا و موهن، نقض حقوق بنيادين شهروندان که مغاير با اعلامیة جهانی حقوق بشر نيز هست نشود و خشونت، بی عدالتی و تبعيض صورت قانونی به خود نگيرد. ۵٫ قوانين کشوری و از جمله قانون اساسی، متونی هميشگی و تغييرناپذير نيستند. هر ملتی اين حق را دارد که با بازخوانی تجربه خود و تصحيح سير حرکت خويش، به اصلاح قوانين جاری اقدام کند. اما بايد توجه داشت که تنها تغيير و اصلاحی در قانون اساسی واقعی و مورد پذيرش است که در فضايی امن و آزاد و در فرايند مذاکره و گفتگوی اجتماعی و با مشارکت همة اقشار و گروه های اجتماعی و با پرهيز از تصلب و انحصارگرايی و زورگويی صورت پذيرد. ۶٫ تلاش برای گسترش جامعة مدنی و تقويت حوزة عمومی از طريق تشويق مردم به مشارکت در تعيين سرنوشت خود با حضور در تشکل های صنفی و غيردولتی و احزاب و … در زمرة راهکارهای اساسی جنبش سبز است. ۷٫ اين جنبش بر اين باور است که حفظ منافع ملی و دستيابی به اهداف جنبش و کاهش بی اعتمادی بحران زای کنونی بين ملت و حکومت، مستلزم گفتگو ميان نمايندگان گروه های مختلف فکری و سياسی با يکديگر و نيز با حاکميت و با مردم است و در اين راستا، از هرگونه دعوت به مذاکره و گفتگوی شفاف به منظور دفاع از حقوق مردم و حل منازعات اجتماعی استقبال می کند. ۸٫ جنبش سبز به منظور قدرت بخشی به اقتصاد کشور از راه تأمين حقوق مادی کارگران، کشاورزان و کارکنان خدماتی از روش های مبتنی بر عدالت اجتماعی در چارچوب قانون، افزايش بهره وری انسانی، کاهش هزينه های توليد کالا و خدمات، و ترميم حداقل دستمزد با نظارت واقعی نمايندگان نيروی کار در عرصه های مختلف، بهره می گيرد. ۹٫ و سرانجام، جنبش سبز خواهان سياست خارجی عقلانی و عزت مند مبتنی بر تعامل شفاف و سازنده با دنيا و طرد ديپلماسی ماجراجويانه و عوام فريبانه و ارتقاء شأن ملت بزرگ و تاريخی ايران در جهان است. ملتی که بسيار بيش از اين شايسته احترام و تکريم در تمام جهان است. باور داريم که اينهمه جز با باور به حقانيت ملت و التزام به کسب مشروعيت از او و در نظرگيری مصالح ملی و منافع ملت، ميسر نخواهد بود. مهدی کروبی - ميرحسين موسوی Copyright: gooya.com 2016
|