مراسم روز جهانی زن در آخن و ديدار با باربارا لخبيلر و سابينه ماير از پارلمان اروپا (با عکس)، کانون رهآورد
عصر روز شنبه ۲۷ فوريه، مراسم روز جهانی زن در شهر آخن آلمان برگزار شد.
اين برنامه با عنوان «جنبش زنان و جنبش سبز مردم» از سوی کانون رهآورد تدارک ديده شده بود و در آن خانم رؤيا کاشفی و آقای مهدی محسنی سخنرانی کردند و خانم شقايق کمالی با همنوازی پيانو، کلارينت و فلوت، قطعاتی از سياوش بيضايی را اجرا کرد. خانم هيلده شايدت، شهردار آخن نيز با حضور خود در اين برنامه و سخنان کوتاهی در رابطه با روز زن، بار ديگر همبستگی خود با زنان ايران و جنبش مردم ايران را اعلام کرد.
مراسم روز جهانی زن در سالن زيبای Super C دانشگاه آخن برگزار گرديد.
بيانيه کانون رهآورد
در آغاز برنامه تصاويری از زنان در عرصههای مختلف زندگی در ايران، به نمايش درآمد. سپس ضمن خوشآمدگويی به شرکتکنندگان، بيانيهی کانون رهآورد بهمناسبت روز جهانی زن به زبان آلمانی خوانده شد. در بخشی از بيانيهی کانون آمدهاست:
« گسترش و تعميق روزافزون جنبش سبز به عنوان جنبشی همگانی و در برگيرندهی همهی خردهجنبشهای سياسی، اجتماعی و مدنی، جنبش زنان را با چالشها و سوالات جديدی مواجه کردهاست که جستوجو برای يافتن پاسخی در خور و مناسب برای آنها، موضوع فکر و بحث فعالين اين جنبش و همچنين موضوع بحث برنامهی امروز ماست.»
(برای مطالعه متن کامل بيانيه، اينجا را کليک کنيد)
جدا نمودن راه از جنبش سبز درست نيست
پس از بيانيهی کانون، آقای مهدی محسنی پشت ميکروفون قرار گرفت. مهدی محسنی از روزنامهنگاران و وبلاگنويسان جوانی است که در آغاز وقايع پس از انتخابات از کشور خارج شدهاست. وی در ايران با روزنامههايی چون «کارگزاران»، «همميهن» و «اعتماد» کار میکرد و از همکاران وبسايتهای «کلمه»، «رويداد نيوز» و «راه سبز» به شمار میرفت. او از فعالين کمپين يک ميليون امضا و ستاد تبليغاتی ميرحسين موسوی بود و هم اکنون در دويچهوله (صدای آلمان) فعاليت میکند.
مهدی محسنی، در ابتدا حضور گستردهی زنان در کارزار تبليغاتی انتخابات دورهی دهم رياست جمهوری را مهم ارزيابی کرد. وی نقش زنان در طرح مطالبات خود، بدون حمايت از يک کانديدا را بسيار با اهميت خواند. از سوی ديگر شرکت پُررنگ همسران نامزدهای اصلاحطلب، به ويژه زهرا رهنورد، همسر ميرحسين موسوی، در اين عرصه را پديدهی تازهای دانست.
وی گفت: «به واقع میتوان مدعی شد که حرکت اجتماعی پيش از انتخابات و همچنين جنبش اعتراضی پس از انتخابات ايران تحت تاثير نفوذ و حضور زنان بوده است.»
مهدی محسنی به شرکت فعال زنان در حرکتهای خيابانی پس از انتخابات اشاره کرد و گفت: «نقش زنان تنها در جنبش خيابانی خلاصه نمیشود. امروز زنان ايران نه تنها در صف اول مبارزات خيابانی قرار دارند بلکه در امر سازماندهی، تبليغ و آگاهیرسانی اين جنبش حضور چشمگيری دارند. و البته میتوان مدعی بود اين اتفاق به مدد يک جنبش فمينسيتی ده ساله ميسر شدهاست. جنبشی که مطالبات مشخص خود را دارد و برای اين مطالبات هزينههای بسياری را پرداختهاست.»
مهدی محسنی
وی بخش بزرگی از جنبش سبز را شکل يافته از خردهجنبشهايی دانست که پيش از آن در جامعه نضج گرفته بودند. از جمله جنبش زنان که به اعتقاد وی «از قدرت و نفوذ و سازماندهی مناسبی نيز بهره میبرد.»
