آقای کروبی و بهانه "روز قدس"! بهروز ستوده
نقد پاره ای از سخنان آقای کروبی از منظر خيرخواهانه ، به منزله تخريب شخصيت و تضعيف موقعيت شيخ شجاعی که به صفوف مردم آزاده ايران پيوسته است وطی يک سال گذشته بخاطر همراهی و همدلی اش با آزاديخواهان وعدالت جويان ايران ، مرارت ها کشيده است نمی باشد ، و بی انصافی است اگرکه ايستادگی و صراحت لهجه ی اين شيخ مصلح و افشاگری هايش را در فضای دهشتناک و رعب و وحشت کنونی ايران ناديده انگاريم وارج ننهيم . و از ياد نبريم که پيش از کودتای انتخاباتی بيت رهبری و برپائی خيزش های سبزملت ايران دراعتراض به دزديدن آراء مردم ، در ميان چهار نامزد انتخاباتی که از صافی شورای نگهبان گذشتند ، آقای کروبی تنها نامزدی بود که ازجمله ، اصلاح قانون اساسی جمهوری اسلامی و بريدن ناف دولت از درآمد نفت را در برنامه انتخاباتی خود گنجانده بود . پس با احترام به ايستادگی و حقيقت گوئی شيخ سرسبز و سرخ زبانی که اين روزها به موی دماغ دستگاه خون ريز فرعون زمانه ما بدل گرديده ، نقد سازنده و نه تخريب گری را در ارتباط با يکی از رهنمودهای اخير ايشان در اين اينجا مطرح می نمايم ، باشد که شيخ بريده از خيل دشمنان مردم و پيوسته به صفوف ملت رشيد و دانای ايران ، گوش شنوائی برای سخنان منتقدين و خيرخواهان ملت ايران داشته باشد.
آقای کروبی ضمن اعلام شرکت در راهپيمائی "روز قدس" از مردم ايران خواسته است که در اين روز مواظب شعارهای خود باشند و "بهانه" ای بدست نيروهای دولتی ندهند . ظاهراً "بهانه" ای که آقای کروبی از آن سخن می گويد اشاره است به شعارهائی از قبيل "جمهوری ايرانی " و "نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ايران" که گروههائی از جوانان ايران در راهپيمائی سال گذشته سر داده بوده اند و گويا آقای کروبی بيم آن دارد که امسال نيزمردم ايران آن شعارها را که باب طبع و مورد پذيرش هيچيک از شخصيت ها و گروههای اسلامی از چپ و راست و اصلاح طلب و اصول گرا نيست تکرار کنند.
درخواست آقای کروبی از مردم مبنی بر"بهانه" ندادن بدست اراذل و اوباش حکومتی که طی يک سال گذشته بی هيچ بهانه ای مردم ايران را درخيابانها به گلوله بسته اند ، زنان ومردان آزاده را در زندان ها و شکنجه گاهها مورد تجاوز قرار داده اند و برای محکم کردن فضای رعب و وحشت ، شريف ترين جوانان اين سرزمين را دسته دسته به دار آويخته اند ، اگر از روی ساده انگاری و غوطه وری در خوش خيالی نباشد می توان گفت که اتخاذ تدبير و تاکتيکی است خيالی و وهم آلود از جانب کسی که طی يک سال گذشته به يکی از چهره های شاخص جنبش تبديل گرديده و خود وخانواده اش نيزبی هيچ بهانه ای بارها مورد ضرب وشتم اراذل و اوباش حکومت جمهوری اسلامی گرفته اند .
