فدائيان خلق (اکثريت): ماندگاری و زايندگی جنبش اعتراضی، اميدآفرين است!
اعلاميه هيات سياسی ـ اجرائی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)
دستآوردهای جنبش اعتراضی مردم را ارج بگذاريم
ماندگاری و زايندگی جنبش اعتراضی، اميدآفرين است!
ديشب ساکنان محله آپادانای تهران ـ محل زندگی خانواده سهراب اعرابی ـ برای سهراب "شام غريبان" گرفتند و از ورودی شهرک آپادانا تا مقابل در خانه خانواده اعرابی، شمع روشن چيدند.
شکافتن سينه "ندا"ها و "سهراب"ها با گلوله مامورين دولت کودتا نتوانسته است فريادهای مردم را خاموش سازد. مردم محل آپادانا ديشب فرياد زدند: "الله اکبر"، "مرگ بر ديکتاتور" و "سهراب ما نمرده - ولايت است که مرده". اين فريادها نشانگر آن است که سرکوب قادر نيست مقاومت مردم را درهم شکند. مبارزات مردم در اشکال مختلف از جمله در تظاهرات خيابانی، گردهمائیهای موضعی و مقطعی، فريادهای شبانه در پشت بامها، برگزاری مراسم، شعارنويسیها و پخش اعلاميهها... ادامه دارد.
مقاومت در مقابل دولت کودتا به يک جنبش اعتراضی فراروئيده است. اين جنبش نه با سرکوب گسترده تظاهرات خيابانی فروکش خواهد کرد و نه با دستگيریهای وسيع تظاهرکنندگان و فعالين سياسی و اجتماعی. جنبش اعتراضی گرچه از خيابانها شروع شد ولی در محدوده خيابانها نماند و در کوتاه مدت ابعاد ملی و بينالمللی پيدا کرد، ادبيات مقاومت را شکل داد، نيروی عظيمی را در خيابانهای لندن، برلين، پاريس، بروکسل، کلن .....به حرکت درآورد و همبستگی بیسابقهای را در سطح جهانی به وجود آورد. سرکوبگران با چماق و تفنگ میتوانند بر خيابانها تسلط پيدا کنند، ولی قادر نيستند مقاومت و غرور تسليم نشدن را از مردم باز ستانند. مقاومت و مبارزه عليه کودتای انتخاباتی و گردانندگان اين کودتا همچنان ادامه دارد.
مردم ايران و جوانان مبارز!
تجربه نشان داده است که پيروزی و ناکامی جنبش اجتماعی را تنها نمی توان با دستيابی بلافاصله آن به مطالبهاش ارزيابی کرد. در ارزيابی هر جنبش اجتماعی لازم است به پيآمدها و دستآوردهای کوتاه مدت و دراز مدت آن توجه نمود. جنبش اعتراضی مردم ايران گرچه در گام نخست نتوانست بلوک قدرت را به عقب براند و بطلان انتخابات را بر آن تحميل کند، اما دستآوردهای آن تا لحظه کنونی بس پربار بوده است:
ـ اکثريت مردم کشور ما در جريان اعتراضات چند هفته گذشته به سرشت سرکوبگر رژيم حاکم آگاهی يافته و آن را با پوست و گوشت خود لمس کردهاند. آن ها چهره واقعی رژيم حاکم را شناختهاند و به سادگی فريب آن را نخواهند خورد.
ـ جنبش اعتراضی قادر شده است در زمان کوتاهی رژيم حاکم را در مقياس وسيعی در سطح ملی و بينالمللی رسوا سازد. کاری که در شرايط عادی به سالها فعاليت مستمر نيازمند است. رژيم حاکم در بين مردم کشور ما و در بين دولت ها و افکار عمومی جهانی به رژيم منفور و بیاعتبار تبديل شده است.