مهدی محسنی سپس به بررسی جنبش سبز مردم ايران پرداخت. او گفت: «بايد مراقب بود که در تعريف جنبش زنان و اهداف آن به طور خاص و جنبش سبز به طور عام دچار اشتباه نشد. هيچ کس حق ندارد در اين جنبش پُردامنه خواست خود را به جای خواست اکثريت قالب کند... [اين جنبش] جز در سايهی حضور همهی گروهها بر اساس حداقلهای قابل قبول اکثريت اين جنبش در مقابل جريان پُرقدرت مستقر سياسی، توان پيروزی و موفقيت ندارد.»
اين روزنامهنگار اصلاحطلب برداشتی را که بدترين حقارتهای جنسی و جنسيتی سی سال گذشته از سوی حاکمان را عامل حضور گستردهی زنان در جنبش میداند، درست خواند و در ادامه گفت: «راه حل اين مشکل جدا نمودن راه از جنبش سبز و بالا بردن پلاکاردها و تابلوهای خاص زنان نيست. گرچه میتوان در همهی لحظات اين جنبش بر اين خواستهها و نقش زنان تاکيد کرد.»
در ادامهی همين بحث مهدی محسنی، مقايسهی جنبش کنونی با انقلاب بهمن را درست ندانست و گفت: «مقايسهی جنبش کنونی با انقلاب سی سال پيش اشتباه است. برخی از مبتلا شدن اين حرکت به سرنوشت انقلاب می ترسند و واهمه دارند اين حرکت همچون انقلاب "دزديده" و يا به "انحراف" کشيده شود. انقلاب ۱۳۵۷ دزديده و يا منحرف نشد بلکه به دست صاحباناش به آن جا رفت که میخواستند... آنچه که انقلاب ۵۷ به بار آورد به واقع خواست اکثريت بود. اکثريتی که دنيا و آخرت خود را در دکان مذهب و روحانيت جستوجو میکرد. اين جنبش اما تا زمانی در مسير خود گام برمیدارد که خواستهایاش و تابلوهایاش با خواست اکثريت همراه باشد. اما بايد ديد آيا اين بار نيز اين اکثريت تعريف درست و روشنی از شعارهايی که مطرح می کند دارد؟»
وی در بخش پايانی سخنان خود به طرح يک پرسش پرداخت و گفت: «اگر در شرايط فعلی مدعی هستيم که نبايد تابلوهای خواستههای خرده جنبشها را بالا برد، پس چگونه میتوان خواستههای خود را نمايندگی کرد طوری که به يکرنگی اين حرکت آسيبی نرسد؟... پاسخ به اين سوال اين است: "آگاهی"! در پرتو آگاهی است که شناخت ايجاد میشود و انسان بر حق و حقوق خود واقف میگردد. پس بايد آن کرد که چند دهه است جنبش فمينيستی زنان ايران با قوت و ضعف انجام میدهد.»
مهدی محسنی به مقولهی «زنان عليه زنان» اشاره کرد و گفت برخی از قوانين ضد زن را زنان «اصولگرا» به مجلس بردهاند و معتقد بود عدم آگاهی زنان جامعه از حقوق خود نيز عامل بازدارندهای در راه دستيابی به اين خواستههاست.
پس از سخنان مهدی محسنی نوبت به رؤيا کاشفی رسيد.
خواستههای زنان در طول صد سال گذشته تغيير محسوسی نکردهاست
خانم رؤيا کاشفی، فارغالتحصيل روانشناسی طراحی و تبليغات، از سال ۱۹۹۱ به تحصيل در حوزهی حقوق بشر بينالمللی و بررسی تطبيقی آن با قوانين اسلامی ايران مشغول است. ايشان دو کتاب به زبان انگليسی نگاشتهاند؛ يکی با عنوان «خشونت فقط جسمی نيست» قرار است ۲۵ نوامبر در روز جهانی مبارزه با خشونت عليه زنان منتشر شود و ديگری مقايسهای است تطبيقی ميان حقوق بشر بينالمللی و حقوق بشر اسلامی و قوانين آن در ايران. از وی تا کنون مقالات و تحقيقات متعددی در زمينه حقوق بشر منتشر شدهاست. رؤيا کاشفی مسئول کميته حقوق بشر انجمن پژوهشگران ايران، از سال ۲۰۰۰ ميلادی به عنوان متخصص حقوق جزايی اسلامی و حقوق بشر در مراحل مهاجرت در اروپا، استراليا و کانادا مشغول به کار است.