از زنجيره مليونی راهپيمائی "سکوت" که در اعتراض به دزديدن رأی مردم ، از ميدان راه آهن تهران تا ميدان تجريش کشيده شده بود ، مدت زمان درازی نمی گذرد که نتوان آنرا بياد آورد آقای کروبی . پاره ای از مردم تهران درآن روز به نشانه ی صلح جوئی و پرهيز ازخشنونت تا آنجا پيش رفتند که برلب های خود نوارچسب زدند تا مبادا حرفی وکلامی از دهان آنان خارج گردد که تيغ بدستان سيدعلی خامنه ای را خوش نيايد ، راستی آن مردم چه شعاری داده بودند که "بهانه"ای شد بدست اراذل و اوباش ، تا آنگونه وحشيانه به مردم يورش برند و مورد ضرب و شتم قرار دهند؟! ترانه جوان ما که از خيابان ربوده و مورد تجاوز قرار گرفت و استخوان های سوخته اش را در بيابان رها کردند ، چه شعاری داده بود که "بهانه"ای شده بود بدست جانوارانی بنام سربازان گمنام نايب امام زمان؟! راه دور نرويم آقای کروبی ، خود شما در طول يک سال گذشته به هنگام ورود به مجالس معمولی ترحيم دوستان و آشنايان خود چه شعاری داده بوده ايد که به هر مجلس ترحيمی که وارد شديد ، جان برکفان ولايت از پيش آماده پذيرائی از شما بودند؟! آيت الله دستغيب و زنجانی وصانعی که اين روزها خانه و کاشانه و کلاس درس شان را به هم می ريزند و عمامه از سرشان برمی گيرند چطور؟! اينها که پای شان به هيچ راهپيمائی و تظاهرات و شعاردهی نرسيده است چه "بهانه" ای بدست گزمه های بيت رهبری داده اند که اينگونه با آنان رفتار می شود؟! درويش گنابادی و سنی بلوچ و بهائی تهرانی و شيرازی و گيلانی که خانه های شان با خاک يکسان می گردد چطور؟! آقای کروبی گمان نمی کنم پس از يک سال که شما وهمه جهانيان شاهد آنهمه توّحش وخون ريزهای سربازان وسرداران نايب امام زمان درايران بخت برگشته ما بوده ايد و پس از تحمّل آنهمه ضرب وشتم و توهين وتحقير ، شما هنوزبه اين واقعيت ملموس پی نبرده باشيد که مسئله ی حکومت اوباشان حاکم برايران ودر رأس آنان باند تبهکارسيدعلی خامنه ای از"بهانه"جوئی برای سرکوب گذشته است ! و تصّور اين امر برای من و بسياری از ايرانيان دشوار است که شما هنوز به اين نتيجه نرسيده باشيد که جدال کنونی ملت ايران ، جدالی است مدنی برای بزير کشيدن حکومتی که آخرين قطره مشروعيت خويش را از دست داده است (استفاده از اصطلاح رايج"مشروعيت" به معنی شرعی وغيرشرعی بودن حکومت نمی باشد) و جدال بر سر بود و نبود جمهوری اسلامی است و اين را همه و بهتر ازهمه خامنه ای و باند نظامی – امنيتی پيرامون او بدرستی می دانند که يک قدم عقب نشينی و تن دادن به خواسته های قانونی وبرحق مردم ، برابر است با آغاز فرو پاشی برج وباروی حکومت ۳۱ ساله ای که بنيان اش برجهل وخون و دروغ وتزوير نهاده شده است.
آری آقای کروبی ، راست اين است که مشکل اصلی ملت ايران با تمامی ساختار حکومت مذهبی و افسار گسيخته ای بنام جمهوری اسلامی است ، مشکل بود و نبود ومشروعيت اين حکومت است ، همان مشروعيتی که شما و آقای موسوی در بحبوحه خيزش های سبز ملت ايران ، چند بار آنرا به چالش گرفتيد و خيلی زود عامدانه آن را بدست فراموشی سپرديد تا مبادا "بهانه" ای بدست حکومت اوباشان داده باشيد ! و مخالفت و نگرانی امروز شما نيز با شعارهائی از قبيل"جمهوری ايرانی" و "نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ايران" که به زعم شما باعث تحريک اراذل و اوباش بيت کودتا برای سرکوب مردم می گردد از آنجا ناشی می شود که در اين شعارها ، تمامی مشروعيت و بود و نبود و سياست های داخلی و خارجی جمهوری اسلامی به چالش گرفته می شود! وگرنه اينکه گفته شود سالانه ملياردها دلار از پول مردم فقير و درمانده ايران که خود به نان شب و سرپناه احتياج دارند را به حلقوم حماس و جهاد اسلامی فلسطين و حزب الله لبنان نريزيد و اينکه گفته شود ما خواهان تأسيس حکومت و قانون اساسی سکولاری هستيم که بين زن ومرد و شيعه وسنی و بهائی و کليمی و مسيحی و درويش و خداپرست و خداناپرست و بين کرد وترک وعرب وبلوچ وفارس و... تبعيض قائل نشود ، آيا اين حرف ها "بهانه" دادن بدست حکومت اوباشان است برای سرکوب ؟!
