پنجشنبه 30 دی 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

همسر جعفر کاظمی:‌ حکم اعدام به اجرای احکام رفته اما تصميمی درمورد آن گرفته نشده است، کمپين بين المللی حقوق بشر

همسر جعفر کاظمی، زندانی که به اتهام محارب و ارتباط با سازمان مجاهدين خلق به اعدام محکوم شده است به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت که حکم اعدام همسرش به دايره اجرای احکام رسيده است ولی هنوز تصميمی برای ان گرفته نشده است. جعفرکاظمی به همسرش گفته در زندان خبری در مورد اينکه آيا حکم به زودی اجرا خواهد شد يا نه ندارد که که هنگام اعدام زندانی را به صورت ناگهانی به زندان انفرادی می برند و فردا صبح آن اعدام می کنند. او همچنين گفت وزارت اطلاعات ۱۲ موررد اتهام به همسرش زده اما به گفته وی وزارت اطلاعات هيچ مدرکی ارائه نکرده است.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


رودابه اکبری، همسر جعفر کاظمی با اظهار اينکه حکم اعدام همسرش ناعادلانه است و با درخواست کمک از سازمان های حقوق بشری برای نجات جان همسرش به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت:« آخرين بار دوشنبه هفته گذشته آقای کاظمی را ملاقات کردم وقتی به او گفتم که مرتب خبرنگاران و فعالان حقوق بشری به من زنگ می زنند و می گويند که وضعيت شما بحرانی است، شما چه فکر می کنی، گفت ما اينجا چيزی را حس نمی کنيم و تا لحظه آخر متوجه نمی شويم، چون يک روز صدا می زنند، يک شب در انفرادی نگه می دارند و فردا صبح هم اعدام می کنند. فقط به من می گفت توکلت با خدا باشد.

رودابه اکبری روحيه همسرش را در آخرين ملاقاتشان در روز دوشنبه هفته گذشته خوب توصيف کرد اما گفت چند ماهی ست که او از درد سياتيک رنج می برد، همچنين او در خصوص آخرين تلاش های خود برای توقف حکم اعدام نيز گفت:« دو هفته پيش وقتی از ملاقاتی برمی گشتم، به اجرای احکام رفتم که مسول آنجا به من جواب نداد اما سربازی که جلوی در ايستاده بود به من گفت صبر کن الان زنگ می زنم و می پرسم، پس از تماسش گفت حکم به اجرای احکام آمده اما هنوز تصميمی درباره اش گرفته نشده است. حالا می دانم حکم به دايره اجرای احکام آمده چون تا يکماه پيش که سر زده بودم هنوز نرسيده بود و من اميدوار بودم اتفاقی می افتد و چيزی تغيير می کند.حالا نمی دانم واقعا چه اتفاقی می افتد.»

همسر جعفر کاظمی با اشاره به اينکه رفتن به شهر اشرف دليلی برای اعدام کسی نمی شود، به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت: «تنها چيزی که می دانم اين است که حکم همسرم ناعادلانه است ، چون رفتن به شهر اشرف حکمش اعدام نيست و حتی تبليغ عليه نظام نيز تا دو سال قبل مطمئنم که حکمش چند سال زندان بود، تا دو سال پيش هرکس به اين جرم دستگير می شد نهايتا چند سال حکم زندان می گرفت اما بعد انتخابات موضع ها به شدت تغيير کرد و ديگر حکمی می دهند که اصلا مناسب با جرم نيست.»
رودابه اکبری گفت: « من خاضانه واقعا خاضانه از همه سازمان های حقوق بشری و مردم انسان دوست چه داخل و چه خارج از ايران می خواهم که به دادم برسند چون من هر جای رفتم جوابی نگرفتم . يک هفته هر روز به دادستانی رفتم، از صبح می رفتم و تا زمان تعطيلی اين ارگان می نشستم ولی نتوانستم دادستانی را ببينم چون می گفتند دادستانی ملاقات مردمی ندارد. می نشستم در راهرو تا مگر وقتی دادستان از اتاق کارش بيرون می آيد ک به خانه اش برود او را ببينم که نشد.»