خانم کاشفی در رابطه با جنبش زنان و جنبش سبز، ابتدا به برداشت خود از «جنبش اجتماعی» پرداخت. وی گفت: «آغاز يک جنبش اجتماعی میتواند عکسالعملی ناگهانی نسبت به يک پديدهی اجتماعی باشد اما برای ادامهی آن و ايجاد تغييرات موثر، چنين جنبشی نيازمند سازماندهی است. هر تعريفی از جنبش اجتماعی داشتهباشيم، جنبش اجتماعی سه مشخصهی اساسی برای تاثيرگذاری دارد: نخست انگيزه و عامل جمعی يا نياز و مناسبت جنبش؛ دوم سازماندهی گروه عظيم انسانی و سوم هدف مشترک.
رؤيا کاشفی آنگاه به تعريف جنبش سبز پرداخت. وی گفت: «اگر به جنبش سبز نگاه کنيم میبينيم اين جنبش در روند خود تغيير کردهاست. اين جنبش از مراحل اوليهی خود يعنی دفاع از اين يا آن کانديدا يا ابطال انتخابات گذر کرده و وارد مرحلهی تازهای شدهاست. حتی نامزدهای معترض نيز معترفاند که اين جنبش را رهبری نمیکنند و خود جزئی از آن هستند... اکنون ديگر سی سال فشار مداوم از سوی حکومت بر مردم در عرصههای مختلف، زير سئوال رفتهاست... نارضايتی اکثريت مردم از حکومتی غيردمکراتيک است، حکومتی که هيچ مسئوليتی در قبال رای مردم ندارد. به همين خاطر من آن را جنبش اعتراضیای میبينم که برای دمکراسی مبارزه میکند.»
اين فعال حقوق بشر جنبش مردم ايران را مجموعهای از جنبشها با خواستههای مشخص دانست که جنبش زنان يکی از مهمترين و تاثيرگذارترين آنها به شمار میرود.
رؤيا کاشفی در اين قسمت از سخنان خود تاريخچهی کوتاهی از جنبش زنان ايران به دست داد و اين جنبش را در نبرد صد سالهی ايران برای دمکراسی پيشقراول دانست.
رؤيا کاشفی
وی با مقايسهی جنبههای مختلف زندگی زن ايرانی در صد سال گذشته و امروز، نشان داد که تا چه حد طرح مسائل زنان در ايران به رشد و توسعهی اجتماعی وابسته است. او همچنين معتقد بود که اين مقايسه نشان میدهد اهدافی را که زنان صد سال پيش برای دستيابی بهآنها مبارزه کردهاند اساسا تغيير محسوسی نکردهاند.
او از چهرههايی چون روشنک نوعدوست، منصوره افشار، صديقه دولتآبادی، فرخرو پارسا و سناتور مهرانگيز منوچهريان، نخستين زن ايرانی که جايزهی حقوق بشر سازمان ملل را در سال ۱۹۶۸ ميلادی دريافت کرد و اولين قانون خانواده را تدوين نمود؛ به عنوان فعالان حقوق زنان پيش از انقلاب ياد کرد. او فعاليت چنين زنانی را در تقابل با انديشههای سنتی دانست.
رؤيا کاشفی سپس به انقلاب ايران و تغيير کيفیای که بر موقعيت زن ايرانی گذاشت، پرداخت. به اعتقاد وی انقلاب با دخالتدادن قوانين اسلامی، ضربهای بر روند تحول وضعيت زنان در جامعهی ايران وارد نمود و آن را به عقب بازگرداند. جنبش زنان خود را با قوانين جديدی که تدوين میشدند روبرو ديد و بر اين اساس میبايست موقعيت جديد خود را تعريف کند.
وی سپس چگونگی شکلگيری جنبش گستردهی زنان پس از انقلاب را تشريح کرد و نقطهی عطف آن را تجمع زنان در ۲۲ خرداد ۱۳۸۵ دانست که در ميدان هفت تير تهران برگزار شد و بيش از ۶۰ نفر بازداشت شدند. حضور مردان برابریطلب در اين تجمع و بازداشت برخی از آنها، نشان از آن داشت که تحولات جديدی در برداشت مردان جامعه نسبت به حقوق زنان در حال شکلگيری است.
با پاگرفتن «کمپين يک ميليون امضا» از سوی زنان اين جنبش وارد مرحلهی نوينی شد و از آن پس دستگيری زنان توسط نيروهای حکومتی به پديدهای مکرر و همه روزه تبديل شد.