از قرار معلوم فرمان سيدعلی خامنه ای که چندی پيش خود را جانشين خدا و پيغمبر و امامان معصوم بر روی زمين معرفی کرد و تبعيت از ولی فقيه را وظيفه شرعی تمام مسلمانان و اهالی ايران دانست هنوز به گوش آقای کروبی نرسيده است که ايشان در انديشه ی "بهانه" ندادن بدست نيروهای جان برکف نمايند تام الاختيار خدا و پيغمبر در روی زمين است ! حالا شما بگوئيد آقای کروبی که مردم ايران می بايستی چه بگويند و چه بخواهند که در پيشگاه جانشين خدا بر روی زمين حمل بر بی احترامی و توهين به مقدسات نگردد و "بهانه" ای نباشد بدست سرداران و سربازان سرمست از باده ولايت برای آدمکشی و تجاوز و ضرب و شتم و زندان وشکنجه ؟!
آقای کروبی ! برحذر داشتن مردم شريف و آزاده ايران ، از طرح خواسته های انسانی و ملی و قانونی خود ، نتيجه ای جز ترويج یأس وحرمان و بدبينی و لطمه زدن به اعتماد شکننده مردم ايران که تا کنون بارها به آن خيانت شده است دربرنخواهد داشت. محذوريت شما و ساير چهره های شاخص بريده از دستگاه خون ريز ولايت فقيه قابل درک است آقای کروبی بهمين جهت گاهی اوقات ضرر و زيان سکوت کمتر از رهنمود نادرستی است که اعتماد مردم را مخدوش سازد .
دفاع و پشتيبانی از مردم محروم و ستم ديده فلسطين و بطورکلی از تمامی محرومان و ستم ديدگان روی زمين البته که در ذات خويش وظيفه ای است والا و انسانی ، ولی الم شنگه ای که آيت الله خمينی وپيروان او تحت عنوان"روز قدس" و به اصطلاح حمايت از مردم فلسطين در ايران براه انداختند و در پرتو آن ، سيل پول و اسلحه و ساز برگ نظامی برای ايادی و جيره خواران خود به آن ديار جاری نمودند نه تنها کمکی به مردم آواره فلسطين ننمود بلکه بزرگترين ضربات را برآرمان آزادی خواهانه و استقلال طلبانه ی مردم فلسطين در سالهای اخير وارد نموده است . آقای کروبی ! نگارنده اين سطور به عنوان يک شهروند ايرانی ويکی از حاميان مردم دربند و زجرکشيده فلسطين که بيشر ازچهار دهه ، مسائل مربوط به جنبش فلسطين را دنبال می کنم لازم می دانم که توجه شما را به نکاتی دراين خصوص جلب نمايم :
۱- تعيين آخرين جمعه ماه رمضان به عنوان"روزقدس" ازطرف آيت الله خمينی ، يک بدعت گذاری محض و برای مصرف داخلی بوده است و چنين روزی در تقويم مردم فلسطين و دولت قانونی آنان به عنوان "روز قدس" برسميت شناخته نشده است . استفاده ابزاری از مسئله فلسطين را آيت خمينی زمانی که در نجف اقامت داشته است از صدام حسين و ساير رژيم های ديکتاتورها و مرتجعين عرب آموخته و پس از به قدرت رسيدن درايران مورد استفاده قرارداد ه است ، با اين تفاوت که رژيم های عربی برای تحميق توده های عرب و توجيه ديکتاتورهای خود و منحرف ساختن افکار مردم بينوا از مصائب و مشکلات داخلی به سمت مسئله فلسطين ، هميشه در کوره ناسيوناليسم کورعربی دميده اند اما آيت الله خمينی و پيروانش اش از فردای انقلاب ، بمنظور تحميق مردم ايران و خاورميانه ، بر طبل "اسلام ناب محمدی" کوبيدند و برای فريب مسلمانان ناآگاه ، ضمن تعيين روزی جهانی برای "قدس" به تأسيس وتقويت گروههای بنيادگرای اسلامی و تروريستی در کشورهای عربی و اسلامی پرداختند و ازاين طريق اخلال بزرگی در روند مبارزات آزاديخواهانه ، عدالت جويانه و استقلال طلبانه مردم دراين کشورها بوجود آوردند.
