$pda_agents = Array('Windows CE', 'NetFront', 'Palm OS', 'Blazer', 'Elaine', 'WAP', 'Plucker', 'AvantGo'); $http_user_agent = $_SERVER['HTTP_USER_AGENT']; foreach($pda_agents as $pda_agent) { $found = stristr($http_user_agent, $pda_agent); if($found) header('Location: /english/pda.php'); } ?>
گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
18 آبان» پيام مادران خاوران به مناسبت درگذشت مادر محسنی (فاطمه ملک)30 مهر» سخنم با توست ای سهراب عزيز، برای سهيلا قديری، عفت ماهباز
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! "مادر محسنی" هم رفت! اما، ما همه هستيم، پی گير درد مشترک، عفت ماهبازمادر از معدود مادرانی بود که با ديد زنان سنتی مرسوم امروزين جامعه ما، به زندگی زنان ديگر نمی نگريست. او دوست همراه زنان ضربه ديده دور و برش بود. هشدارهايش برای زنان جوان نه در تداوم سنت گرايی بلکه در جهت آگاهی از خطری بود می توانست زن را در چارچوب هايش اسير خود کند
مهربان مادر «مادر محسنی» فاطمه ملک سحرگاه جمعه درغربت تبعيد در خواب درگذشت.خواب مادررا در ربود و برد؟ نه مادر خواب را فريفت وبا خود همراه کرد تا شايد اندکی از رنج پيری، دغدغه روز و شب های اخيرش اندکی بکاهد؟.چندی بود ديگر صفحات شطرنجی کتابچه های جدول با دستان بلند کشيده اش نوازش نمی شدند ديگر مجله جدولی پر شده در سبد روزنامه های خوانده شده اش گذاشته نمی شد . ديگر از خانه اش تا خيابان وکتاب فروشی فروغ و مهرگانی تا راين و جاده های کلن در انتظار دوستی اش راهی پيموده نمی شد ديگر تلفنی به راه دور و نزديک نميزد :الو دخترم خوبی .......؟. راضيه خانم با او همدم شده بود رقصان با چوب عصايش او را می خنداند. تا اينکه سحرگاه جمعه ۱۵ آبان او.آرام بدون کابوس هايش خفت؟ او ديگر به نوازش های عزيزانش مهناز و مرسده شهين و فايزه فواد و عطا ...واکنش نشان نداد.رنجها و شادی ها همه دغدغه ها ی بی شمارش، آرزوی دادخواهی ای برای مرگ پسر جوانش مجتبی در تابستان سياه .۶۷. به پايان رسيد ؟نرسيد؟!. ايا مادر از روزهای پرطلاطم ميهن سبز هيچ می دانست ؟ می دانست مادران ديگر پرچم نسل آنها را برافراشته اند در شنبه های پارک لاله*. ان را چون او بر دوش می کشند تا داد فرزندان شان بستانند تا رسيدن عدالت به دريچه سپيد صلح .کاش مادر دانسته باشد،خواست مادران خاوران به يک خواست همگانی تبديل می شود بادش همواره گرامی efatmahbas@hotmail.com زير نويس Copyright: gooya.com 2016
|