رؤيا کاشفی حضور زنان در کارزار انتخاباتی دهمين دورهی رياست جمهوری در ايران را نيز يکی از مهمترين تلاشهای زنان ايرانی برای دستيابی به حقوق خود خواند. وی گفت: «تشکلی بهوجود آمد با عنوان "همگرايی زنان"، بدون آن که بحث در بارهی شرکت يا عدم شرکت در انتخابات باشد. زنان به دنبال آن بودند تا از فضای بهوجود آمده استفاده کرده و مطالبات خود را مطرح کنند. اين مطالبات يکی پيوستن به کنوانسيون بينالمللی رفع تبعيض از زنان بود که تمام اين خواستهها در آن هست و ديگری تغيير چهار ماده از قانون اساسی بود که مشخصا به وضعيت زنان برمیگشت. اين همگرايی بسيار موفق عمل کرد و سريعا گسترش يافت.»
اين فعال حقوق بشر در ادامهی صحبت خود به سوءاستفادههای جمهوری اسلامی از حضور مردم در انتخابات و يا فعاليتهای اجتماعی گستردهی زنان ايران اشاره کرد. وی با توجهدادن حاضرين به نشست حقوق بشر سازمان ملل در ژنو و سوءاستفادهی نمايندهی حکومت در ارائهی آماری چون بيشتر شدن تعداد زنان تحصيلکرده در ايران و به حساب خود گذاشتن تلاشهای مستقل و مدنی زنان ايران را نمونهای از اين دست خواند و گفت: «ما که در خارج از کشور هستيم، ما که در اين جلسات شرکت میکنيم، به نوعی موفق بوديم در طول اين چند ماهه در برابر اين نوع تحليلها بايستيم. بايد سعی کنيم به اين کار ادامه دهيم و اجازه ندهيم اگر دختران ما به دانشگاه میروند، اگر در صد بالای دختران ما در دانشگاه موفق هستند، جمهوری اسلامی از اين موارد در صحنه بينالمللی برای گمراهی افکار عمومی استفاده کند و در کشور زنان را سرکوب کند؛ يا مثلا تفکيک جنسی کتابهای درسی را از ۹ سالگی تصويب کند. ما بايد بتوانيم با استفاده از تکنولوژی، که اکنون در دسترس همه هست، فاصلهی بين داخل و خارج از کشور را کم کنيم؛ بايد بتوانيم صدای آنهايی باشيم که نمیتوانند ندای خود را به گوش جهان برسانند... جنبش زنان رهبر مشخص ندارد که بگوييم اين رهبر در چهارچوب حنبش سبز مطالبات زنان را مطرح میکند. در نبود چنين چيزی، ساختار رهبری و سازماندهیشدهی جنبش زنان موظف است مطالبات خود را مطرح کند و صدای خود را زنده نگاه دارد و اين وظيفهی ما هم هست که اينجا نيز در برابر قوانين تبعيضآميز در ايران با تمام توان بايستيم و مبارزه کنيم.»
با پايان يافتن سخنان رؤيا کاشفی، در نوبت استراحت، از مهمانان حاضر در سالن با چای و شيرينی پذيرايی شد.
«به مبارزهی خود ادامه دهيد، ما از شما حمايت میکنيم!»
پس از استراحت، خانم هيلده شايدت، شهردار آخن که همواره از پشتيبانان زنان ايران و جنبش مردم ايران بودهاند؛ در سخنان کوتاهی حمايت خود از زنان ايران و تلاشهای بیوقفهی آنان در راه دستيابی به حقوقشان را اعلام کرد .
هيلده شايدت
او در آغاز سخنان خود با اشاره به وضعيت زنان در آلمان گفت در کشور ما نيز هنوز زنان از حقوق کامل با مردان برخوردار نيستند. وی برای نمونه گفت آنها در عرصهی کاری از دستمزد کمتری نسبت به مردان برخوردارند و تنها ده درصد مديريت در دست زنان است. خانم شايدت زنان ايران را خطاب قرار داد و گفت: «ما بايد از شما بياموزيم، ما تنبل شدهايم و بايد از حقوق زنان در همهی نقاط جهان دفاع کنيم. من زنان ايرانی را تحسين میکنم. من از اين که زنان دوشادوش مردان به خيابانها میآيند تا مبارزه کنند تحت تاثير قرارمیگيرم. در راه احقاق حقوق زنان، ما به مردانی نيز نيازمنديم که در اين راه گام بردارند. به مبارزهی خود ادامه دهيد ما نيز از اين مبارزهی شما حمايت میکنيم!»