۲- آقای کروبی حتماً بياد دارد که برنامه صدور انقلاب اسلامی آيت الله خمينی ، يا بهتر بگويم برنامه صدور پول و اسلحه و تربيت تروريست توسط جمهوری اسلامی برای لبنان و فلسطين و ساير کشورهای عربی و اسلامی درهيچ زمانی ، حتی درزمانی که شما رئيس مجلس شورای اسلامی ، آقای خاتمی رئيس جمهور ، آقای موسوی نخست وزير و بسياری از پٌست های کليدی کشور در دست اصلاح طلبان بوده است با وقفه مواجه نگرديد . درتمام دوران حکومت اصلاح طلبان نيز سفارتخانه های جمهوری اسلامی درکشورهای عربی و اسلامی ، با استفاده از مصونيت های ديپلماتيک ، تغذيه مالی و تسليحاتی و آموزشی شبکه های تروريستی را در کشورهای عربی و اسلامی از ياد نبردند . پس اگر می بينيد که امروزه نيز کسانی مانند آقای کديور با اصرار می خواهند به ما بفهمانند که مردم ايران در مراسم "روزقدس" سال گذشته شعار داده اند : "هم غزه ، هم لبنان ، جانم فدای ايران" !! در حقيقت ايشان مکنونات درونی خود و دوستان اصلاح طلب خويش را بيان می کند که گويا گذشت زمان در انديشه صدور انقلاب اسلامی آيت الله خمينی خللی وارد نکرده است . و نگرانی آقای کروبی هم مبنی بر "بهانه" ندادن بدست نيروهای دولتی در روز قدسی که در پيش است از همين جا سرچشمه می گيرد.
۳- فلسطين و لبنان از جهت تنوع و رنگارنگی اديان و اقوامی که درکنار يکديگر زندگی می کنند تا حدودی شبيه ايران است ، اين تنوع اديان و اقوام در آن مناطق از قديم به رشد و رواج فرهنگ سکولار در بين اهالی آن منطقه کمک شايانی نموده بوده است تا جائی که پس از جنگ جهانی دوم ، بيروت برای سالهای متمادی ، به پايتخت فرهنگی سکولاريسم در دنيای عرب و اسلام و خاورميانه تبديل می گردد. و شوربختی مردم لبنان و ساير ملت ها ی خاورميانه اينکه انقلاب اسلامی با درآمد هنگفت نفت ايران و تز صدور انقلاب آيت الله خمينی ، برای زير و رو کردن خاورميانه از راه می رسد ، جمهوری اسلامی با اين درآمد هنگفت ابتدا حافظ الاسد و حزب حاکم بعث سوريه را سيراب می نمايد و سپس از آن طريق به جنوب لبنان و مناطق اشغالی فلسطين راه پيدا می کند و حاصل اين راه پيدا کردن و سه دهه سيل پول واسلحه و آموزش های تروريستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، وضعيت موجودی است که امروزه شاهد آن هستيم .
