پنجشنبه 16 دی 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

کردستان آرام است اما...، طلوع آزاد

کردستان آرام است اما گويی گروههای زبانی به همراه ژورناليست دنباله خود باز پس از گذشت دهه ها همچنان کژانديش و نادرست تحليل می کند . اين روزها که اخبار و تحليل برخی از اين جريانات را دنبال می کنی گويی حکومت تمام سرکوبش را در سبد کردستان ريخته و اين خطه از کشور تافته جدابافته ای از کل کشور است .
اين مجموعه معدود ، محدود و البته با اختلاف های گسترده در راه و عمل به يکديگر چون برد ديدش کوتاه است نه اعدام های قم و کرمانشاه و تهران را می بيند نه بازداشت گسترده مسيحيان در اصفهان و تهران . اين مجموعه اساساً جنبش سبز را از ياد برده که چگونه جوانان کشور در روز روشن با شليک تک تيراندازهای سپاه با زندگی در خيابان های پايتخت خداحافظی کردند .



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


انحصار طلبان زبانی دهه ۶۰ و زندان اوين را بياد نمی آورد . مشهد در زمينه نوشتاری ، گفتاريش فراموش است و دانشگاه و فرياد دانشجويان سراسر کشور را که عليه ديکتاتوری و استبداد شعار داده و محبوش و شکنجه می شوند را نمی بيند . خاوران ديگر جای خود دارد . نه دختران فراری ، نه خريد و فروش گسترده مواد مخدر نه بيکاری جوانان در کل کشور در منظر فکری آنها ديده نمی شود . هر چه هست امروز کردستان است و بس ! براستی چه تعداد از جوانان شمال کشور در گرداب ماشين سرکوب ملايان گرفتار شدند ؟ تنوع تبعيديان رفته از ميهن نمونه عينی ديگری از فراگيری نتايج عمل جمهوری اسلامی است .
در اين گزارش رسانی زبانی طوری کردستان را توسعه نيافته معرفی می کنند گويی حکومت توانسته آلودگی تهران را حل و سيستان و بلوچستان را مرفه نمايد . همين چند روز پيش بود که احمد جنتی بصراحت اصلاح طلبان را از حضور در قدرت منع کرد . به معنای ديگر ماشين سرکوب و بی لياقتی حاکمان کشور سراسری است نه منطقه ای .
البته اين مجموعه هدفمند عمل می کند اما هم نارس است هم گنديده . نارس از آنرو نه آب دارد نه ساير مايحتاج روييدن . گنديده بخاطر ناسالمی خاکش . خاکی که اين معدود تلاشگر تا کنون بی نتيجه را به هيج جا رسانده مملو از ناپاکی ، بی صداقتی و نادرستی است .
آنها که مثلا بدنبال رفع تبعيض منطقه ای هستند خود با تبعيض زبانی و در حصار اقليت انديشی به همان راهی می روند که استبداد در حال دنبال کردن و حکومت گری خويش است . سرکوب ، خشونت ، فقر و نداری کنونی فراگير و گسترده است نه مختص بخشی از کشور . براستی در کدام استان از اين نکبت های اجتماعی و سياسی خبری نيست ؟ و نمادهای سرکوب حکومتی از پايگاه های مقاومت و بسيج گرفته تا دفاتر اداره اطلاعات در کجا گسترانيده نشده ؟!
اگر در کردستان لطيفی تا آستانه اعدام پيش می رود همان روز در اهواز ۴ نگونبخت اعدام و کمتر از يکروز صارمی در اوين اعدام می شود . حيرت آور است مجموعه تبعيض گرای زبانی چشم خود را بر جامعه بسته و به هر بهايی بر طبل جداسازی ، تبعيض و وارونه جلوه دادن واقعيات کشور تنها برای پيشبرد اهداف خود می کوبد .
روند و رفتار اين معدود چنان بدور از سياست ورزی است که هر گونه تلاش و کنشگری در غرب کشور را با برچسب زبانی عجين می کنند تا چنين وانمود شود هر گونه فعاليتی در راستای اهداف جريانات بعضاً تجزيه طلب و ناساز با ملی گرايی است . اين را به عينه در نوع خبر رسانی و گزارش نويسی آنها می شود ديد .
در کدام نوشتار و گفتار از نقض حقوق بشر ساير استان ها از پسوند زبانی برای معرفی فعالان استفاده می شود جز از سوی توپخانه شکست خورده جريانات زبانی ؟ جای تعجب و تأسف است برخی رسانه ها و ژورناليست های کشور هم در برخی نقاط تنها بدليل مخالفت با وضع موجود با آنها تلاقی و همراهی می کنند .
بدون شک در کردستان بمانند هر جای کشور توسعه نيافتگی ، فشار و سرکوب حاکم است و چه بسا و قطعا فراوانی جامعه آماری سرکوب شدگان در برخی نقاط کشور به مراتب بيش از خطه کردستان و غرب کشور است .
يک سئوال کليدی در اينجا مطرح است . در سی ساله فشار و تبعيض بر گروههای مذهبی کداميک به اسلحه پناه بردند جز جريانات زبانی ؟! و آيا بهتر نيست از دوستان مذهبی ما بياموزند ؟ آيا همين مجموعه که جالب است خود را مدعی حقوق بشر می داند چگونه از اعدام يک فرد توسط حکومت و بدرست معترض است و فرياد وااسفا سر می دهد اما در مقابل جريانات خشونت طلب دوستان خود که کودکان نگونبخت مهاباد و چابهار را نشانه رفته سکوت می کند ؟!
اين مجموعه بهتر نيست از جنبش سبز بياموزد که همه را در بر گرفته ؟! نه انسان را بر اساس زبان تقسيم بندی می کند نه خشونت را توجيه کرده و نه خود را در حصار پايتخت خلاصه کرده . امکانات رسانه ای اش در اختيار همه قرار گرفته و بازتاب اکثر نظرگاه های موجود کشور است .
تقسيم بندی زبانی چيزی بهتر از شورای نگهبان جنتی نيست . اگر قرار است به اين راه روند کارنامه شان نيز بهتر از جمهوری اسلامی نخواهد بود . هر چند بارم اين جريانات سياه است . برای نمونه سکوتشان در برابر بمباران شيميايی سردشت در دوران جنگ توسط گاز خردل ارتش عراق کافی است که بدانيم اردوگاه آنها در عراق چه ها می کرد ! گشودن اين برگ برای آنهايی که هنوز از تاريخ عبرت نمی گيرند لازم و ضروری است .


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016