جمعه 25 تیر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

حاشيه‌نگاری ايلنا از مراسم سالگرد محسن روح‌الامينی، يک معترض در ميان سخنان ابوترابی‌فرد: چرا مسبب اصلی اين حوادث بايد مدال بگيرد! ايلنا

سخنرانی حجت‌الاسلام ابوترابی‌فرد در حال انجام است که صدای اعتراض گونه‌ای سخنرانی را قطع می‌کند: «حرف شمادرست جناب ابوترابی .... اما چرا مسبب اصلی اين حوادث بايد مدال بگيرد و هنوز خبری از بررسی اتهامات او نيست؟»


ايلنا : شب گذشته مراسم سالگرد درگذشت محسن روح الامينی از جان باختگان حادثه سال ۸۸ کهريزک با حضور شخصيت‌های سياسی و با سخنرانی محمد حسن ابوترابی‌فرد نائب رئيس اول مجلس شورای اسلامی در مسجد وليعصر برگزار شد.
حاشيه نگاری خبرنگار ايلنا از اين مراسم در ادامه می‌آيد:



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


حالا تقريبا يک سال بعد از آنکه جنازه محسن جوان تحويل خانواده روح‌الامينی شد. روح‌الامينی که لباس مشکی‌اش را درآورده و با لباس روشن رنگی که در اين يک سال اخير به تنش نديده ورودی درب مسجد وليعصر ايستاده و به مردم خوش‌آمد می‌گويد.
احمد توکلی از اولين شخصيت‌های سياسی است که وارد مراسم می‌شود و محسن رضايی هم زمانی وارد می‌شود که آيت‌الله راستی مشغول بيرون آمدن از مراسم است. در پياده‌رو جلو درب مسجد چهره‌ای که بيش از همه آشنا است، حسن روح‌الامينی برادر بزرگتر محسن است.
می‌گويد در اين يکسال سياه نپوشيده. برادرها تا حالا مصاحبه نکرده‌اند. می‌گويد قصدش را هم ندارند از من هم می‌خواهد گپ و گفتمان پيش خودم بماند.
اما حسن آنقدر روحيه‌اش بالا هست که به مادر رامين قهرمانی ديگر کشته شده کهريزک، تسلی خاطر می‌دهد. خانم قهرمانی را معرفی می‌کند. پيداست داغ پسرش چه بر سرش‌ آورده مدام اشک می‌ريزد به قول بيهقی: می‌گريست به درد.
وقتی خانم قهرمانی همانطور با چشمان اشکبار می‌رود دکتر روح‌الامينی خودش را به او می‌رساند و تشکر می‌کند. بعد اطمينان می‌دهد که قضيه در دست پيگيری است.
از خطوط چهره مادر نمی‌توانم تشخيص بدهم، از اين خبر راضی شد، يا نه.
پسر ديگر خانم قهرمانی می‌گويد جمعه آينده مراسم سالگرد برادر ماست. مسجد اميد.
خانواده روح‌الامينی مراسم پسرشان را با خيال راحت برگزار کردند. وقتی اين را به حسن می‌گويم تائيد می‌کند و می‌گويد: ما برای مراسم اصلا اذيت نشديم.
داخل مسجد سخنرانی حجت‌الاسلام ابوترابی‌فرد در حال انجام است که صدای اعتراض گونه‌ای سخنرانی را قطع می‌کند.(حرف شمادرست جناب ابوترابی .... اما چرا مسبب اصلی اين حوادث بايد مدال بگيرد و هنوز خبری از بررسی اتهامات او نيست؟» ابوترابی‌فرد گويی انتظار اين اعتراض را داشته بلافاصله جواب می‌دهد: شما بدانيد که مبارزه با چنين مفاسدی به مراتب از مبارزه با مفاسد اقتصادی سخت‌تر است که انشاءالله به ثمر خواهد نشست.
بيرون که می‌آيم معصومه ابتکار دارد به روح‌الامينی تسليت می‌گويد.
مراسم با فاتحه و صلوات تمام می‌شود و جمعيت رو به امام رضا و کربلا و مدينه سلام می‌دهند که بيرون مسجد ابوترابی‌فرد دوباره با اعتراض همان فرد مواجه می‌شود. مرد خود را سردار سپاه معرفی می‌کند و در حالی که گفت‌وگوی اين دو نفر توجه همه حتی ماشين‌های عبوری خيابان را هم به خود جلب کرده می‌گويد که از سال ۵۷ که به فرمان امام از سربازی فرار کرده با انقلاب بوده و درجبهه بوده،‌ اما اين يک سال اخير برايش سخت‌ترين دوران اين ۳۰ ساله است. جواب ابوترابی‌فرد که می‌گويد تا مسئوليت اجرايی نداشته باشيد نمی‌توانيد درست قضاوت کنيد پاسخ می‌دهد که تا حد معاون وزير هم مسئوليت داشته لهجه‌اش خوزستانی است و مباحثه‌اش هم به جايی نمی‌رسد و قرار می گذارند بعدا مفصل‌تر صحبت کنند. محافظ ابوترابی‌فرد حاج‌آقا را از دست سردار و خبرنگاران بيرون می‌کشد و داخل ماشين می‌فرستد ظاهرا مسجد وليعصر خود را برای مراسم ديگری آماده می‌کند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016