با صرف ملياردها دلار از دسترنج و پول نفت مردم ايران ، کودتای حماس و حزب الله در فلسطين و لبنان به مرحله اجرا درآمد و با مسلط شدن اين گروههای وابسته به بيت رهبری بر نوار غزه و جنوب لبنان ، در سالهای اخير هرزمان که بيت رهبری اراده کرده است قدرت خويش را به رخ اسرائيل بکشد ، با اشاره "آقا" ، چند موشک بی خاصيت از جنوب لبنان و نوارغزه به سمت اسرائيل پرتاب شده است و در مقابل ، بمب افکن های اسرائيل با حمله به مناطق مسکونی جنوب لبنان و نوارغزه ، هزاران نفر را کشته و مجروح و هزاران ديگر را خانه خراب و بی خانمان نموده اند . اين بازی مرگ نابرابر که سر نخ آن در بيت رهبری جمهوری اسلامی است سالهاست که ادامه دارد و پس از هر ويرانگری اسرائيل به بهانه "عمليات تلافی جويانه"!! ، نمايندگان بيت رهبری با کيسه های پول بر ويرانه های جنوب لبنان و نوار غزه حاضر می شوند تا پول خون قربانيان را به بازماندگان شان پرداخت کنند و درباز سازی ويرانه ها به "امت مسلمان" کمک نمايند!! ناگفته نماند که چند روز پيش و قبل آغاز مجدد گفتگوهای بين رهبران فلسطين و اسرائيل ، محمود عباس نماينده قانونی دولت و سازمان آزاديبخس فلسطين ، در جواب خبرنگاری که ازاو در باره موانع صلح و چشم انداز وحدت فلسطينی سئوال کرده بود چنين گفت : "تا وقتی که از جانب جمهوری اسلامی سالانه صدها مليون دلار به حماس و ساير گروه های فلسطينی کمک می شود ، چشم انداز روشنی برای اتحاد فلسطينی ها وجود ندارد."
۴ – مداخله ی جمهوری اسلامی در کشورهای خاورميانه ، به لبنان و فلسطين محدود نمی گردد . از کشورهای شمال افريقا گرفته تا عراق و يمن و کشورهای عربی حوزه خليج فارس و افغانستان و پاکستان و کشورهای آسيای ميانه ، شبکه های بومی خرابکاری و تروريستی با بودجه مخفی بيت رهبری ، توسط استادان قتل و تجاوز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شکل گرفته اند. و اينکه خامنه ای و احمدی در روزهای اخير رجز خوانی کرده اند که در صورت حمله به ايران ، جنگ فقط محدود به ايران نمی گردد ، اين رجز خوانی ها همه به پشتوانه شبکه وسيع تروريستی و خرابکاری وابسته به بيت رهبری است که از ۳۰ سال پيش تا کنون درگوشه وکنار خاورميانه بوجود آمده اند . در اينجا ذکر اين خبر هم بی مناسبت نمی دانم که در روز شنبه گذشته به تاريخ ۲۱ اوت ، روزنامه کويتی القبس از قول مقامات امنيتی بحرين خبری را با اين اين مضمون انتشار داده است : «دستگاههای امنيتی بحرين يک شبکه ۲۵۰ نفره خرابکاری و مرتبط با ايران را در بحرين دستگير کرده اند»
در ادامه گزارش روزنامه القبس گفته شده است که : « رهبران اين گروه تروريستی که در بحرين دستگير شده اند اعتراف نموده اند که به يکی از سازمانهای نظامی در ايران وابسته اند و پول و اسلحه و مهمات وآموزشهای لازم را از طريق آن سازمان دريافت می کرده اند ، آنها همچنين اعتراف کرده اند که آن شبکه با ساير شبکه های خرابکاری در کويت و عربستان و ديگر کشورهای عربی خليج در ارتباط بوده و يکی از برنامه های اوليه گروهای خرابکار اين بوده است که در صورت حمله نظامی به ايران ، اين شبکه ها درمرحله اول ، ابتدا با به راه انداختن راهپيمايی مسالمت آميز در اعتراص به حمله نظامی به ايران ، مردم را به خيابان ها بکشانند و در مرحله دوم ، با حمله به مراکز تجاری و به آتش کشيدن و بمب گذاری در آن مراکز وساير تأسيسات دولتی ، کشور را دچار هرج و مرج نمايند.»