ـ با اعتراضات ميليونی مردم پايههای رژيم اسلامی به لرزه درآمده است. رژيم در طول حيات خود با چنين چالشی از جانب مردم مواجه نشده بود. چنين چالشی تداوم سلطه سياسی رژيم را با مشکلات جدی روبرو ساخته است.
ـ رژيم حاکم خود را تنها قدرت موجود در جامعه تلقی میکرد و برآن پايه حکم میراند. اما اکنون در مقابل قدرت حاکم، قدرت مردم شکل گرفته است. سرکوب قادر به حذف اين قدرت از جامعه نيست.
ـ در پرتو جنبش اعتراضی، همبستگی بینظيری در بين مردم و نيروهای سياسی در داخل و خارج از کشور پديد آمده است. مردم به طور يکپارچه حول شعار ابطلال انتخابات گرد آمده و يک صدا و يک زبان از حق رای خود دفاع میکنند.
ـ در عين حال همبستگی بینظيری در سطح جهان با مبارزات مردم ايران شکل گرفته است. جنبش اعتراضی مردم با حمايت بیسابقه افکار عمومی جهانی، دولتها، مجامع بينالمللی، اتحاديه های کارگری، چهرههای شاخص سياسی، ادبی و هنری بينالمللی روبرو شده است.
ـ ايرانيان خارج از کشور به نحو بی سابقهای به تحرک در آمدهاند. اکنون نسل جديدی وارد عرصه مبارزه با کودتای انتخاباتی شده و به سازماندهی تظاهرات و راهپيمائیها روی آورده است. تعداد تظاهرات و گردهمائیهای برگزار شده در سراسر جهان و ميزان مشارکت کنندگان بیسابقه است. اکنون همدلی و همراهی بين اکثر ايرانيان خارج از کشور به وجود آمده است.
ـ جنبش اعتراضی آگاهانه بر کاربست اشکال مسالمتآميز مبارزه و نافرمانی مدنی تاکيد دارد و از رويکرد به خشونت اجتناب میورزد. اين امر دستآورد بزرگی برای جنبش اعتراضی به حساب میآيد.
ـ ولی فقيه در حکومت فقها از جايگاه بس بلندی برخوردار بوده و جزو مقدسات نظام به حساب میآيد. جنبش اعتراضی هم تقدس ولی فقيه را زدود و هم قداست حکومت اسلامی، تابوها و خط قرمز را فروريخت و آشکار ساخت که ما نه با حکومت مقدس، بلکه با رژيم فريبکار، متقلب و دروغگو روبرو هستيم.
ـ علی خامنهای در سالهای گذشته به دروغ اين تلقی را اشاعه داده بود که او بر بالای جناحهای حکومتی قرار دارد و منافع کل نظام را نمايندگی میکند. جنبش اعتراضی او را وادار کرد که از پشت پرده بيرون آمده و در جلو صحنه قرار گيرد. اکنون برای مردم و جهانيان مشخص شده است که او در سرکار آوردن جريان راست افراطی و احمدی نژاد نقش جدی داشته است. برای همگان مشخص شده است که او فرمانده کودتای انتخاباتی بوده و فرمان سرکوب و کشتار مردم معترض را صادر نموده است. بی سبب نيست که امروز شعارها عمدتا روی او متمرکز شده است. مردم در خيابانها و پشت بام ها فرياد میکنند: "مرگ بر ديکتاتور".
جوانان مبارز!