رودابه اکبری با اظهار اينکه آيا همسرش اتهام ها را پذيرفته و دفاعياتش به چه شکل بوده است، گفت: « ۱۲ مورد وزارت اطلاعات به او اتهام زد که هيچکدام را البته همسرم نپذيرفت و خواست تا برای اثبات اتهامشان مدرک نشان دهند. آقای کاظمی مسول نشر و انتشارات دانشگاه اميرکبير بود که به او اتهام زدند هماهنگی تظاهرات دانشجويان با او بوده است ، همچنين اتهام زدند که او کمک مالی به دانشجويان می کرده و سی نفر را به اشرف فرستاده و همين طور با افراد گروه ارتباط و رفت و آمدهای مشکوک دارد در حاليکه تمام اين ارتباط ها خانوادگی بوده و چيزی خارج از اين محدوده را هم شامل نمی شده است.»

همسر اين زندانی همچنين درباره ارتباط پسرش با سازمان مجاهدين خلق و بودن او در اشرف نيز گفت: « پسر من دو سال پيش با تصميم شخصی به اشرف رفت اما به ما می گويند که شما پسرتان را خودتان به اشرف برديد و با اين کار در مقابل ما ايستاده ايد. راستش را بخواهيد من قلبا از ماندن پسرم در اشرف راضی نيستم ومی خواستم که کنار خودمان باشد ولی اين تصميم را خودش گرفت. نمی دانم تصميمش درست بوده يا غلط ، فقط اميدوارم يک روز شرايط به گونه ای باشد که بتواند به کشورش برگردد.»
رودابه اکبری درخصوص اتهام های ديگر همسرش گفت: « پس از رفتن پسرم به دليل وضعيت روحی من که می خواستم صدای پسرم را چند وقت يکبار بشنوم. پسرم خط تلفنی گرفت که فقط او همی می توانست با ما تماس بگيرد تا من با او حرف بزنم همين خط تلفن برای آقای کاظمی جرم و شده است. هيچ چيز ديگر را نتوانستند پيدا کنند، به منزل مادرش و ما آمدند و همه جا را گشتند اما چيزی پيدا نکردند که ارتباط او با مجاهدين را نشان دهد.»

همسر اين زندانی درباره فعاليت همسرش با سازمان مجاهدين با اشاره به اينکه او فقط فيلم های را از صحنه های درخيابان تهيه می کرده و به شخص ديگری می داده تا او برای سازمان در اشرف بفرستد ، گفت: « به غير از اين هيچ کار ديگری نکرده که جرمش اعدام باشد. همسر من به خدا صبح می رفت سرکار و شب به خانه برگشت. من مطمئنم کار ديگری نمی کرده است و قبول کنيد وقتی بچه تان به اشرف برود آنجا از شما انتظاراتی دارند و آقای کاظمی انتظارت آنها را در همين حد برآورده می کرد. اما پس از انتخابات هر کس ساز خودش را می زند و اصلا به اين چيزها توجهی ندارند.»

رودابه اکبری گفت: « پس از انتخابات هرکسی ساز خودش را می زند، راستش من اصلا تعلق خاطری به آن طرف ندارم اما درکشور خودمم حقم دارد ضايع می شود من به مسولان هم گفته ام که حتی بايد به من جايزه هم بدهند که همسر و پسر کوچکم را نگذاشتم که به آن سمت بروند. من متاسفانه تا به حال موفق به ديدار لاريجانی، رييس قوه قضاييه و دادستان نشدم. چرا می خواهند حرف های من را از سايت ها بشنوند، اگر حرف من را می شنيدند من مگر ديوانه بودم که با سايت ها حرف بزنم ولی متاسفانه گوش ها کرشده و نمی خواهند چيزی بشنوند.»

جعفر کاظمی در ۲۷ شهريور در يکی از تجمع‌های اعتراضی پس از انتخابات رياست جمهوری بازداشت شد. در تاريخ ۱۰ ارديبهشت ماه ۱۳۸۹ او به اتهام «محاربه از طريق همکاری و ارتباط با منافقين» و «فعاليت تبليغی عليه نظام» به اعدام محکوم شد. ۱۶ دی ماه نيز دادگاه تجديد نظر ۳۶ تهران حکم اعدام را تاييد کرد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016