جناب کروبی ! با توجه به چند نکته ای که در اين مختصر بيان شد و درحقيقت مُشتی است از خروار تبهکاری های رژيم جمهوری اسلامی درحق مردم کشورهای عربی ، آيا هنوز براين باور هستيد که اگرمردم ايران در"روزقدس" شعاری بدهند که مضمون آن قطع مداخله ی بيت رهبری و پاسداران او در امور داخلی فلسطين و لبنان و ساير کشورها باشد ، بازهم "بهانه" بدست اوباشان حاکم دادن است ؟! آيا شما هم مانند آقای کديور فکر می کنيد که شعار مردم در روز قدس می بايستی "هم غزه ، هم لبنان ..." باشد؟! آيا در اين حقيقت ترديدی داريد که شعار"هم غزه ، هم لبنان" مُهر تأييدی است بر سياست صدورانقلاب اسلامی آيت الله خمينی و نايب برحق اش سيدعلی خامنه ای و عملاً آيا سياست صدور انقلاب ، بجز هدردادن ملياردها دلار پول مردم فقير ومحروم ايران و ايجاد شبکه های خرابکاری و تروريستی و ريختن خون هزاران انسان بی گناه در لبنان و فلسطين و ساير کشورهای عربی و اسلامی نتيجه ديگری در بر داشته است ؟ از اين سياست مخّرب چه چيزی عايد مردم ايران شده است ، آيا مردم ايران حق ندارند سياست های ماجراجويانه جمهوری اسلامی که کشور ومردم ايران را بر روی شبکه ای از باروت نشانده است به چالش گيرند و از حکومتگران بخواهند که دست از اين سياست ها بردارند؟!
آقای کروبی ! سياست صدور انقلاب اسلامی امام راحل شما ، اژدهای هفت سری را خلق کرده است که دَم آتشين اين اژدهای ويرانگر تمامی کشورهای خاورميانه را به آتش خواهد کشيد ، رهبر دبنگ و محمودک دلقک پای نقاره ی حکومت اراذل و اوباش بلوف نمی زنند ، به پشت گرمی شبکه های تروريستی گوش به فرمان خود در سرتاسر خاورميانه است که رجزخوانی می کنند و دنيا را به آتش افروزی تهديد می نمايند.
و کلام آخر اينکه ، آقای کروبی عزيز ! ملت شريف ايران و سايرملت های خاورميانه ، جدائی شما و دوستان اصلاح طلب تان ازباند تروريست وخرابکارحاکم برايران و پيوستن تان به صفوف مردم را به فال نيک می گيرند و اين را گام مؤثری در پروسه فروپاشی جمهوری جنايت و ترور و تخريب می دانند ولی يادتان نرود که جمهوری جنايت و ترورجمهوری اسلامی يک شبه وخود به خود به اژدهای هفت سر وغيرقابل کنترل کنونی تبديل نگرديده است ، از شما که روزی رئيس مجلس شورای اسلامی اش بوديد تا آقای موسوی که نخست وزير و آقای خاتمی که رئيس جمهور و غيره و غيره تا آن گروههای سياسی نابخرد و روس پرستی که زمانی "مسلح ساختن سپاه پاسداران به سلاح سنگين" را جزو خواسته های خود از دولت جمهوری اسلامی قرارداده بودند و در رشد و فربه شدن اين هيولای آدمی خوار نقش داشته اند فعلاً همه شان يک پوزش خواهی بزرگ به ملت شريف ايران و همه ی ملت های خاورميانه وامدارهستند تا درفردای سرنگونی حکومت اوباشان تروريست و آزادی مردم ايران ، کاررسيدگی به تمام پرونده های عاملان و دستياران وحاميان جنايات جمهوری اسلامی ، دردادگاهی صالح و با حضور هیأت منصفه و شاکيانی ازجمله از لبنان و فلسطين و عراق وافغانستان و يمن و کويت و بحرين و هرکجا که خون بيگناهی توسط شبکه های تروريستی وابسته به جمهوری اسلامی بزمين ريخته شده است آغاز گردد. با اميد به اينکه تا آن روز با مردم ايران باشيد آقای کروبی ، که ازبيرونی واندرونی بيت خون ريز رهبری ، برای بازگرداندن شما و ياران تان به درون زورق شکسته ای که در حال غرق شدن است زمزمه هائی به گوش می رسد .