سرکوب جنبش اعتراضی مردم نه به خاموشی آن منجر خواهد گشت و نه حکومتگران قادر خواهند شد کشور را به وضعيت قبل از انتخابات برگردانند و يا رکود را بر کشور حاکم کنند. در پرتو مقاومت تحسين برانگيز ميرحسين موسوی و مهدی کروبی شکاف در بالا تعميق يافته و با حرکت اعتراضی در پائين در آميخته و وضعيت جديدی را در کشور شکل داده است. اين وضعيت جديدی را نمیتوان با موقعيت انقلابی و يا با انقلاب مخملين توضيح داد. اما به يقين میتوان گفت که مناسبات بين مردم و حکومت دگرگون شده و رژيم حاکم، مشروعيت خود را در بين اکثريت مردم کشور ما از دست داده و با بحران مشروعيت و بحران سياسی روبرو گشته است. بخش عظيمی از مردم کشور ما ديگر پذيرای وضع موجود نيستند. اما بلوک حاکم با تکيه بر اقليت سازمان يافته جامعه، با پول نفت و ارگانهای متعدد سرکوب هنوز قادر به ادامه حيات خود است. با اين وجود میتوان گفت که بحران اقتصادی و بحران کارائی با بحران سياسی و با تحريمهای بينالمللی درهم آميخته و اجازه نخواهد داد که رژيم به سادگی به سلطه سياسی خود ادامه دهد.
جنبش اعتراضی اگر چه قادر نشد در کوتاه مدت دولت کودتا را پائين کشد ولی در تداوم خود به تدريج رژيم اسلامی را ضعيفتر، لاغرتر و منزویتر خواهد کرد تا موقعيت مساعد فراهم آيد و بحران ديگری از راه برسد و مردم ضربه ديگری بر آن وارد سازند.
جمهوری اسلامی اکنون از امکانات به مراتب کمتری از گذشته برای بازسازی خود برخوردار است. جمهوری اسلامی هم از درون شکاف عميقی برداشته و هم اکثريت مردم از آن گسستهاند. وضعيت جمهوری اسلامی شکننده تر، متزلزلتر و ناپايدارتر از گذشته است.
هموطن!
آنچه اکنون اهميت دارد و می تواند پيروزی آينده را تضمين کند، تداوم مبارزه در اشکال مختلف و کم هزينه آن است. در اين ارتباط لازم است:
ـ از دولتها و مجامع بين المللی خواست که دولت احمدی نژاد را به رسميت نشناسند، مناسبات سياسی خود را با رژيم اسلامی کاهش دهند، از مبارزات مردم ايران حمايت به عمل آورند و خواستار آزادی زندانيان سياسی گردند.
ـ نبايد اجازه داد که دولت کودتا تثبيت شود. بايد خواستار برکناری دولت کودتا شد.
ـ اعتراض به دولت کودتا را به اشکال مختلف از جمله با گردهمائیها، تظاهرات، کنسرتهای همبستگی، تحصن و زنجيره پيامهای اينترنتی در خارج از کشور تداوم بخشيد.
ـ مبارزه برای آزادی زندانيان سياسی را وسعت بخشيد و تماس مستمر با رسانه ها، نهادهای مدافع حقوق بشر، سازمانهای غيردولتی، احزاب، نمايندگان پارلمانها و غيره به منظور طرح خواست اعمال فشار بر حکومت ايران برای آزادی زندانيان سياسی را برقرار نمود.
ـ همکاری بين احزاب، سازمانها و نيروهای سياسی را افزايش داد.
ـ شبکههای جديدی را برای ارتباطگيری و سازمان دادن اشکال جديدی از مبارزه ايجاد کرد.
جوانان مبارز!
پيروزی جنبش اعتراضی را لزوما نه در لحظه، بلکه بايد در دراز مدت ديد. جنبش اعتراضی مردم برای فعالين سياسی و اجتماعی که دههها عليه رژيم اسلامی رزميدهاند و در اين رزم ياران خود را از دست داده و يا سالها در سياهچال های رژيم شکنجه شدهاند، اميدآفرين بوده است. اين اميد نه از سرخوشبينی و بیتوجهی به واقعيتها، بلکه از برآمد ميليونی مردم و به چالش کشاندن رژيم اسلامی و از دستآوردهای ارزشمند جنبش اعتراضی ريشه میگيرد. ماندگاری و زايندگی جنبش اعتراضی، اميدآفرين است.
هيئت سياسی ـ اجرائی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)
۲۳ تير ۱۳۸۸ (۱۴ ژوئيه ۲۰۰۹)