ديدار با باربارا لخبيلر و سابينه ماير
پس از سخنان خانم هيلده شايدت گزارشی از سفر هيئتی متشکل از خانم رؤيا کاشفی و سه نفر از زنان عضو کانون رهآورد به بروکسل و ملاقات با خانمها باربارا لُخبيلر، مسئول بخش ايران در پارلمان اروپا، و سابينه ماير، از کميسيون زنان پارلمان اروپا، خوانده شد. ارائهی اين گزارش با پخش تصاويری از اين ديدار همراه بود.
ملاقات فوق که روز جمعه ۲۶ فوريه، روز قبل از مراسم روز زن صورت گرفت، به منظور بررسی وضعيت زنان در ايران انجام يافت.
در آغاز خانم رؤيا کاشفی با ياد زنان در بند و با تاکيد بر بيانيهی اعتراضی بيش از ۲۲۰۰ نفر به لايحهی خانواده در ايران، از خانم لخبيلر خواست که دفتر او نيز از اين اعتراض حمايت کند.
باربارا لخبيلر و سابينه ماير در کنار رؤيا کاشفی و هيئت کانون رهآورد
خانم کاشفی با طرح حضور خود در ژنو و مسائل مطروحه در کميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد و همچنين ابراز ناراحتی از برخورد هيئت نمايندگی ايران با اين مسائل؛ به طرح بیعدالتی و برخورد نابرابر با زنان در ايران پرداخت. در ادامه او از «لايحهی حمايت از خانواده» در ايران و از ناهنجاریهای اين لايحه سخن گفت.
خانم لخبيلر به منظور روشنتر شدن مفاد اين لايحه برای اعضای بخش ايران در پارلمان اروپا، پيشنهاد کرد که در ماههای آينده خانم کاشفی نتايج تحقيقات خود را طی يک سخنرانی به اطلاع اين هيئت برساند.
خانم سابينه ماير، نيز که با مسائل زنان در خاورميانه از نزديک آشناست، در سخنان کوتاه خود زنان ايران را يکی از پيشرفتهترين زنان در عرصهی جهانی خواند و معتقد بود تلاش آگاهانهی زنان ايران در خاورميانه بیبديل است.
در پايان اين ديدار، تحريمهای سياسی يا اقتصادی ايران مورد گفتوگو قرار گرفت. خانم لخبيلر بر اين نظر بود که تحريمهای اقتصادی يا سياسی نتيجهای جز منزویکردن ايران و مسدود نمودن راه مذاکره و گفتوگو با ايران دربر ندارد.
راديو زمانه از اين ديدار گزارشی منتشر کرد و با يکی از اعضای کانون که در اين ملاقات شرکت داشت، به گفتوگو نشست. اين گزارش و گفتوگو را در لينک زير میبينيد:
http://zamaaneh.com/analysis/2010/03/post_1388.html
پس از اين گزارش، بخش هنری برنامه آغاز شد.
اجرای ترانههای محلی ايران توسط شقايق کمالی
در اين قسمت خانم شقايق کمالی، خوانندهی سوپرانو، ابتدا از فرهنگهای گوناگون در ايران صحبت کرد و سپس ترانههايی از مليتهای مختلف ساکن ايران را با توضيحاتی در مورد هر ترانه، اجرا نمود. همنوازان وی خانم آنوشا گلستانه؛ پيانو و آقای اولريش پترمن، نوازندهی کلارينت و فلوت بودند.
شقايق کمالی
ترانههای انتخابشده، همه از ساختهها و يا تنظيمهای سياوش بيضايی بودند. ترانههای محلی گيلانی، آذری، کُردی و فارسی به همراه آهنگهای خاطرهانگيزی چون «مهتاب» (از ترانههای زندهياد ويگن) و «سر اومد زمستون»، با همصدايی شرکتکنندگان مراسم اجرا شد.
در پايان خانم شقايق کمالی دو سرود «وطنم وطنم» و «آزادی» را در رابطه با شرايط کنونی ايران خواند.
پايانبخش مراسم روز جهانی زن، پرسش و پاسخ کوتاهی با سخنرانان برنامه بود.
کانون رهآورد – آخن ـ آلمان
www.rahaward.org
kanoon@rahaward.org